diffraction

/dəˈfrækʃn̩//dɪˈfrækʃn̩/

معنی: انکسار
معانی دیگر: (فیزیک - نور و غیره) شکست، خمش، تفرق، پراش

جمله های نمونه

1. electron diffraction
پراش الکترون ها

2. angle of diffraction
زاویه ی پراش،زاویه ی تفرق

3. Two of the pioneers of X-ray diffraction were William Bragg and his elder son, Lawrence.
[ترجمه گوگل]دو تن از پیشگامان پراش اشعه ایکس ویلیام براگ و پسر بزرگترش لارنس بودند
[ترجمه ترگمان]دو از پیشگامان پراش پرتو ایکس ویلیام براگ و پسر بزرگش لارنس بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. X-ray diffraction and spectroscopic techniques continue to provide important clues, leading towards an understanding of the remarkable specificity of enzymatic catalysis.
[ترجمه گوگل]پراش اشعه ایکس و تکنیک‌های طیف‌سنجی همچنان سرنخ‌های مهمی را ارائه می‌کنند که منجر به درک ویژگی قابل توجه کاتالیز آنزیمی می‌شود
[ترجمه ترگمان]پراش اشعه ایکس و تکنیک های طیف سنجی، نشانه های مهمی را ارایه می دهند که منجر به درک ویژگی قابل توجه کاتالیز آنزیمی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Diffraction occurs with all types of radiation, including radio-waves, light waves and X-rays.
[ترجمه گوگل]پراش با همه انواع تابش از جمله امواج رادیویی، امواج نور و اشعه ایکس رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]پراش با تمام انواع تابش، از جمله امواج رادیویی، امواج نور و اشعه X اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The second half of the chapter introduces electron diffraction with a focus on transmission electrons.
[ترجمه گوگل]نیمه دوم فصل پراش الکترون را با تمرکز بر الکترون های عبوری معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]نیمه دوم این فصل، پراش الکترون را با تمرکز روی الکترون های انتقال معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is complementary to low energy electron diffraction, which probes long range order - ie a minimum domain size of 100-200A/
[ترجمه گوگل]این مکمل پراش الکترون کم انرژی است که مرتبه برد بلند را بررسی می کند - یعنی حداقل اندازه دامنه 100-200A/
[ترجمه ترگمان]این روش مکمل شکست الکترونی با انرژی پایین است، که گستره وسیعی از سفارش را مورد کاوش قرار می دهد - یعنی حداقل اندازه دامنه ۱۰۰ - ۲۰۰ A \/
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The diffraction patterns of fresh crystals extend to 6 resolution, but radiation damage rapidly reduces their quality.
[ترجمه گوگل]الگوهای پراش کریستال های تازه تا وضوح 6 گسترش می یابد، اما آسیب تشعشع به سرعت کیفیت آنها را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]الگوهای شکست کریستال های جدید به ۶ تفکیک بسط می یابند، اما میزان تشعشع به سرعت کیفیت آن ها را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Absorption and diffraction could help industrial researchers get a better handle on the materials they use.
[ترجمه گوگل]جذب و پراش می‌تواند به محققان صنعتی کمک کند تا به موادی که استفاده می‌کنند دست پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]جذب و پراش می تواند به محققان صنعتی کمک کند تا دسته بهتری از موادی که استفاده می کنند را بدست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Secondly, the hologram has higher diffraction efficiency as the exposure times decrease.
[ترجمه گوگل]ثانیا، هولوگرام با کاهش زمان نوردهی بازده پراش بالاتری دارد
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، hologram کارایی شکست بالاتری را به عنوان زمان قرارگیری در معرض دید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, using the generalized HuygensFresnel diffraction integral, the focusing properties of twisted GaussianSchell model beams through an aperture lens have been studied in detail.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، با استفاده از انتگرال پراش هویگنس فرنل تعمیم یافته، خواص تمرکز پرتوهای مدل GaussianSchell پیچ خورده از طریق یک عدسی دیافراگم به طور مفصل مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله با استفاده از انتگرال diffraction HuygensFresnel تعمیم یافته، ویژگی های تمرکز beams مدل GaussianSchell twisted از طریق یک لنز روزنه به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The results show that diffraction efficiency of a lossless grating increases with the higher ratio of reference beam width to object beam width.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که راندمان پراش یک توری بدون تلفات با نسبت بیشتر عرض پرتو مرجع به عرض پرتو جسم افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که کارایی شکست یک شبکه بدون انرژی با نسبت بالاتر عرض پرتو مرجع تا عرض پرتو مورد نظر افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. X-ray powder diffraction(XRD) has been used to study the orientation of alkyl quaternary ammonium ion in the interlayer of products.
[ترجمه گوگل]از پراش پودر پرتو ایکس (XRD) برای مطالعه جهت گیری یون آمونیوم چهارتایی آلکیل در لایه میانی محصولات استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]پراش اشعه ایکس (XRD)برای مطالعه جهت گیری یون آمونیوم هالید چهارتایی در میان لایه ای از محصولات مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Diffraction is the bending, spreading and interference of waves when they pass by an obstruction or through a gap.
[ترجمه گوگل]پراش عبارت است از خمش، گسترش و تداخل امواج هنگام عبور از یک مانع یا از یک شکاف
[ترجمه ترگمان]پراش، خمش، گسترش و تداخل امواج زمانی است که از یک مانع یا از شکاف عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The obvious question becomes: is this diffraction limited or not?
[ترجمه گوگل]سوال واضح این است که آیا این پراش محدود است یا خیر؟
[ترجمه ترگمان]سوال واضح این است: آیا این شکست محدود است یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انکسار (اسم)
fracture, deflection, refraction, diffraction

تخصصی

[شیمی] پراش، شکست، انکسار، خمش، تفرق
[عمران و معماری] انکسار - پخش کردن - پراش
[برق و الکترونیک] پراش
[زمین شناسی] انکسار
[ریاضیات] پراش، انکسار
[معدن] پراکنش موج (ژئوفیزیک)
[پلیمر] پراش، تفرق
[آب و خاک] تفرق

انگلیسی به انگلیسی

• process of breaking up or bending waves (especially light or sound waves)

پیشنهاد کاربران

هووووووووووووو
شکست ، خمش
In physics, diffraction is a change in the direction of a sound wave or a light wave caused by the presence of an obstacle in its path.
منابع• https://www.youtube.com/watch?v=LAQ1m_1W5ys
diffraction ( فیزیک - اپتیک )
واژه مصوب: پراش
تعریف: هرگونه تغییر در توزیع شدت موج ناشی از حضور مانع در مسیر انتشار

بپرس