1. She gave him a sharp dig in the ribs.
[ترجمه گوگل]او یک حفاری شدید در دنده ها به او داد
[ترجمه ترگمان]او به او یک حفاری تیز در دنده ها داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به او یک حفاری تیز در دنده ها داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I usually dig in a small barrow load of compost in late summer.
[ترجمه گوگل]من معمولاً در اواخر تابستان در یک باروی کوچک کمپوست حفاری می کنم
[ترجمه ترگمان]من معمولا در یک چرخ دستی کوچک از کود گیاهی در اواخر تابستان حفاری می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من معمولا در یک چرخ دستی کوچک از کود گیاهی در اواخر تابستان حفاری می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ginnie gave her sister a dig in the ribs.
[ترجمه گوگل]جینی دندههای خواهرش را حفاری کرد
[ترجمه ترگمان]Ginnie به خواهرش یک حفاری در دنده ها داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Ginnie به خواهرش یک حفاری در دنده ها داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't stand on ceremony, dinner's ready, dig in!
[ترجمه nn] آماده باش نیاستید، شام آماده ست، بفرمایید|
[ترجمه Atefeh] تعارف نکنید، شام آماده است، میل کنید!|
[ترجمه گوگل]سر مراسم نایستید، شام آماده است، حفاری کنید![ترجمه ترگمان]شام را آماده نکنید، شام آماده است، شروع کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Pull up a chair and dig in!
[ترجمه Ali Sharifi] صندلیتو بکش جلو ( میز غذا ) و مشغول شو ( غذا )|
[ترجمه گوگل]یک صندلی را بردارید و در آن فرو بروید![ترجمه ترگمان]یک صندلی بردار و در را باز کن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He's an archaeologist and has been on a dig in Crete for the past year.
[ترجمه گوگل]او یک باستان شناس است و در سال گذشته در کرت حفاری کرده است
[ترجمه ترگمان]او یک باستان شناس است و در سال گذشته در کرت مشغول به حفاری بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک باستان شناس است و در سال گذشته در کرت مشغول به حفاری بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The job won't take long if we all dig in.
[ترجمه گوگل]اگر همه ما بگردیم، کار زیاد طول نمی کشد
[ترجمه ترگمان]اگه همه ما اینجا رو بکنیم کار خیلی طول نمی کشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگه همه ما اینجا رو بکنیم کار خیلی طول نمی کشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She gave him a dig in the ribs.
[ترجمه گوگل]او را در دنده ها حفاری کرد
[ترجمه ترگمان] اون بهش یه حفاری تو دنده داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون بهش یه حفاری تو دنده داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The young married couples dig in Manhattan.
[ترجمه گوگل]زوج های جوان در منهتن حفاری می کنند
[ترجمه ترگمان]زوج های متاهل جوان در منهتن حفاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زوج های متاهل جوان در منهتن حفاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There is nothing we can do except dig in and wait.
[ترجمه گوگل]کاری از دست ما برنمی آید جز اینکه بگردیم و منتظر بمانیم
[ترجمه ترگمان]کاری از دست ما بر نمی آید جز کندن و صبر کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاری از دست ما بر نمی آید جز کندن و صبر کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Dig in while it's hot!
[ترجمه Paniz] تا وقتی که داغ است بخورید|
[ترجمه Atefeh] تا داغه شروع کنید خوردن!|
[ترجمه مهدی] تا داغه بزن به بدن|
[ترجمه گوگل]در حالی که گرم است حفاری کنید![ترجمه ترگمان]دیگ - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We just have to dig in and hope we can turn things around.
[ترجمه گوگل]ما فقط باید حفاری کنیم و امیدوار باشیم که بتوانیم اوضاع را تغییر دهیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط باید بکنیم و امیدوار باشیم که بتوانیم اوضاع را عوض کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما فقط باید بکنیم و امیدوار باشیم که بتوانیم اوضاع را عوض کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The food's going cold - dig in!
[ترجمه گوگل]غذا در حال سرد شدن است - وارد شوید!
[ترجمه ترگمان]! غذا داره سرد میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]! غذا داره سرد میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The food's ready, so dig in!
[ترجمه صادق] غذا آماده است، بزنین تو رگ!|
[ترجمه گوگل]غذا آماده است، پس حفاری کنید![ترجمه ترگمان]غذا آماده است، پس در را باز کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید