diaphysis


(کالبدشناسی) بدنه ی استخوان (در مقایسه با دو انتهای آن)، تیغه ی استخوان، میان وخشه

جمله های نمونه

1. Specific changes included striations into the diaphysis (12 cases) and beaking of the metaphyseal margin(2cases).
[ترجمه گوگل]تغییرات خاص شامل رگه‌ها در دیافیز (12 مورد) و منقار زدن حاشیه متافیز (2 مورد) بود
[ترجمه ترگمان]تغییرات خاص عبارت بودند از striations به the (۱۲ مورد)و beaking حاشیه metaphyseal (۲ مورد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This primary bone tumor mainly occurs in the diaphysis of long bones of children and young adults. There is a slight male predominance.
[ترجمه گوگل]این تومور اولیه استخوانی عمدتاً در دیافیز استخوان های بلند کودکان و بزرگسالان جوان ایجاد می شود یک غلبه خفیف مردانه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این تومور اولیه استخوان به طور عمده در the استخوان های دراز کودکان و جوانان رخ می دهد برتری مرد اندکی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Medico-surgical equipment. Implants for surgery. Rough surface diaphysis plates made of stainless steel. Dimensional and surface characteristics.
[ترجمه گوگل]تجهیزات پزشکی و جراحی ایمپلنت برای جراحی صفحات دیافیز سطح ناهموار ساخته شده از فولاد ضد زنگ ویژگی های ابعادی و سطحی
[ترجمه ترگمان]medico - تجهیزات جراحی implants برای جراحی صفحات diaphysis سطح زبر ساخته شده از فولاد ضد زنگ ویژگی های ابعادی و سطحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective:To provide anatomical basis for allogeneic transplantation of femoral diaphysis with vessel.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه مبنای تشریحی برای پیوند آلوژنیک دیافیز فمورال با رگ
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن اساس تشریحی برای پیوند allogeneic استخوان ران با کشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Binocular 3D Computer Vision metrical method was employed to measure the displacement of greater tuberosity relative to the humeral diaphysis.
[ترجمه گوگل]روش متریک بینایی کامپیوتری سه بعدی دوچشمی برای اندازه گیری جابجایی توبروزیته بیشتر نسبت به دیافیز استخوان بازو مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این روش برای اندازه گیری جابجایی نسبی greater نسبت به the humeral بکار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This operation had the advantages of promoting bone healing and moulding, less damage to the unmatured diaphysis and osteoepiphysis of children.
[ترجمه گوگل]این عمل دارای مزایایی بود که باعث بهبودی و قالب گیری استخوان می شود، آسیب کمتری به دیافیز بالغ و استئواپی فیز کودکان می رساند
[ترجمه ترگمان]این عملیات مزایای ترویج شفا و قالب گیری استخوان، خسارت کم تر به the diaphysis و osteoepiphysis کودکان را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cut angle between the longitudinal axis of femoral diaphysis and tibial plateau (femur-plateau angle).
[ترجمه گوگل]زاویه برش بین محور طولی دیافیز فمور و فلات تیبیا (زاویه فمور-پلاتو)
[ترجمه ترگمان]زاویه برش بین محور طولی استخوان ران و فلات tibial (زاویه plateau)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: iatrogenic factors are main causes of the delay unions and non-unions following IMN of the diaphysis fractures.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: عوامل یاتروژنیک از علل اصلی جوش‌خوردگی و عدم جوش خوردن به دنبال IMN شکستگی‌های دیافیز هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عوامل iatrogenic علل اصلی پیوندهای تاخیری و non پس از IMN شکستگی diaphysis هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results: In the control group, the blood flow of humerus was the highest in the diaphysis, the compact bone and the bone marrow among all the long bones.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: در گروه کنترل، جریان خون بازو در دیافیز، استخوان فشرده و مغز استخوان در بین تمام استخوان‌های بلند، بیشترین میزان را داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج: در گروه کنترل، جریان خون بازو از استخوان متراکم، استخوان متراکم و مغز استخوان در میان تمام استخوان های بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion:Ralox- ifene and ipriflavone can prevent ovariectomy-induced deterioration of biomechanics properties of femoral diaphysis in mature ovariectomized(OVX)rats.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: رالوکس ایفن و ایپریفلاوون می‌توانند از بدتر شدن خواص بیومکانیکی دیافیز فمورال ناشی از تخمدان در موش‌های صحرایی بالغ برداشته شده (OVX) جلوگیری کنند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Ralox - ifene و ipriflavone می توانند از خرابی ناشی از ovariectomy خواص biomechanics استخوان ران در موش های بالغ (OVX)جلوگیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. OBJECTIVE:To research the application and effect of locking nail in long diaphysis fracture.
[ترجمه گوگل]هدف: تحقیق در مورد کاربرد و تأثیر قفل کردن ناخن در شکستگی دیافیز بلند
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای تحقیق در مورد کاربرد و اثر قفل کردن میخ در شکستگی diaphysis طولانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The gross geometrical parameters, physical parameters and biomechanical parameters of femur diaphysis were measured.
[ترجمه گوگل]پارامترهای هندسی ناخالص، پارامترهای فیزیکی و پارامترهای بیومکانیکی دیافیز استخوان ران اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]پارامترهای هندسی هندسی، پارامترهای فیزیکی و پارامترهای biomechanical استخوان ران اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the grain market system, the retail market system, with medium and big markets as its leader, regional market as its diaphysis, industrial market as basis, has well developed.
[ترجمه گوگل]در سیستم بازار غلات، سیستم بازار خرده فروشی، با بازارهای متوسط ​​و بزرگ به عنوان رهبر، بازار منطقه ای به عنوان دیافیز آن، بازار صنعتی به عنوان پایه، به خوبی توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]در سیستم بازار گندم، سیستم بازار خرده فروشی با بازارهای متوسط و بزرگ به عنوان رئیس آن، بازار منطقه ای به عنوان اساس، بازار صنعتی به خوبی توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To study the operation methods and efficacy of joint prosthesis with artificial diaphysis for the treatment of tumors at the end of bone.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش های عمل و کارایی پروتز مفصلی با دیافیز مصنوعی برای درمان تومورهای انتهای استخوان است
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش های عملیاتی و کارایی یک پروتز مشترک با diaphysis مصنوعی برای درمان تومورهای در انتهای استخوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The results showed that only S/V in epiphysis was significantly higher than that in diaphysis.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که تنها S/V در اپی فیز به طور معنی داری بیشتر از دیافیز بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که تنها S \/ V در epiphysis به میزان قابل توجهی بالاتر از that بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shaft of a bone, main section of a bone (anatomy)

پیشنهاد کاربران

دیافیز: ( اسم ) قسمت مرکزی بلند یک استخوان دراز.

بپرس