1. a dictionary of medical terms
فرهنگ واژه های پزشکی
2. that dictionary is kept up-to-date by annual supplements
آن فرهنگ لغت را با ضمیمه های سالیانه امروزی نگه می دارند.
3. this dictionary gives an exact definition of each word
این فرهنگ معنی دقیق هر واژه را می دهد.
4. this dictionary has examples which show the usage of words
این فرهنگ دارای مثال هایی است که کاربرد واژه ها را نشان می دهند.
5. this dictionary is not for beginners
این فرهنگ برای مبتدیان نیست.
6. a bilingual dictionary
فرهنگ دوزبانه
7. a compendious dictionary
یک فرهنگ مختصر و مفید
8. a multilingual dictionary
واژنامه ی چند زبانی
9. a pocket dictionary
فرهنگ جیبی
10. a six-volume dictionary
یک فرهنگ شش جلدی
11. a useful dictionary
یک فرهنگ مفید
12. a vest-pocket dictionary
فرهنگ نیمه جیبی
13. an etymological dictionary of the english language
فرهنگ واجریشه شناسی زبان انگلیسی
14. in this dictionary some words are labelled as "archaic" or "slang"
در این فرهنگ برخی واژه ها ((قدیمی)) یا ((خودمانی)) قلمداد شده اند.
15. the collegiate dictionary
فرهنگ دانشگاهی
16. writing this dictionary exhausts me
نگارش این فرهنگ مرا فرسوده می کند.
17. writing this dictionary has engaged all my energies
نگارش این فرهنگ تمام انرژی مرا گرفته است.
18. writing this dictionary was not an easy labor
نگارش این فرهنگ کار آسانی نبود.
19. writing this dictionary will take six years
نگارش این فرهنگ شش سال طول خواهد کشید.
20. a concise english-persian dictionary
فرهنگ فشرده ی انگلیسی - فارسی
21. i write this dictionary single-handedly
من این فرهنگ را خودم تنها می نویسم.
22. i'll finish this dictionary off in three more years
تا سه سال دیگر این فرهنگ را تمام خواهم کرد.
23. he is a walking dictionary !
او یک دیکسیونر متحرک است !
24. i am writing this dictionary mainly for love
من این فرهنگ را بیشتر از روی عشق می نویسم (تا پول).
25. the author of this dictionary
نویسنده ی این فرهنگ
26. to compile a bilingual dictionary
فرهنگ دوزبانه تالیف کردن
27. a further edition of this dictionary
ویرایش دیگر این فرهنگ
28. how much does this english-persian dictionary cost?
این فرهنگ انگلیسی - فارسی چند است ؟
29. lately, his hobby-horse has been dictionary writing
اخیرا فکر و ذکرش فرهنگ نویسی شده است.
30. the compilation of this comprehensive dictionary
تالیف این فرهنگ جامع
31. the paper edition of this dictionary
چاپ جلد شمیزی این فرهنگ
32. the simplicity of using this dictionary
سهولت استفاده از این فرهنگ
33. each of the entries in this dictionary has been carefully defined
هر یک از داده های این فرهنگ به دقت معنی شده است.
34. i am busy writing a new dictionary
مشغول نوشتن فرهنگ جدیدی هستم.
35. the strengths and weaknesses of this dictionary
محسنات و نکات ضعف این فرهنگ
36. what motivates me to write this dictionary is not money
آنچه که مرا به نوشتن این فرهنگ ترغیب می کند،پول نیست.
37. i have been hammering away at this dictionary for three years now
اکنون سه سال است که دارم به طور مداوم روی این فرهنگ کار می کنم.
38. i have been pegging away at this dictionary for three years now
اکنون سه سال است که سخت مشغول نوشتن این فرهنگ هستم.
39. i have been slogging away at this dictionary for five years now
اکنون پنج سال است که دارم روی این فرهنگ زحمت می کشم.
40. a discussion of the merits and demerits of this dictionary
بحث عیوب و محسنات این فرهنگ
41. i gave up my leisure time to write this dictionary
من وقت آزاد خود راصرف نگارش این فرهنگ کردم.
42. i have invested a lot of time and effort in this dictionary
من کوشش و وقت زیادی را صرف نگارش این فرهنگ کرده ام.