diastrophism

/daˈjæstrəˌfɪzəm//daˈjæstrəˌfɪzəm/

معنی: تحولات ارضی زمین
معانی دیگر: (زمین شناسی)، تراگردی (فرایند دگردیس شدن سطح زمین در اثر حرکت سنگ ها و جابجایی لایه ها و غیره)

جمله های نمونه

1. Rupture zone controls the North-South differences of cenozoic diastrophism and present lithosphere movement of Fujian Province.
[ترجمه گوگل]منطقه گسیختگی تفاوت های شمال-جنوب دیاستروفیسم سنوزوئیک و حرکت لیتوسفر فعلی استان فوجیان را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]منطقه rupture تفاوت های شمال - جنوب of diastrophism و جنبش lithosphere کنونی استان فوجیان را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This earthquake was caused by diastrophism of the earth's crust.
[ترجمه گوگل]این زمین لرزه ناشی از دیاستروفیسم پوسته زمین بوده است
[ترجمه ترگمان]این زمین لرزه براثر diastrophism پوسته زمین ایجاد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. While its geologic activities include peat accumulation and transportation, embedding activity caused by diastrophism and geothermal metamorphism of coal.
[ترجمه گوگل]در حالی که فعالیت های زمین شناسی آن شامل تجمع و حمل و نقل ذغال سنگ نارس، فعالیت های جاسازی شده ناشی از دیاستروفیسم و ​​دگرگونی زمین گرمایی زغال سنگ است
[ترجمه ترگمان]در حالی که فعالیت های زمین شناسی آن شامل تجمع زغال سنگ و حمل و نقل، جاسازی فعالیت های ناشی از diastrophism و زمین گرمایی زمین گرمایی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Degassing impulses give rise to the strengthening of oceanic crust spreading which is correlated with phases of diastrophism creating folded orogenic belts.
[ترجمه گوگل]تکانه های گاززدایی باعث تقویت پوسته اقیانوسی می شود که با فازهای دیاستروفیسم ایجاد کمربندهای کوهزایی چین خورده در ارتباط است
[ترجمه ترگمان]انگیزه های degassing باعث تقویت گسترش پوسته اقیانوسی می شود که با فازه ای of که کمربندهای orogenic تا شده را تشکیل می دهند، هم بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have studied my grandfather's formula, oneself have manufactured several pot foods, let my schoolmate eat for one year, schoolmates the unconscious diastrophism has been attractive.
[ترجمه گوگل]من فرمول پدربزرگم را مطالعه کرده ام، خودم چندین غذای قابلمه درست کرده ام، بگذار همکلاسی من یک سال بخورد، هم مدرسه ای ها دیاستروفیزم ناخودآگاه جذاب بوده است
[ترجمه ترگمان]من فرمول پدربزرگم را مطالعه کرده ام، خود خودش چندین غذای دیگ درست کرده است، بگذار غذای my برای یک سال بخورد، هم schoolmates ضمیر ناخودآگاه من جذاب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Though named in 1890, the story of Yosemite's landscape began about 500 million year ago when the Sierra Nevada region lay beneath an ancient sea, followed by diastrophism .
[ترجمه گوگل]اگرچه در سال 1890 نامگذاری شد، اما داستان چشم انداز یوسمیتی حدود 500 میلیون سال پیش زمانی آغاز شد که منطقه سیرا نوادا در زیر یک دریای باستانی قرار داشت و به دنبال آن دیاستروفیسم رخ داد
[ترجمه ترگمان]با این نام در سال ۱۸۹۰، داستان landscape s حدود ۵۰۰ میلیون سال پیش در زمانی شروع شد که منطقه سیرا نوادا در زیر یک دریای باستانی قرار داشت و پس از آن diastrophism رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Taizhong-Jinjiang transverse structure belt is an important Faulted Zone, which controls the North-South differences of cenozoic diastrophism and current lithosphere movement of Fujian province.
[ترجمه گوگل]کمربند ساختار عرضی Taizhong-Jinjiang یک منطقه گسله مهم است که تفاوت های شمال-جنوب دیاستروفیسم سنوزوئیک و حرکت لیتوسفر فعلی استان فوجیان را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]کمربند structure عرضی Taizhong یک منطقه مهم Faulted است که اختلاف های شمال - جنوب of diastrophism و جنبش lithosphere فعلی استان فوجیان را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحولات ارضی زمین (اسم)
diastrophism

انگلیسی به انگلیسی

• process through which the earth's crust changes, formation of land and mountains (geology)

پیشنهاد کاربران

diastrophism ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: زمین‏جنبایی
تعریف: حرکت های بزرگ‏مقیاس پوستۀ زمین براثر فرایندهای زمین‏ساختی

بپرس