dibble

/ˈdɪbl̩//ˈdɪbl̩/

معنی: بیلچه، بیل تخمکاری، بذر کاری، نشاء کاشتن، گود کردن زمین، کاشتن، اب خوردن مثل اردک
معانی دیگر: (کشاورزی) فروکن (ابزار نوک تیزی که برای کاشتن تخم یا پیاز گیاه یا نشا یا جوانه با آن در خاک سوراخ ایجاد می کنند)، زمین سوراخ کن، قلمه نشان (dibber هم می گویند)، (با فروکن زمین را) سوراخ کردن، فروکن به کار بردن، dibber : بیلچه

جمله های نمونه

1. Gentleman, do you think dibble seeding what?
[ترجمه گوگل]آقا، به نظر شما dibble seding چیست؟
[ترجمه ترگمان]آقای محترم، شما فکر می کنید که زمین رو دفن کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dibble said that manpower demands caused by the Iraq war are forcing recruiters to work "harder and smarter. "
[ترجمه گوگل]دیبل گفت که نیازهای نیروی انسانی ناشی از جنگ عراق، استخدام‌کنندگان را مجبور می‌کند «سخت‌تر و هوشمندانه‌تر» کار کنند
[ترجمه ترگمان]dibble گفت که خواسته های نیروی انسانی ناشی از جنگ عراق، استخدام کنندگان را وادار به کار سخت تر و باهوش تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dibble: To swim with the ball.
[ترجمه گوگل]دیبل: شنا کردن با توپ
[ترجمه ترگمان] شنا کردن با توپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was Smith Hall vs Dibble Hall or so me other pairing of halls, there were both guys and girls.
[ترجمه گوگل]اسمیت هال در مقابل دیبل هال یا همینطور سالن های دیگر من بود، هم پسر و هم دختر
[ترجمه ترگمان]اسمیت هال در مقابل dibble هال یا به همین خاطر جفت دیگری از سالن ها، هم دخترها و هم دخترها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In 1998 Wales No. 1 goalkeeper Andy Dibble was hospitalized after suffering chemical burns as a result of diving on the turf.
[ترجمه گوگل]در سال 1998، اندی دیبل، دروازه بان شماره 1 ولز، پس از سوختگی شیمیایی در نتیجه شیرجه در چمن، در بیمارستان بستری شد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹۸ دروازه بان شماره ۱ ولز اندی dibble بعد از سوختگی شیمیایی در نتیجه غواصی در خاک در بیمارستان بستری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The multitude that dibble seeding covers and TV crowd have very good complementary sex.
[ترجمه گوگل]انبوهی که کاورهای کاشت و جمعیت تلویزیونی را به هم می ریزند رابطه جنسی مکمل بسیار خوبی دارند
[ترجمه ترگمان]جمعیتی که covers را رده بندی می کنند و مردم تلویزیون روابط جنسی مکمل بسیار خوبی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The dibble is applied in the fruit stands, restaurants and at home for pineapple peeling, and can be used for the digging of other soft objects.
[ترجمه گوگل]دیبل در میوه‌فروشی‌ها، رستوران‌ها و در خانه برای پوست‌گیری آناناس استفاده می‌شود و می‌توان از آن برای کندن سایر اجسام نرم استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]dibble در جایگاه میوه و رستوران ها و در خانه برای پوست آناناس به کار می رود و می تواند برای حفر دیگر اشیا نرم مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Clearly it's a case of the further the distance, the better Captain Dibble gets.
[ترجمه گوگل]واضح است که هر چه فاصله بیشتر شود، کاپیتان دیبل بهتر می شود
[ترجمه ترگمان]واضح است که این موضوع دور از فاصله است، کاپیتان dibble بهتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This was readily given and ended in Lena lending her own ribber attachment to Mrs Dibble.
[ترجمه گوگل]این به آسانی داده شد و به این نتیجه رسید که لنا وابستگی ریبری خود را به خانم دیبل قرض داد
[ترجمه ترگمان]این امر به آسانی معین شد و سرانجام به Lena پیوست که به خانم dibble پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One of the horses most likely to boost the coffers is Captain Dibble.
[ترجمه گوگل]یکی از اسب هایی که احتمالاً خزانه را تقویت می کند، کاپیتان دیبل است
[ترجمه ترگمان]یکی از اسب هایی که به احتمال زیاد خزانه را ترقی می دهد، کاپیتان dibble است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Francois Doumen-trained gelding has also been well backed and is quoted at 6-1 joint favourite with Captain Dibble.
[ترجمه گوگل]ژلدینگ تحت آموزش فرانسوا دومن نیز به خوبی مورد حمایت قرار گرفته است و در امتیاز 6-1 مشترک با کاپیتان دیبل نقل شده است
[ترجمه ترگمان]اسب آخته شده فرانسوا Doumen نیز مورد حمایت خوبی قرار گرفته است و در ۶ - ۱ مورد علاقه مشترک کاپیتان dibble نقل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For making use of the land possibly and well, the place dibble of farm goods at can plant of two kinds of or more categories .
[ترجمه گوگل]برای استفاده احتمالی و خوب از زمین، محل دیبل کالاهای کشاورزی در می تواند دو نوع یا چند دسته کاشته شود
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از این زمین احتمالا و به خوبی، محل dibble کالاهای کشاورزی می تواند به دو دسته یا چند دسته تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Blue Joe lets what husband's younger sister to wages, begin dibble.
[ترجمه گوگل]بلو جو به خواهر کوچکتر شوهر اجازه می دهد دستمزدش را شروع کند
[ترجمه ترگمان]آبی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Through the study of document. stream media interaction education video dibble, video teaching, network television, analyzing stream media will become more and more focused .
[ترجمه گوگل]از طریق مطالعه سند تعامل رسانه های جریانی آموزش تصویری dibble، آموزش ویدئویی، تلویزیون شبکه، تجزیه و تحلیل رسانه های جریان بیشتر و بیشتر متمرکز خواهد شد
[ترجمه ترگمان]از طریق مطالعه اسناد تعامل میان رسانه های جریان و آموزش ویدیویی، آموزش ویدیویی، تلویزیون شبکه، تحلیل رسانه های گروهی بیشتر و بیشتر متمرکز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیلچه (اسم)
paddle, dibber, dibble, shovel, spade, shim

بیل تخمکاری (اسم)
dibber, dibble

بذر کاری (اسم)
dibber, dibble

نشاء کاشتن (فعل)
dibber, dibble

گود کردن زمین (فعل)
dibber, dibble

کاشتن (فعل)
grow, seed, plant, husband, dibber, dibble, implant, inseminate

اب خوردن مثل اردک (فعل)
dibber, dibble

انگلیسی به انگلیسی

• small pointed digging tool
set plants with use of a dibble (small, pointed digging tool)

پیشنهاد کاربران

بپرس