dihedral

/daɪˈhiːdrəl//daɪˈhiːdrəl/

(هندسه - وابسته به دو سطح مستوی که با هم زاویه تشکیل بدهند) دو هامنی، دو سطحی، زاویه ی دو سطحی، گوشه ی دو هامنی، (هواپیما - دارای بال هایی که با هم یک زاویه منفرجه ی رو به بالا تشکیل می دهند) دوهامنی بال

جمله های نمونه

1. a dihedral angle
گوشه ی دو هامنی

2. The changes in dihedral of front wing and cathedral of rear wing have little effect on longitudinal aerodynamic characteristics but large effect on lateral-directional characteristics.
[ترجمه گوگل]تغییرات در دو وجهی بال جلو و کلیسای جامع بال عقب تأثیر کمی بر ویژگی های آیرودینامیکی طولی دارد اما تأثیر زیادی بر ویژگی های جهت جانبی دارد
[ترجمه ترگمان]تغییرات در بال جلویی و کلیسای جامع بال تاثیر کمی بر خصوصیات آیرودینامیک طولی دارد اما تاثیر زیادی بر خصوصیات حاشیه ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Finally, structure of Lie superalgebra associated with dihedral group is discussed.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ساختار ابرجبر دروغ مرتبط با گروه دو وجهی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در نهایت ساختار of Lie مرتبط با گروه dihedral مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Variation of helices based on dihedral angels and residue composition.
[ترجمه گوگل]تنوع مارپیچ ها بر اساس فرشتگان دو وجهی و ترکیب باقیمانده
[ترجمه ترگمان]تغییرات مارپیچ مبتنی بر فرشتگان dihedral و ترکیبات باقیمانده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Finally, the RCS of a circle cylinder, a dihedral comer reflector and an S-shaped inlet is calculated, and the results demonstrate high accuracy of the proposed method.
[ترجمه گوگل]در نهایت، RCS یک استوانه دایره‌ای، یک بازتابنده دو وجهی و یک ورودی S شکل محاسبه می‌شود و نتایج نشان‌دهنده دقت بالای روش پیشنهادی است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، RCS یک استوانه دایره ای، یک رفلکتور dihedral و یک ورودی S شکل محاسبه می شود، و نتایج دقت بالایی روش پیشنهادی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dihedral corner reflector with wing and fuselage joint of aircraft is a very strong electromagnetic source in a wide angular range.
[ترجمه گوگل]بازتابنده گوشه دو وجهی با مفصل بال و بدنه هواپیما یک منبع الکترومغناطیسی بسیار قوی در محدوده زاویه ای وسیع است
[ترجمه ترگمان]یک منبع الکترو مغناطیسی قوی در یک محدوده زاویه ای بزرگ یک منبع الکترو مغناطیسی قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is caused by the dihedral effect of the wings ( roll due to yaw ).
[ترجمه گوگل]این به دلیل اثر دو وجهی بال ها (غلت زدن به دلیل انحراف) ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]این ناشی از اثر dihedral بال (غلت به خاطر انحراف)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By the needing of cutting, the expression of dihedral angle, cutting angle and points in cutting trail can be given.
[ترجمه گوگل]با نیاز به برش، می توان زاویه دو وجهی، زاویه برش و نقاط در مسیر برش را بیان کرد
[ترجمه ترگمان]با نیاز به برش، بیان زاویه dihedral، زاویه برش و نقاط در مسیر برش می تواند داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is the larger dihedral angle between benzene ring and nitro group, which is the common experimental phenomenon and has been clarified with the electronic theory in this paper.
[ترجمه گوگل]زاویه دو وجهی بزرگتر بین حلقه بنزن و گروه نیترو وجود دارد که پدیده تجربی رایج است و با تئوری الکترونیکی در این مقاله روشن شده است
[ترجمه ترگمان]زاویه dihedral بزرگ تر بین حلقه بنزن و گروه نیترو وجود دارد، که پدیده تجربی مشترک است و با تئوری الکترونیکی در این مقاله روشن شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Factors such as diffraction, dihedral error, surface precision, which can influence the fidelity of the retroreflector array, are discussed too.
[ترجمه گوگل]عواملی مانند پراش، خطای دو وجهی، دقت سطح، که می‌توانند بر وفاداری آرایه بازتاب‌دهنده پس‌انداز تأثیر بگذارند نیز مورد بحث قرار می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]عواملی از قبیل شکست، خطای dihedral، دقت سطحی، که می تواند صحت آرایه retroreflector را تحت تاثیر قرار دهد، مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are many helixes of dihedral angle, and the whole skeleton forms a large helix in the structure of the rotatory isomer.
[ترجمه گوگل]مارپیچ های زیادی با زاویه دو وجهی وجود دارد و کل اسکلت یک مارپیچ بزرگ را در ساختار ایزومر چرخشی تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]There زیادی از زاویه dihedral وجود دارد و اسکلت کامل یک مارپیچ بزرگ در ساختار ایزومر rotatory تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The complete design team photographed before modification to give greater dihedral on the outriggers.
[ترجمه گوگل]تیم طراحی کامل قبل از اصلاح برای ایجاد دو وجهی بیشتر روی پایه‌ها عکس‌برداری کردند
[ترجمه ترگمان]تیم طراحی کامل قبل از تغییر جهت دادن dihedral بیشتر به the عکس گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the chromophore relaxes, the twist of the C15 methine bridge about its two dihedral angles is reversed.
[ترجمه گوگل]با شل شدن کروموفور، پیچش پل متین C15 حول دو زاویه دو وجهی آن برعکس می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی که chromophore استراحت می کند، پیچ پل C۱۵ پلی C۱۵ حول دو زاویه dihedral معکوس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The major scattering resource in top direction is radar antenna or infrared head, in side direction is dihedral reflector formed by missile wings, missile body and wings.
[ترجمه گوگل]منبع اصلی پراکندگی در جهت بالا آنتن رادار یا سر مادون قرمز است، در جهت جانبی بازتابنده دو وجهی است که توسط بال های موشک، بدنه موشک و بال ها تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]منبع پراکندگی مهم در جهت بالا، آنتن رادار یا سر مادون قرمز است، که در جهت جانبی یک رفلکتور است که توسط بال موشک، جسم و بال تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] دو وجهی، دو سطحی، فرجه

انگلیسی به انگلیسی

• having two plane faces (mathematics)
angle between an aircraft wing and the horizontal; angle that is formed by two planes (mathematics)

پیشنهاد کاربران

dihedral ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: زاویۀ هفتی
تعریف: زاویۀ مثبت بین محور عرضی هواگَرد و محور طولی بال یا دُمِ افقی|||متـ . هفتی
زاویه رو به بالای بال های هواپیما را Dihedral میگویند ( مانند مسافربری های Boeing و Airbus اگه از روبروی نگاه کنیم )
و به زاویه ی رو به پایین بال هم Anhedral میگویند ( مانند B52 )

بپرس