1. Is it mainly diatonic or chromatic?
[ترجمه گوگل]آیا عمدتاً دیاتونیک است یا کروماتیک؟
[ترجمه ترگمان]آیا این به طور عمده diatonic یا chromatic است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا این به طور عمده diatonic یا chromatic است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This is because E is your lowest diatonic note.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که E پایین ترین نت دیاتونیک شماست
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که E کم ترین توجه شما را به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که E کم ترین توجه شما را به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Substitution notes may be diatonic or chromatic.
[ترجمه گوگل]نت های جایگزین ممکن است دیاتونیک یا کروماتیک باشند
[ترجمه ترگمان]نکات جایگزینی ممکن است diatonic یا رنگی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکات جایگزینی ممکن است diatonic یا رنگی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Composers have often introduced dissonant diatonic notes into otherwise straight forward harmonic situations to give the desired touch of dissonance or unconventionality.
[ترجمه گوگل]آهنگسازان اغلب نتهای دیاتونیک ناهماهنگ را در موقعیتهای هارمونیک مستقیم به جلو معرفی کردهاند تا حس ناهماهنگی یا غیرمتعارفی را ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]آهنگسازان اغلب dissonant diatonic را به موقعیت های هارمونیک بدون استثنا معرفی کرده اند تا به ناهماهنگی و ناهماهنگی موردنظر دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آهنگسازان اغلب dissonant diatonic را به موقعیت های هارمونیک بدون استثنا معرفی کرده اند تا به ناهماهنگی و ناهماهنگی موردنظر دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. First we will deal with diatonic and chromatic substitution notes, which are the main means of obscuring conventional chords.
[ترجمه گوگل]ابتدا به نت های جایگزین دیاتونیک و کروماتیک می پردازیم که ابزار اصلی پنهان کردن آکوردهای معمولی هستند
[ترجمه ترگمان]ابتدا ما با diatonic و notes رنگی سرو کار خواهیم داشت، که ابزار اصلی پنهان کردن chords سنتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ابتدا ما با diatonic و notes رنگی سرو کار خواهیم داشت، که ابزار اصلی پنهان کردن chords سنتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These diatonic scale frequencies are encoded in each segment of the crop circle and can be played on the piano.
[ترجمه گوگل]این فرکانسهای مقیاس دیاتونیک در هر بخش از دایره برش کدگذاری میشوند و میتوانند روی پیانو نواخته شوند
[ترجمه ترگمان]این فرکانس ها در هر بخش از چرخه محصول کدگذاری می شوند و می توانند روی پیانو نواخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فرکانس ها در هر بخش از چرخه محصول کدگذاری می شوند و می توانند روی پیانو نواخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Thus, this section is geared toward the diatonic harmonica.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این بخش به سمت سازدهنی دیاتونیک طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این بخش به سمت the harmonica هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این بخش به سمت the harmonica هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Diatonic seventh chords use the notes of the diatonic scale to add a seventh above the root to triads.
[ترجمه گوگل]آکوردهای هفتم دیاتونیک از نت های مقیاس دیاتونیک برای اضافه کردن یک هفتم بالای ریشه به سه گانه استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]Diatonic seventh، از نت های مقیاس diatonic استفاده می کنند تا یک هفتم بالای ریشه را به triads اضافه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Diatonic seventh، از نت های مقیاس diatonic استفاده می کنند تا یک هفتم بالای ریشه را به triads اضافه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For example, Modalities and non - diatonic are used more often than major and minor scales.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مدالیته و غیر دیاتونیک بیشتر از مقیاس های ماژور و مینور استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، modalities و non اغلب از مقیاس های بزرگ و کوچک استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، modalities و non اغلب از مقیاس های بزرگ و کوچک استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The ascending diatonic scale is the scale going up by step from lower to higher frequencies or pitches.
[ترجمه گوگل]مقیاس دیاتونیک صعودی مقیاسی است که از فرکانس ها یا گام های پایین تر به بالاتر می رود
[ترجمه ترگمان]مقیاس diatonic صعودی، مقیاسی است که با گام از کم تر به فرکانس های بالاتر یا گام های بالاتر افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقیاس diatonic صعودی، مقیاسی است که با گام از کم تر به فرکانس های بالاتر یا گام های بالاتر افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. For example, Modalities and non - diatonic scales are used more often than major and minor scales.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مقیاسهای مدالیته و غیردیاتونیکی بیشتر از مقیاسهای ماژور و مینور استفاده میشوند
[ترجمه ترگمان]برای مثال مقیاس های modalities و non اغلب از مقیاس های بزرگ و کوچک استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای مثال مقیاس های modalities و non اغلب از مقیاس های بزرگ و کوچک استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The seventh tone in diatonic scale in solfeggio.
[ترجمه گوگل]لحن هفتم در مقیاس دیاتونیک در سلفژ
[ترجمه ترگمان]نفر هفتم در مقیاس diatonic در solfeggio
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نفر هفتم در مقیاس diatonic در solfeggio
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Music the first note of a diatonic scale.
[ترجمه گوگل]موسیقی اولین نت مقیاس دیاتونیک
[ترجمه ترگمان]موسیقی اولین یادداشت از مقیاس diatonic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موسیقی اولین یادداشت از مقیاس diatonic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The first note of a diatonic scale; the keynote.
[ترجمه گوگل]اولین نت مقیاس دیاتونیک؛ سخنرانی اصلی
[ترجمه ترگمان]اولین یادداشت از یه مقیاس بزرگ و اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین یادداشت از یه مقیاس بزرگ و اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید