diastolic


وابسته بانبساط قلب

جمله های نمونه

1. Heat had effect on diastolic pressure antagonistic with noise.
[ترجمه گوگل]گرما بر آنتاگونیست فشار دیاستولیک با نویز تأثیر داشت
[ترجمه ترگمان]حرارت در برابر فشار و صدا تاثیری نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusions Enalapril could significantly improve cardiac systolic and diastolic functions in CHD patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری انالاپریل می تواند به طور قابل توجهی عملکرد سیستولیک و دیاستولیک قلب را در بیماران CHD بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Enalapril می تواند به طور قابل توجهی عملکرد انقباضی و انبساطی را در بیماران CHD بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Diastolic pressures of 110129 mmHg are found in about 4% of the adult population.
[ترجمه گوگل]فشار دیاستولیک 110129 میلی متر جیوه در حدود 4 درصد از جمعیت بزرگسال یافت می شود
[ترجمه ترگمان]حدود ۴ % جمعیت بزرگ سال در حدود ۴ % از جمعیت بزرگ سال یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Both systolic and diastolic pressures are recorded.
[ترجمه گوگل]هر دو فشار سیستولیک و دیاستولیک ثبت می شود
[ترجمه ترگمان]هر دو فشار انقباضی و انقباضی ثبت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By the end of the study, the average diastolic blood pressure dropped by 3 percent and the systolic pressure decreased by percent.
[ترجمه گوگل]در پایان مطالعه، میانگین فشار خون دیاستولیک 3 درصد و فشار سیستولیک درصد کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در پایان این مطالعه، فشار خون انقباضی به میزان ۳ درصد کاهش یافت و فشار انقباضی تا درصد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was once believed that only diastolic pressure (the "bottom" number) was important, but this is not true.
[ترجمه گوگل]زمانی اعتقاد بر این بود که فقط فشار دیاستولیک (عدد "پایین") مهم است، اما این درست نیست
[ترجمه ترگمان]زمانی این باور وجود داشت که تنها فشار انبساطی (شماره \"پایین\")مهم بود، اما این درست نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Evidence of abnormal left ventricular relaxation or filling, diastolic distensibility and diastolic stiffness.
[ترجمه گوگل]شواهدی از شل شدن یا پر شدن غیر طبیعی بطن چپ، انبساط دیاستولیک و سفتی دیاستولیک
[ترجمه ترگمان]شواهدی از رفتار غیر عادی بطن راست یا پر کردن، distensibility انبساطی و سفتی انبساطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Regurgitant murmurs are generally early diastolic whereas ventricular filling murmurs occur in mid and late diastole.
[ترجمه گوگل]سوفل نارسایی معمولاً دیاستولیک اولیه است در حالی که سوفل پر شدن بطن در دیاستول اواسط و اواخر رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]زمزمه های Regurgitant معمولا diastolic هستند، در حالی که murmurs پر شده در وسط و اواخر انقباض رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How are diastolic dysfunction or diastolic heart failure diagnosed in hypertension?
[ترجمه گوگل]چگونه اختلال عملکرد دیاستولیک یا نارسایی دیاستولیک قلب در فشار خون بالا تشخیص داده می شود؟
[ترجمه ترگمان]چگونه اختلال قلبی انبساطی و یا نارسایی قلبی انقباضی در فشار خون (فشار خون)وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To quantitatively analyze the diastolic function of left ventricle in patients with type 2 diabetes mellitus(2-DM) using color kinesis diastolic indices(ICK).
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل کمی عملکرد دیاستولیک بطن چپ در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 (2-DM) با استفاده از شاخص های دیاستولیک حرکتی رنگی (ICK)
[ترجمه ترگمان]هدف از تجزیه و تحلیل کمی تابع انبساطی بطن چپ در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ (۲ - DM)با استفاده از شاخص kinesis انبساطی (ick)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusions Enalapril could significantly improve cardiac and diastolic functions in CHD patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری انالاپریل می تواند به طور قابل توجهی عملکرد قلبی و دیاستولیک را در بیماران CHD بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Enalapril می تواند به طور قابل توجهی عملکردهای قلبی و انبساطی را در بیماران CHD بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Diastolic blood pressure is measured in millimeters of mercury (mmHg) when the heart is at rest between beats.
[ترجمه گوگل]فشار خون دیاستولیک در میلی متر جیوه (mmHg) اندازه گیری می شود که قلب بین ضربان ها در حالت استراحت است
[ترجمه ترگمان]فشار خون بر حسب میلی متر جیوه (میلی متر)اندازه گیری می شود وقتی که قلب در میان می تپد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Extensive travelers also had higher diastolic blood pressure and lower high-density lipoprotein cholesterol (the 'good cholesterol') than people who traveled less frequently, the study found.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان داد مسافران زیاد همچنین فشار خون دیاستولیک بالاتر و کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا ("کلسترول خوب") کمتری نسبت به افرادی داشتند که کمتر سفر می کردند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه یافته است که مسافران مفصل همچنین فشار خون انبساطی و کلسترول بالا (کلسترول خوب)را نسبت به افرادی که کم تر سفر می کنند، افزایش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The type of cerebrovascular accidents and mean diastolic pressure are the riskfactors related to the mortality.
[ترجمه گوگل]نوع حوادث عروقی مغز و فشار دیاستولیک متوسط ​​از عوامل خطر مرتبط با مرگ و میر هستند
[ترجمه ترگمان]نوع حوادث cerebrovascular و فشار همسالان عبارتند از riskfactors مربوط به مرگ و میر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to diastole, of or pertaining to the time between two contractions of the heart; (about blood pressure) indicating the arterial pressure during the time between heartbeats

پیشنهاد کاربران

بپرس