dilatation

/ˌdɪləˈteɪʃn̩//ˌdaɪləˈteɪʃn̩/

معنی: اتساع، انبساط
معانی دیگر: (پزشکی - فراخ شدگی غیرطبیعی هر مجرا یا حفره یا سوراخ بدن) پرفراخی (با dilation مقایسه شود)، رجوع شود به: dilation

جمله های نمونه

1. dilatation of the stomach
اتساع غیرطبیعی معده،پرفراخی معده

2. heart dilatation
بزرگ شدن قلب،پرفراخی قلب

3. An echocardiogram showed dilatation of the pulmonary artery and tricuspid regurgitation.
[ترجمه گوگل]اکوکاردیوگرام گشاد شدن شریان ریوی و نارسایی تریکوسپید را نشان داد
[ترجمه ترگمان]An dilatation از سرخرگ ریوی و سه دریچه سه لختی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A plain supine abdominal radiograph showed gaseous dilatation of the transverse colon and small bowel.
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی ساده شکم به پشت خوابیده، اتساع گازی کولون عرضی و روده کوچک را نشان داد
[ترجمه ترگمان]یک عکس خالی و آویزان از روده کوچک و روده کوچک، گازی از روده کوچک و روده کوچک نمایان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We have reported that endoscopic dilatation is an effective and safe short term treatment for corrosive oesophageal strictures.
[ترجمه گوگل]ما گزارش کرده‌ایم که اتساع آندوسکوپی یک درمان کوتاه‌مدت موثر و ایمن برای تنگی‌های خورنده مری است
[ترجمه ترگمان]ما گزارش کرده ایم که endoscopic dilatation یک درمان کوتاه مدت و موثر برای strictures oesophageal خورنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Persistent colonic dilatation may constitute an indication for surgical intervention.
[ترجمه گوگل]اتساع مداوم کولون ممکن است نشانه ای برای مداخله جراحی باشد
[ترجمه ترگمان]dilatation مداوم colonic ممکن است نشانه ای از مداخله جراحی را تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Endoscopic dilatation is safe and effective for short and long term relief of dysphagia in patients with corrosive oesophageal strictures.
[ترجمه گوگل]اتساع آندوسکوپی برای تسکین کوتاه مدت و طولانی مدت دیسفاژی در بیماران مبتلا به تنگی های خورنده مری ایمن و موثر است
[ترجمه ترگمان]endoscopic dilatation برای تسکین کوتاه مدت و طولانی مدت of در بیماران با strictures oesophageal خورنده، ایمن و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. During recurrence, dilatation was done without any radiological evaluation of the oesophagus.
[ترجمه گوگل]در طول عود، اتساع بدون ارزیابی رادیولوژیکی مری انجام شد
[ترجمه ترگمان]در طول این رخداد، dilatation بدون ارزیابی رادیولوژی معده انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No dilatation was performed before or after insertion of the metal mesh stent whose complete expansion is spontaneously achieved after five days.
[ترجمه گوگل]قبل یا بعد از قرار دادن استنت مش فلزی که انبساط کامل آن پس از پنج روز خود به خود به دست می‌آید هیچ اتساع انجام نشد
[ترجمه ترگمان]قبل و بعد از فرو بردن of فلزی، که انبساط کامل آن پس از پنج روز به دست می آید، هیچ dilatation انجام نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those patients who did not respond to dilatation treatment were advised to have surgery.
[ترجمه گوگل]به بیمارانی که به درمان دیلاتاسیون پاسخ ندادند، توصیه شد که جراحی کنند
[ترجمه ترگمان]به بیمارانی که به درمان dilatation واکنش نشان ندادند، توصیه شد که جراحی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Secondly, the success rate of dilatation and curettage to terminate a pregnancy of under four weeks is poor.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، میزان موفقیت اتساع و کورتاژ برای خاتمه بارداری زیر چهار هفته ضعیف است
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، نرخ موفقیت of و curettage برای پایان دادن به بارداری زیر چهار هفته ضعیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The self-compensated contraction caused by graphite dilatation in the solidification process of nodular cast iron makes casting with less flow-off or casting without flow-off possible.
[ترجمه گوگل]انقباض خود جبرانی ناشی از اتساع گرافیت در فرآیند انجماد چدن گره ای، ریخته گری با جریان کمتر یا ریخته گری بدون جریان را امکان پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]انقباض خود جبران شده توسط dilatation گرافیتی در فرآیند انجماد آهن قالب گیری شده باعث ایجاد جریان کم تر یا ریخته گری بدون جریان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods: Balloon dilatation is used in the treatment of 16 patients under gastroscope and X - ray monitoring.
[ترجمه گوگل]روش کار: اتساع بالونی در درمان 16 بیمار تحت نظارت گاستروسکوپی و اشعه ایکس استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]روش ها: Balloon dilatation در درمان ۱۶ بیمار تحت نظارت gastroscope و اشعه ایکس استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective : To explore the necessity of cervixs dilatation in caesarean birth operation.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ضرورت اتساع دهانه رحم در عمل زایمان سزارین
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ضرورت of dilatation در عمل سزارین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Static balloon dilatation of the atrial septum was performed in 2 children with hypoplastic right heart syndrome.
[ترجمه گوگل]اتساع بالون ایستا سپتوم دهلیزی در 2 کودک مبتلا به سندرم هیپوپلاستیک قلب راست انجام شد
[ترجمه ترگمان]balloon Static از the atrial در ۲ کودک مبتلا به سندرم قلب راست hypoplastic انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اتساع (اسم)
stretch, dilatation, dilation

انبساط (اسم)
expansion, pleasure, distension, dilatation

تخصصی

[شیمی] انبساط، گسترش
[عمران و معماری] انبساط
[نساجی] انبساط
[ریاضیات] گسترش، انبساط، تجانس

انگلیسی به انگلیسی

• expansion, extension, widening, broadening

پیشنهاد کاربران

✅ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: process of expanding
[پزشکی] اتساع، گشادی، انبساط
dilatation ( مهندسی بسپار )
واژه مصوب: حجم افزایی
تعریف: تغییر شکل در سه بعد که به تغییر حجم منجر می شود
فرق چندانی بین dilation و dilatation وجود نداره و اولی به معنی عمل گشادشدگی و دومی به معنای محل گشادشدگیه

بپرس