dicotyledon

/daɪkɑːtˈliːdn//ˈdaɪˌkɒtɪˈliːdən/

(گیاه شناسی) دولپه ای (گیاه گلداری که تخم آن دو لپه دارد به خصوص گیاهان رده ی magnoliopsida)، گیاهان دو لپه، دولپه

جمله های نمونه

1. The herbicidal activity on dicotyledon weeds is better than on monocotyledon weeds.
[ترجمه گوگل]فعالیت علف کشی روی علف های هرز دو لپه ای بهتر از علف های هرز تک لپه ای است
[ترجمه ترگمان]فعالیت herbicidal بر روی علف های هرز بهتر از علف هرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In agriculture carried out rotation of Dicotyledon and Monocotyledon.
[ترجمه گوگل]در کشاورزی چرخش دو لپه ای و تک لپه ای انجام شد
[ترجمه ترگمان]در کشاورزی گردش Dicotyledon و Monocotyledon صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In general the monocotyledon is more difficult than dicotyledon in tissue culture.
[ترجمه گوگل]به طور کلی تک لپه ای در کشت بافت دشوارتر از دو لپه ای است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی the دشوارتر از dicotyledon در فرهنگ بافت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The total effective rate against corn field grass family, dicotyledon, cyperaceae weeds can be higher than 8 and it is safe to corn and soybean crops .
[ترجمه گوگل]مجموع میزان مؤثر در برابر علف‌های هرز خانواده چمن مزرعه ذرت، دو لپه‌ای، cyperaceae می‌تواند بالاتر از 8 باشد و برای محصولات ذرت و سویا بی‌خطر است
[ترجمه ترگمان]کل نرخ موثر در برابر خانواده چمن مزرعه ذرت، dicotyledon، علف های هرز cyperaceae می تواند بالاتر از ۸ باشد و برای محصولات سویا و سویا بی خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In angiosperms there are 47species of monocotyledon and 567 species of dicotyledon.
[ترجمه گوگل]در آنژیوسپرم ها 47 گونه تک لپه ای و 567 گونه دو لپه ای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در نهان، ۴۷ گونه of و ۵۶۷ گونه از dicotyledon وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The microcapsule can be widely used for preventing and controlling monocotyledonous weeds in dicotyledon crop field.
[ترجمه گوگل]میکروکپسول می تواند به طور گسترده ای برای جلوگیری و کنترل علف های هرز تک لپه ای در مزرعه دو لپه ای استفاده شود
[ترجمه ترگمان]The را می توان به طور گسترده برای جلوگیری و کنترل علف های هرز در مزرعه کشت dicotyledon مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, the same P1943-GUS fusion construct was introduced into tobacco to analyze its specificity in dicotyledon.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، همان ساختار فیوژن P1943-GUS برای تجزیه و تحلیل ویژگی آن در دو لپه به تنباکو وارد شد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، همان ساختار ترکیب P۱۹۴۳ - gus به منظور تجزیه و تحلیل ویژگی های آن در dicotyledon مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rice is a short-day (SD) monocot, whereas cucumber is a mid-day (MD) dicotyledon.
[ترجمه گوگل]برنج یک لپه ای کوتاه مدت (SD) است، در حالی که خیار یک لپه ای میان روز (MD) است
[ترجمه ترگمان]برنج یک monocot (SD)یک روز کوتاه است، در حالی که خیار یک dicotyledon نیمه روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results Besides the similar structure of the perennial herbaceous dicotyledon, there were a lot of fibers and calcium oxalate crystals in the plant.
[ترجمه گوگل]نتایج علاوه بر ساختار مشابه دو لپه ای علفی چند ساله، تعداد زیادی الیاف و کریستال های اگزالات کلسیم در گیاه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج علاوه بر ساختار مشابه the herbaceous، فیبر و کریستال های کربنات کلسیم زیادی در این کارخانه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Of monocotyledon there are 270 species of graminaceous plants and 115 species of sedge plants, and of dicotyledon there are 212 legume plants and 54 composite plants.
[ترجمه گوگل]از تک لپه‌ای 270 گونه گیاه دانه‌دار و 115 گونه گیاه جگر و از دو لپه‌ای 212 گیاه حبوبات و 54 گیاه مرکب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حدود ۲۷۰ گونه از گیاهان graminaceous و ۱۱۵ گونه گیاهان گلدار وجود دارد و از dicotyledon، ۲۱۲ گیاه بنشن و ۵۴ گیاه مرکب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The turf fibre cover is provided with the fertilizer, bactericidal agent and dicotyledon herbicide.
[ترجمه گوگل]پوشش الیاف چمن با کود، عامل باکتری کش و علف کش دو لپه ای ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]پوشش الیاف گیاهی با کود شیمیایی، agent bactericidal و علف کش herbicide ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Gramineae and Cyperaceae were Locustae's main host. The Dicotyledon could be temporary host, however, it was bad for Locustae to grow up, breed and so on.
[ترجمه گوگل]Gramineae و Cyperaceae میزبان اصلی Locustae بودند دو لپه ای می تواند میزبان موقت باشد، با این حال، رشد، تولید مثل و غیره برای لوکوستا بد بود
[ترجمه ترگمان]The و Cyperaceae میزبان اصلی Locustae بودند با این حال، Dicotyledon می تواند میزبان موقت باشد، اما برای رشد، پرورش، پرورش، و غیره بد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results showed that Rhododendronous physiological and morphological responses to alkali and Iron deficit were similar to dicotyledon and monocotyledon of non - graminaceae.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که پاسخ‌های فیزیولوژیکی و مورفولوژیک رودودندرون به قلیایی و کمبود آهن مشابه دو لپه‌ای و تک لپه‌ای غیرگرمیناسه است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که واکنش های فیزیولوژیکی و ریخت شناسی to به قلیایی و deficit آهن مشابه dicotyledon و monocotyledon از non بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• plant with two seed leaves (botany)

پیشنهاد کاربران

بپرس