1. the dilution of our moral standards
تضعیف معیارهای اخلاقی ما
2. the dilution of paint with thinner
رقیق کردن رنگ با تینر
3. The drug's effectiveness is increased by dilution.
[ترجمه گوگل]اثربخشی دارو با رقیق سازی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]اثربخشی دارو به وسیله رقیق سازی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اثربخشی دارو به وسیله رقیق سازی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This is a serious dilution of their election promises.
[ترجمه حمید] این یک تنزل جدی از وعده های انتخاباتی آن ها است|
[ترجمه گوگل]این کاهش جدی وعده های انتخاباتی آنهاست[ترجمه ترگمان]این یک رقیق سازی جدی از وعده های انتخاباتی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Any dilution of standards must be resisted.
[ترجمه گوگل]در برابر هرگونه رقیق شدن استانداردها باید مقاومت کرد
[ترجمه ترگمان]هر گونه رقیق سازی استانداردهای باید مقاومت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر گونه رقیق سازی استانداردهای باید مقاومت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Devoting maximum diplomatic effort to dilution and delay.
[ترجمه گوگل]اختصاص حداکثر تلاش دیپلماتیک برای رقیق کردن و تاخیر
[ترجمه ترگمان]حداکثر تلاش دیپلماتیک برای رقیق سازی و تاخیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حداکثر تلاش دیپلماتیک برای رقیق سازی و تاخیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is also a section on isotope dilution analysis.
[ترجمه گوگل]همچنین بخشی در مورد تجزیه و تحلیل رقت ایزوتوپی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین یک بخش در آنالیز رقیق سازی ایزوتوپ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین یک بخش در آنالیز رقیق سازی ایزوتوپ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. All samples were assayed at a 50% dilution in immunoassay buffer and corrected for dilution after subtraction of the assay detection limit.
[ترجمه گوگل]همه نمونه ها در رقت 50 درصد در بافر ایمونواسی مورد سنجش قرار گرفتند و پس از تفریق حد تشخیص سنجش، برای رقت اصلاح شدند
[ترجمه ترگمان]تمام نمونه ها در یک رقیق سازی ۵۰ % در بافر immunoassay و برای رقیق سازی متوالی بعد از کاهش میزان تشخیص سنجش تصحیح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام نمونه ها در یک رقیق سازی ۵۰ % در بافر immunoassay و برای رقیق سازی متوالی بعد از کاهش میزان تشخیص سنجش تصحیح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Opinion-influencing analysts and commentators concentrate on the potential dilution in earnings per share.
[ترجمه گوگل]تحلیلگران و مفسران تأثیرگذار بر نظر بر کاهش بالقوه سود هر سهم تمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]تحلیل نظر: تحلیل گران و مفسران بر رقیق سازی بالقوه درآمدها در هر سهم تمرکز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحلیل نظر: تحلیل گران و مفسران بر رقیق سازی بالقوه درآمدها در هر سهم تمرکز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It could lead to the dilution and fragmentation of the strengths and skills of the primary health care team.
[ترجمه گوگل]این می تواند منجر به رقیق شدن و تکه تکه شدن نقاط قوت و مهارت های تیم مراقبت های بهداشتی اولیه شود
[ترجمه ترگمان]این می تواند منجر به رقیق شدن و تکه تکه شدن توانایی ها و مهارت های تیم مراقبت های بهداشتی اولیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این می تواند منجر به رقیق شدن و تکه تکه شدن توانایی ها و مهارت های تیم مراقبت های بهداشتی اولیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. When antidiuretic hormone is absent, urinary dilution occurs.
[ترجمه گوگل]هنگامی که هورمون ضد ادرار وجود ندارد، رقیق شدن ادرار رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هورمون antidiuretic وجود ندارد، رقیق شدگی ادرار رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هورمون antidiuretic وجود ندارد، رقیق شدگی ادرار رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Here again, dilution is impaired, but reduction of water intake below output will lead to a rise in serum tonicity.
[ترجمه گوگل]در اینجا دوباره، رقتسازی مختل میشود، اما کاهش مصرف آب کمتر از میزان خروجی منجر به افزایش تونیسیت سرم میشود
[ترجمه ترگمان]در اینجا، ضعیف شدن ضعیف است، اما کاهش جذب آب زیر خروجی منجر به افزایش in سرم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اینجا، ضعیف شدن ضعیف است، اما کاهش جذب آب زیر خروجی منجر به افزایش in سرم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The quality of dilution water, which if contaminated leads to incorrect BOD values.
[ترجمه گوگل]کیفیت آب رقیق، که در صورت آلوده شدن منجر به مقادیر نادرست BOD می شود
[ترجمه ترگمان]کیفیت آب رقیق، که در صورت آلودگی منجر به مقادیر BOD نادرست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کیفیت آب رقیق، که در صورت آلودگی منجر به مقادیر BOD نادرست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In the east, the water is mainly oceanic with relatively minor dilution from direct monsoonal rainfall and runoff from small streams.
[ترجمه گوگل]در شرق، آب عمدتاً اقیانوسی با رقت نسبتاً جزئی ناشی از بارندگی مستقیم موسمی و رواناب از نهرهای کوچک است
[ترجمه ترگمان]در شرق، آب به طور عمده با رقیق سازی نسبتا کم ناشی از بارش باران مستقیم و رواناب از نهره ای کوچک در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در شرق، آب به طور عمده با رقیق سازی نسبتا کم ناشی از بارش باران مستقیم و رواناب از نهره ای کوچک در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید