1. dietary changes according to age and need
تغییر در رژیم غذایی برحسب سن و نیاز
2. dietary diseases
بیماری های ناشی از رژیم غذایی
3. dietary foods
غذاهای رژیمی
4. dietary laws
(در برخی مذهب ها) قوانین مربوط به حلال و حرام بودن خوراک
5. Liver is a particularly rich source of dietary iron.
[ترجمه گوگل]جگر منبع غنی از آهن غذایی است
[ترجمه ترگمان]کبد یک منبع غنی از رژیم غذایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کبد یک منبع غنی از رژیم غذایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Patients maintain a strict dietary regimen.
[ترجمه گوگل]بیماران یک رژیم غذایی سخت را حفظ می کنند
[ترجمه ترگمان]بیماران رژیم غذایی شدیدی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماران رژیم غذایی شدیدی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Dietary habits can be very difficult to change.
[ترجمه گوگل]تغییر عادات غذایی ممکن است بسیار دشوار باشد
[ترجمه ترگمان]تغییر عادت های رژیمی می تواند بسیار مشکل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تغییر عادت های رژیمی می تواند بسیار مشکل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You should eat more dietary fibre to reduce the risk of bowel cancer.
[ترجمه گوگل]برای کاهش خطر ابتلا به سرطان روده باید فیبر بیشتری مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید فیبر رژیمی بیشتری بخورید تا خطر ابتلا به سرطان روده را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما باید فیبر رژیمی بیشتری بخورید تا خطر ابتلا به سرطان روده را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Dr Susan Hankinson has studied the dietary habits of more than 50,000 women.
[ترجمه گوگل]دکتر سوزان هانکینسون عادات غذایی بیش از 50000 زن را مطالعه کرده است
[ترجمه ترگمان]دکتر سوزان Hankinson عادات غذایی بیش از ۵۰۰۰۰ زن را مطالعه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر سوزان Hankinson عادات غذایی بیش از ۵۰۰۰۰ زن را مطالعه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Furthermore, dietary manipulation studies have shown that high fat intake can increase faecal bile acid excretion.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مطالعات دستکاری رژیم غذایی نشان داده است که مصرف زیاد چربی می تواند باعث افزایش دفع اسید صفراوی در مدفوع شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این مطالعات انجام شده توسط رژیم غذایی نشان داده اند که مصرف بالای چربی می تواند دفع دفع اسیدی را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این مطالعات انجام شده توسط رژیم غذایی نشان داده اند که مصرف بالای چربی می تواند دفع دفع اسیدی را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In conclusion, dietary polyunsaturated fatty acids enhance duodenal resistance to acid by potentiation of adaptive cytoprotection.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، اسیدهای چرب چندغیراشباع رژیم غذایی، مقاومت دوازدهه به اسید را با تقویت محافظت سلولی تطبیقی افزایش میدهند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اسیده ای چرب اشباع نشده چند تایی مقاومت duodenal را با acid از cytoprotection تطبیقی افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اسیده ای چرب اشباع نشده چند تایی مقاومت duodenal را با acid از cytoprotection تطبیقی افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Dietary fibre can be loosely defined as the cell-wall material of plants.
[ترجمه گوگل]فیبر رژیمی را میتوان به عنوان ماده دیواره سلولی گیاهان تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]فیبر رژیمی را می توان به طور بی ربط به عنوان مواد دیواره سلولی گیاهان تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فیبر رژیمی را می توان به طور بی ربط به عنوان مواد دیواره سلولی گیاهان تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. With still more additional dietary fibre, 32g a day, the stools were found to contain 210 calories on average.
[ترجمه گوگل]با فیبر غذایی بیشتر، 32 گرم در روز، مدفوع به طور متوسط حاوی 210 کالری است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فیبر رژیمی بیشتر، ۳۲ گرم در روز، مشخص شد که stools به طور متوسط ۲۱۰ کالری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فیبر رژیمی بیشتر، ۳۲ گرم در روز، مشخص شد که stools به طور متوسط ۲۱۰ کالری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Intestinal Calcium Absorption. Dietary calcium gains access to the organism mostly by transport in the small intestine.
[ترجمه گوگل]جذب کلسیم روده ای کلسیم رژیم غذایی عمدتاً از طریق انتقال در روده کوچک به ارگانیسم دسترسی پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]Intestinal جذب کلسیم کلسیم رژیمی به ارگانیسم بیشتر از طریق انتقال در روده کوچک، دسترسی پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Intestinal جذب کلسیم کلسیم رژیمی به ارگانیسم بیشتر از طریق انتقال در روده کوچک، دسترسی پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Dietary phosphate did not interfere with these intestinal effects of calcium.
[ترجمه گوگل]فسفات رژیم غذایی با این اثرات روده ای کلسیم تداخلی نداشت
[ترجمه ترگمان]فسفات رژیمی با این تاثیرات روده ای کلسیم مداخله نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فسفات رژیمی با این تاثیرات روده ای کلسیم مداخله نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید