diatom

/ˌtɑːm//ˈdaɪətəm/

معنی: دیاتم، گمزادان، اغازیان
معانی دیگر: (جانورشناسی) ترابریده (جلبلک های رده ی bacillariophyceae از شاخه ی chromophycota)، دیاتوم، دیاتم ها

جمله های نمونه

1. Many of the diatom species and even more of the dinoflagellates are endemic to antarctic waters.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گونه های دیاتوم ها و حتی بیشتر از داینوفلاژل ها بومی آب های قطب جنوب هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گونه های diatom و حتی بیشتر the بومی آبه ای antarctic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fig. Scanning electron micrograph of a diatom.
[ترجمه گوگل]شکل میکروگراف الکترونی روبشی یک دیاتوم
[ترجمه ترگمان]شکل اسکن میکروسکوپی الکترون یک diatom
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. According to the research of sporepollen and diatom fossils, the deposit formed in the dry and warm shallow water environment during later pleistocene epoch.
[ترجمه گوگل]بر اساس تحقیقاتی که بر روی فسیل‌های اسپور گرده و دیاتومه انجام شده است، این رسوب در محیط آب کم عمق خشک و گرم در دوران پلیستوسن بعدی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به تحقیقات sporepollen و diatom، رسوب در محیط آب کم عمق و گرم در طول دوره later، شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Assume that atmosphere is made of diatom ideal gas in adiabatic equilibrium.
[ترجمه گوگل]فرض کنید اتمسفر از گاز ایده آل دیاتومه در تعادل آدیاباتیک ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]فرض کنید که اتمسفر از گاز ایده آل diatom در تعادل گرمایی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Delegates closely felt the glamor of DAJINY Diatom Ooze Coating.
[ترجمه گوگل]نمایندگان از نزدیک زرق و برق DAJINY Diatom Ooze Coating را احساس کردند
[ترجمه ترگمان]نمایندگان از نزدیک به جرم قاچاق مواد مخدر و قاچاق مواد مخدر می پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The food composition consisted of eight groups: diatom, protozoa, spongiaria, annelida, mollusca, crustacea, echinodermata and pisces.
[ترجمه گوگل]ترکیب غذا از هشت گروه تشکیل شده است: دیاتوم ها، تک یاخته ها، اسفنجیاریا، آنلیدا، نرم تنان، سخت پوستان، اکینودرماتا و ماهی ها
[ترجمه ترگمان]ترکیب مواد غذایی شامل هشت گروه بود: diatom، protozoa، spongiaria، annelida، mollusca، crustacea، echinodermata و pisces
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The main products are diatom and ecological supporting facilities, which are suitable to breeding of trepang, sea-ear, shrimp, fish, seashell and other kinds of animals in sea or fresh water.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی دیاتوم ها و تأسیسات حمایتی اکولوژیکی است که برای پرورش ترپانگ، گوش دریایی، میگو، ماهی، صدف دریایی و انواع دیگر حیوانات در دریا یا آب شیرین مناسب است
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی عبارتند از diatom و تجهیزات پشتیبانی اکولوژیکی، که برای پرورش ماهی، میگو، میگو، ماهی، صدف و دیگر انواع حیوانات در دریا یا آب شیرین مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No significant correlation was observed between diatom red tide and alongshore pollutants discharge.
[ترجمه گوگل]ارتباط معنی داری بین جزر و مد قرمز دیاتومه و تخلیه آلاینده های ساحلی مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ همبستگی قابل توجهی بین موج قرمز diatom و تخلیه آلاینده های alongshore مشاهده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The process conditions of separation and purification via diatom earth filtration and alcohol precipitation were studied.
[ترجمه گوگل]شرایط فرآیند جداسازی و خالص سازی از طریق فیلتراسیون خاک دیاتومه و بارش الکل مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط فرآیند جداسازی و خالص سازی با فیلتراسیون زمین و بارش الکل مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blue algae, green algae and diatom are dominant algaes in the Dian chi lake.
[ترجمه گوگل]جلبک های آبی، جلبک های سبز و دیاتوم ها جلبک های غالب در دریاچه دیان چی هستند
[ترجمه ترگمان]جلبک آبی، جلبک سبز و diatom در دریاچه Dian، algaes غالب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One line of the research is to produce an image database of authenticated diatom species which will be of international significance.
[ترجمه گوگل]یکی از خط‌های این تحقیق، تولید یک پایگاه داده تصویری از گونه‌های دیاتومه‌های تایید شده است که از اهمیت بین‌المللی برخوردار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک خط از تحقیقات، تولید یک پایگاه داده تصویری از گونه های معتبر معتبر است که از اهمیت بین المللی برخوردار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This represents the very abrupt onset of a period of sustained high productivity and diatom mat flux.
[ترجمه گوگل]این نشان‌دهنده شروع بسیار ناگهانی یک دوره بهره‌وری بالا و شار دیاتوم‌ها است
[ترجمه ترگمان]این نشان دهنده آغاز بسیار ناگهانی یک دوره از بهره وری بالا پایدار و شار کی mat است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These are most abundant in the paler, carbonate rich zones but are also present in the darker diatom mat laminations.
[ترجمه گوگل]اینها در نواحی کم رنگ تر و غنی از کربنات فراوان هستند، اما در لایه های دیاتومه تیره تر نیز وجود دارند
[ترجمه ترگمان]این مناطق به وفور در مناطق غنی کربنات و کربنات وجود دارند اما در laminations diatom تیره تر نیز وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This species is quite attractive with a pink and gold shell and feeds upon algae and diatom detritus.
[ترجمه گوگل]این گونه با پوسته صورتی و طلایی بسیار جذاب است و از جلبک ها و ریزه های دیاتومه تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]این گونه با پوسته صورتی و طلایی کاملا جذاب است و جلبک و diatom را تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیاتم (اسم)
diatom

گمزادان (اسم)
diatom

اغازیان (اسم)
diatom

تخصصی

[عمران و معماری] دیاتومه

انگلیسی به انگلیسی

• type of single-celled algae

پیشنهاد کاربران

بپرس