1. The stains scours difficultly.
[ترجمه گوگل]لکه ها به سختی پاک می شوند
[ترجمه ترگمان]لکه های جوهر difficultly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لکه های جوهر difficultly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The computer dismantles difficultly.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر به سختی از بین می رود
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر dismantles difficultly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر dismantles difficultly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The difficultly in reaching the canyon bottom might well ensure it remains pristine.
[ترجمه گوگل]دشواری در رسیدن به کف دره ممکن است تضمین کند که بکر باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]The در رسیدن به کف دره ممکن است به خوبی تضمین کند که دست نخورده باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The در رسیدن به کف دره ممکن است به خوبی تضمین کند که دست نخورده باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The difficultly of achieving high-speed random access can be reduced by careful design of the data layout.
[ترجمه گوگل]دشواری دستیابی به دسترسی تصادفی با سرعت بالا را می توان با طراحی دقیق طرح داده کاهش داد
[ترجمه ترگمان]قابلیت دستیابی به دسترسی تصادفی با سرعت بالا را می توان با طراحی دقیق چیدمان داده ها کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قابلیت دستیابی به دسترسی تصادفی با سرعت بالا را می توان با طراحی دقیق چیدمان داده ها کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. First, is pregnant difficultly, more and more females place hopes in the auxiliary reproduction service.
[ترجمه گوگل]اول اینکه به سختی باردار است، زنان بیشتر و بیشتری به خدمات باروری کمکی امیدوار هستند
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، difficultly باردار است، بیشتر و زنان بیشتری به خدمات تولید مثل کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، difficultly باردار است، بیشتر و زنان بیشتری به خدمات تولید مثل کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If you are having difficultly connecting to a network, click Advanced.
[ترجمه گوگل]اگر برای اتصال به شبکه مشکل دارید، روی Advanced کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]اگر دارید difficultly متصل به یک شبکه دارید، Advanced را کلیک نمایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر دارید difficultly متصل به یک شبکه دارید، Advanced را کلیک نمایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Explains the medium - sized enterprise to finance difficultly, bank in motion.
[ترجمه گوگل]توضیح می دهد که شرکت های متوسط به سختی تامین مالی، بانک در حال حرکت
[ترجمه ترگمان]شرکت های متوسط را برای تامین مالی difficultly، بانک در حرکت توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت های متوسط را برای تامین مالی difficultly، بانک در حرکت توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So the difficultly here is the knee-length jeans, which none of the models have anything like.
[ترجمه گوگل]بنابراین مشکل اینجا شلوار جین تا روی زانو است که هیچ یک از مدل ها چیزی شبیه به آن ندارند
[ترجمه ترگمان]بنابراین در اینجا شلوار جین با طول زانو وجود دارد که هیچ یک از مدل ها چیزی شبیه آن ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین در اینجا شلوار جین با طول زانو وجود دارد که هیچ یک از مدل ها چیزی شبیه آن ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We must learn to face difficultly, even if because evades, difficult also can in there.
[ترجمه گوگل]ما باید یاد بگیریم که با سختی رو به رو شویم، حتی اگر به دلیل طفره رفتن، دشواری نیز می تواند در آنجا باشد
[ترجمه ترگمان]ما باید یاد بگیریم که با difficultly روبرو شویم، حتی اگر به این دلیل هم دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید یاد بگیریم که با difficultly روبرو شویم، حتی اگر به این دلیل هم دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Theoretical analyses show that the cutting fluid can difficultly soak into the tool-chip interface within extremely short separating time though there is some action in the UVC process.
[ترجمه گوگل]تحلیلهای نظری نشان میدهد که سیال برش به سختی میتواند در زمان جداسازی بسیار کوتاه به رابط ابزار-تراشه خیس شود، اگرچه در فرآیند UVC اقداماتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تحلیل های نظری نشان می دهند که سیال برشی می تواند در طول مدت بسیار کوتاه زمانی که در فرآیند UVC کنش وجود دارد، به سطح ابزار - تراشه جذب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحلیل های نظری نشان می دهند که سیال برشی می تواند در طول مدت بسیار کوتاه زمانی که در فرآیند UVC کنش وجود دارد، به سطح ابزار - تراشه جذب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You must experience pain and difficultly, if you love life.
[ترجمه گوگل]اگر زندگی را دوست دارید باید درد و سختی را تجربه کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید رنج و رنج را تجربه کنید، اگر زندگی را دوست داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما باید رنج و رنج را تجربه کنید، اگر زندگی را دوست داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The urban commercial banks have developed more difficultly than the state-owned commercial banks and the joint-stock banks because of their small scales and shorter developing history.
[ترجمه گوگل]بانکهای تجاری شهری به دلیل مقیاسهای کوچک و سابقه توسعه کوتاهتر، نسبت به بانکهای تجاری دولتی و بانکهای سهامی دشوارتر توسعه یافتهاند
[ترجمه ترگمان]بانک های تجاری شهری بیش از بانک های تجاری دولتی و بانک های مشترک سهام به دلیل مقیاس های کوچک و تاریخچه توسعه کوتاه تر توسعه پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بانک های تجاری شهری بیش از بانک های تجاری دولتی و بانک های مشترک سهام به دلیل مقیاس های کوچک و تاریخچه توسعه کوتاه تر توسعه پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They feel difficultly to believe to this news.
[ترجمه گوگل]آنها به سختی این خبر را باور می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها احساس می کنند که به این خبر اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها احساس می کنند که به این خبر اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Yesterday although dissipated, distinguishes to meet by chance difficultly, how can forget your affection.
[ترجمه گوگل]دیروز اگرچه پراکنده شده است، اما به سختی به طور تصادفی ملاقات می کند، چگونه می تواند محبت شما را فراموش کند
[ترجمه ترگمان]دیروز، با وجود این، از هم جدا شدن، تشخیص اینکه چگونه ممکن است محبت شما را فراموش کند، تمایز قایل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیروز، با وجود این، از هم جدا شدن، تشخیص اینکه چگونه ممکن است محبت شما را فراموش کند، تمایز قایل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید