digraph

/ˈdaɪɡræf//ˈdaɪɡrɑːf/

(زبان شناسی) دونویسه، دو وات (تسلسل دو حرف الفبا که فقط یک آوا دارند مانند ch در chin)

جمله های نمونه

1. The same ideas apply in digraphs, except that all the edges must point in the same direction.
[ترجمه گوگل]همین ایده ها در نمودارها اعمال می شود، با این تفاوت که تمام لبه ها باید در یک جهت باشند
[ترجمه ترگمان]همان ایده ها در digraphs صدق می کنند، به جز اینکه تمامی لبه ها باید در یک جهت قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Digraph will be constructed by using the dependence of the left of subset's FD. Some nodes will help to decompose a subschema of BCNF. The key of the subschema is the left or left's equivalence.
[ترجمه گوگل]دیگراف با استفاده از وابستگی سمت چپ FD زیر مجموعه ساخته خواهد شد برخی از گره ها به تجزیه طرح فرعی BCNF کمک می کنند کلید طرح فرعی معادل چپ یا چپ است
[ترجمه ترگمان]digraph با استفاده از وابستگی به سمت چپ شکل شکل ساخته خواهد شد بعضی از گره ها به تجزیه a از BCNF کمک می کنند کلید واژه subschema معادل چپ یا چپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Operator recognizes that the single digraph character and the two individual characters are equivalent.
[ترجمه گوگل]اپراتور تشخیص می دهد که کاراکتر دیگراف منفرد و دو کاراکتر مجزا معادل هستند
[ترجمه ترگمان]اپراتور تشخیص می دهد که کاراکتر تک digraph و دو شخصیت مجزا برابر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By using the matrix representation of a digraph, some results about the index of convergence and period of a line digraph are obtained.
[ترجمه گوگل]با استفاده از نمایش ماتریسی یک دیگراف، نتایجی در مورد شاخص همگرایی و دوره یک دیگراف خطی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نمایش ماتریسی یک digraph، برخی نتایج در مورد شاخص هم گرایی و دوره of خطی بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A directed graph, or digraph G consists of a finite nonempty set of vertices V, and a finite set of edges E, where an edge is an ordered pair of vertices in V.
[ترجمه گوگل]یک گراف جهت دار یا دیگراف G شامل یک مجموعه غیر خالی متناهی از رئوس V و یک مجموعه متناهی از یال های E است که در آن یک یال یک جفت مرتب از رئوس در V است
[ترجمه ترگمان]گراف جهت دار، یا digraph G از یک مجموعه متناهی از ریوس V و مجموعه متناهی از یال های E تشکیل شده است که در آن یک یال یک جفت از ریوس در V وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Special primitive two-colored digraphs whose uncolored digraph consist of two cycles are considered.
[ترجمه گوگل]دیگراف های دو رنگ ابتدایی ویژه ای که دیگراف بی رنگ آنها از دو چرخه تشکیل شده است در نظر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]digraphs دو واتی اولیه ویژه که uncolored digraph شامل دو سیکل است در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A strongly connected digraph D is one in which any vertex can be reached from any other vertex by a directed path.
[ترجمه گوگل]یک دیگراف به شدت متصل D دیگرافی است که در آن می توان از هر رأس دیگری توسط یک مسیر جهت دار به هر رأسی رسید
[ترجمه ترگمان]یک D به شدت به هم متصل است که در آن هر راس را می توان از هر راس دیگر با یک مسیر هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A fast algorithm for generating Chinese word segmentation digraph was given.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم سریع برای تولید نمودار تقسیم بندی کلمه چینی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم سریع برای تولید کلمه بخش بندی کلمات چینی به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The algorithm is also suitable to an Eulerian digraph.
[ترجمه گوگل]این الگوریتم برای دیگراف اویلری نیز مناسب است
[ترجمه ترگمان]همچنین این الگوریتم برای نگاشت پاسخ دهنده مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Special primitive two-colored digraphs whose uncolored digraph consist of two cycles arc considered.
[ترجمه گوگل]دیگرافهای دو رنگ ابتدایی ویژه که دیگراف بی رنگ آنها از دو چرخه تشکیل شده است در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]digraphs دو واتی اولیه ویژه که uncolored digraph شامل دو چرخه است در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A digraph D is hamiltonian if D contains a hamilton directed cycle.
[ترجمه گوگل]یک دیگراف D هامیلتونی است اگر D حاوی یک چرخه جهت دار همیلتون باشد
[ترجمه ترگمان]یک digraph D در صورتی طراحی می شود که D یک سیکل هدایت هامیلتون داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A semicomplete multipartite digraph is obtained by replacing each edge of a complete multipartite graph by an arc or by a pair of two mutually opposite arcs.
[ترجمه گوگل]یک دیگراف نیمه کامل چند جزئی با جایگزینی هر یال یک گراف چند بخشی کامل با یک قوس یا با یک جفت دو قوس متقابل به دست می آید
[ترجمه ترگمان]یک semicomplete multipartite با جایگزین کردن هر یال یک گراف کامل multipartite به وسیله یک قوس یا یک جفت دو لبه متضاد به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We shall abbreviate'directed graph'to digraph.
[ترجمه گوگل]ما به اختصار «گراف جهت دار» را به دیگراف تبدیل می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به اختصار graph را به digraph (digraph)معرفی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A digraph D is unilateral.
[ترجمه گوگل]دیگراف D یک طرفه است
[ترجمه ترگمان]یک digraph D یک طرفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] گراف جهت دار

انگلیسی به انگلیسی

• two letters that together produce one sound

پیشنهاد کاربران

digraph ( ریاضی )
واژه مصوب: گراف سودار
تعریف: گرافی که یال های آن جهت دار باشد

بپرس