diffract

/dəˈfrækt//dɪˈfrækt/

(فیزیک) پراشیدن، منکسر شدن (نور)، باجزاء تقسیم شدن، انکسار نور، پراشیدن

جمله های نمونه

1. As a result they diffract X-rays diffusely.
[ترجمه گوگل]در نتیجه پرتوهای ایکس را به صورت پراکنده پراکنده می کنند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه آن ها اشعه ایکس را از هم جدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The diffract optical filters are important to practical optical system presently. Many functions that are difficult to realize for traditional optical elements can be achieved by using these filters.
[ترجمه گوگل]فیلترهای نوری پراش در حال حاضر برای سیستم نوری کاربردی مهم هستند با استفاده از این فیلترها می توان بسیاری از عملکردها را که تحقق آنها برای عناصر نوری سنتی دشوار است به دست آورد
[ترجمه ترگمان]فیلترهای نوری diffract در حال حاضر برای سیستم نوری عملی مهم هستند بسیاری از عملکردها که برای عناصر نوری سنتی دشوار است، می توانند با استفاده از این فیلترها به دست آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The atoms in the crystal diffract the x-ray light, and the diffraction pattern allows scientists to reconstruct the arrangement of atoms in the crystal.
[ترجمه گوگل]اتم های موجود در کریستال نور پرتو ایکس را پراش می کنند و الگوی پراش به دانشمندان اجازه می دهد تا آرایش اتم ها را در کریستال بازسازی کنند
[ترجمه ترگمان]اتم های بلور با نور پرتو ایکس و الگوی پراش به دانشمندان اجازه می دهد تا آرایش اتم ها را در بلور بازسازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An electron beam does not diffract at atomic scales, so it does not cause blurring of the edges of features.
[ترجمه گوگل]یک پرتو الکترونی در مقیاس اتمی پراش نمی شود، بنابراین باعث تار شدن لبه های ویژگی ها نمی شود
[ترجمه ترگمان]یک تیر الکترونی در مقیاس های اتمی کار نمی کند، بنابراین باعث مات شدن لبه ویژگی ها نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since Renaissance times, clear glass has been fashioned into prisms, mirrors and lenses that diffract and focus visible light.
[ترجمه گوگل]از زمان رنسانس، شیشه شفاف به صورت منشور، آینه و عدسی ساخته شده است که نور مرئی را منعکس و متمرکز می کند
[ترجمه ترگمان]از زمان رنسانس، شیشه شفاف به منشور، آینه و لنزهایی که نور مریی را منعکس می کنند و فوکوس می کنند قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Analyzing the difference of atom hologram and optical hologram, we point out that only the laser cooling atoms can satisfy the coherent and diffract con. . .
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل تفاوت هولوگرام اتم و هولوگرام نوری، اشاره می کنیم که فقط اتم های خنک کننده لیزری می توانند کانکس همدوس و پراش را برآورده کنند
[ترجمه ترگمان]تحلیل اختلاف اتم hologram و hologram نوری، به این نکته اشاره می کنیم که تنها اتم خنک کننده لیزر می تواند the منسجم و diffract را ارضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Analyzing the difference of atom hologram and optical hologram, we point out that only the laser cooling atoms can satisfy the coherent and diffract conditions required by the hologram technology.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل تفاوت هولوگرام اتم و هولوگرام نوری، اشاره می کنیم که تنها اتم های خنک کننده لیزری می توانند شرایط منسجم و پراش مورد نیاز فناوری هولوگرام را برآورده کنند
[ترجمه ترگمان]تحلیل اختلاف اتم hologram و hologram نوری، به این نکته اشاره می کنیم که تنها اتم خنک کننده لیزر می تواند شرایط منسجم و diffract مورد نیاز فن آوری hologram را ارضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The microcosmic configuration, phase distributions and constituents are investigated by X-ray diffract meter.
[ترجمه گوگل]پیکربندی میکرو کیهانی، توزیع فاز و اجزای تشکیل دهنده توسط پراش سنج اشعه ایکس بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]پیکربندی microcosmic، توزیع فاز و اجزای متشکله آن ها توسط diffract پرتو ایکس بررسی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The possibility of carrying out small angle scattering with a common diffract apparatus has been discussed.
[ترجمه گوگل]امکان انجام پراکندگی زاویه کوچک با یک دستگاه پراش رایج مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]امکان انجام پراکندگی زاویه کوچک با یک دستگاه diffract مشترک مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then they made a version with really short spindles, but the crystallized form did not diffract x-rays.
[ترجمه گوگل]سپس نسخه ای با دوک های واقعا کوتاه ساختند، اما شکل متبلور اشعه ایکس را پراش نمی کرد
[ترجمه ترگمان]سپس آن ها یک نسخه با دوک های واقعا کوتاه درست کردند اما شکل متبلور شده آن ها اشعه های ایکس را به خود جلب نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Experiments show that, when the laser light illuminates the vibrancy liquid surface, the surface wave may diffract the incident light.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌ها نشان می‌دهند که وقتی نور لیزر سطح مایع پر جنب و جوش را روشن می‌کند، موج سطحی ممکن است نور فرودی را منعکس کند
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان می دهند که وقتی نور لیزر سطح مایع را روشن کند، موج سطحی ممکن است نور رویداد را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The robotic crystallization process made plenty of crystals, but they did not diffract very well.
[ترجمه گوگل]فرآیند تبلور رباتیک، کریستال های زیادی را ساخته است، اما آنها به خوبی پراش نمی شوند
[ترجمه ترگمان]فرآیند crystallization robotic کریستال های زیادی ایجاد کرد، اما آن ها خیلی خوب عمل نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What kind of wavelength would an electromagnetic wave have to have in order to diffract dramatically around your body?
[ترجمه گوگل]یک موج الکترومغناطیسی باید چه نوع طول موجی داشته باشد تا به طور چشمگیری در اطراف بدن شما پراکنده شود؟
[ترجمه ترگمان]چه نوع طول موج ممکن است یک موج الکترومغناطیسی داشته باشد تا به طور قابل توجهی دور بدن شما نفوذ کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why is it that we're never observing this, for example, why is it the table doesn't diffract as we bring it through the door?
[ترجمه گوگل]چرا ما هرگز این را مشاهده نمی‌کنیم، مثلاً چرا وقتی میز را از در می‌آوریم پراش نمی‌شود؟
[ترجمه ترگمان]برای مثال، چرا ما هیچ وقت این را نگاه نمی کنیم، چرا این میز نه که ما آن را از در ببریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] پراشیدن
[ریاضیات] به اجزاء تقسیم شدن، پراشیدن

انگلیسی به انگلیسی

• break up, bend (as in light or sound waves)

پیشنهاد کاربران

بپرس