انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
1. * ( عامیانه ) بازار شام، محل تنگ و به هم ریخته شده.
2. فروشگاهی که کالاها رو با قیمت پایین میفروشه.
مثال:
We can get that cheaper at the dime store, you know
I can't stand this dime store anymore
2. فروشگاهی که کالاها رو با قیمت پایین میفروشه.
مثال:
فروشگاه های بسیار خرده پا، اونقدر که شاید قیمت کالاهاشون بیش از ده سنت نباشه.