1. The diapason of management, teaching, development and environment are the important factors of setting up the harmonious Campus.
[ترجمه گوگل]دیاپازون مدیریت، آموزش، توسعه و محیط از عوامل مهم راه اندازی پردیس هماهنگ هستند
[ترجمه ترگمان]The مدیریت، تدریس، توسعه و محیط زیست فاکتورهای مهمی در ایجاد پردیس سازگاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The مدیریت، تدریس، توسعه و محیط زیست فاکتورهای مهمی در ایجاد پردیس سازگاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Therefore carry out the society diapason, need the larger degree nomocracy.
[ترجمه گوگل]بنابراین انجام دیاپازون جامعه، نیاز به درجه بزرگتر نوموکراسی
[ترجمه ترگمان]بنابراین جامعه diapason را انجام دهید، به درجه بزرگ تر nomocracy نیاز داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین جامعه diapason را انجام دهید، به درجه بزرگ تر nomocracy نیاز داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Fifthly, pursue incitement excessively, neglect diapason.
[ترجمه گوگل]پنجم، تحریک بیش از حد را دنبال کنید، از دیاپازون غفلت کنید
[ترجمه ترگمان]پنجم، به دنبال تحریک بیش از حد، غفلت و غفلت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پنجم، به دنبال تحریک بیش از حد، غفلت و غفلت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Setting up the socialism diapason society is a system and engineering.
[ترجمه گوگل]راه اندازی جامعه دیاپازون سوسیالیسم یک سیستم و مهندسی است
[ترجمه ترگمان]برپاسازی جامعه socialism socialism یک سیستم و مهندسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برپاسازی جامعه socialism socialism یک سیستم و مهندسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Particularly, a diapason society of can not be set up nowadays without cultural prosperity.
[ترجمه گوگل]به ویژه، امروزه جامعه دیاپازونی بدون شکوفایی فرهنگی راه اندازی نمی شود
[ترجمه ترگمان]به خصوص، امروزه جامعه diapason بدون رونق فرهنگی نمی تواند برپا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خصوص، امروزه جامعه diapason بدون رونق فرهنگی نمی تواند برپا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But their soniferous principle, diapason and playing method are quite similar, the vibration of languette makes the sound.
[ترجمه گوگل]اما اصل سونیفر، دیاپازون و روش نواختن آنها کاملاً مشابه است، لرزش لانگوت صدا را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]اما اصل soniferous، diapason و روش بازی کاملا مشابه هستند، ارتعاش of صدا را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما اصل soniferous، diapason و روش بازی کاملا مشابه هستند، ارتعاش of صدا را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The diapason of the campus can hasten the development of the college.
[ترجمه گوگل]دیاپازون پردیس می تواند توسعه کالج را تسریع کند
[ترجمه ترگمان]The محوطه دانشگاه می تواند پیشرفت کالج را تسریع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The محوطه دانشگاه می تواند پیشرفت کالج را تسریع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Set up the socialism diapason society are notonlythe traditionharmonize thought of inherit and develop but also the regulation of mankind society development which is cognitive to turn deeply.
[ترجمه گوگل]راه اندازی سوسیالیسم دیاپازون جامعه نه تنها سنت ها هماهنگی اندیشه به ارث بردن و توسعه، بلکه تنظیم کننده توسعه جامعه بشری است که شناختی است تا عمیقا تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]جامعه Set socialism diapason notonlythe are traditionharmonize thought thought inherit and develop develop but but the development mankind mankind society society society society deeply deeply deeply deeply which to turn turn cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه Set socialism diapason notonlythe are traditionharmonize thought thought inherit and develop develop but but the development mankind mankind society society society society deeply deeply deeply deeply which to turn turn cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive cognitive is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The diapason of the campus is an appearance of mutual depending, corresponding and hastening between various elements in the campus.
[ترجمه گوگل]دیاپازون پردیس ظاهری از وابستگی، مطابقت و شتاب متقابل بین عناصر مختلف در پردیس است
[ترجمه ترگمان]ایجاد فضای دانشگاهی به صورت متقابل بستگی دارد و به عوامل مختلفی در محوطه دانشگاه می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایجاد فضای دانشگاهی به صورت متقابل بستگی دارد و به عوامل مختلفی در محوطه دانشگاه می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This text puts forward in acquaint with with harmonize relevantly of related theories foundation harmonious degree and the oil ground relation the diapason a theories.
[ترجمه گوگل]این متن در آشنایی با هماهنگی مرتبط با نظریههای مرتبط با درجه هماهنگ پایه و رابطه زمین نفتی نظریههای دیاپازون را مطرح میکند
[ترجمه ترگمان]این متن در آشنا کردن با هماهنگ کردن relevantly نظریه های مرتبط با درجه هماهنگ و رابطه زمین نفتی با تیوری ها مطرح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این متن در آشنا کردن با هماهنگ کردن relevantly نظریه های مرتبط با درجه هماهنگ و رابطه زمین نفتی با تیوری ها مطرح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cure country by law with with virtuous cure country, in the diapason the society of the development process, both should promote mutually, adding mutually.
[ترجمه گوگل]درمان کشور توسط قانون با کشور با فضیلت درمان، در دیاپازون جامعه از روند توسعه، هر دو باید متقابلا ترویج، اضافه کردن متقابل
[ترجمه ترگمان]درمان کشور از طریق قانون با یک کشور شفا بخش، در چارچوب فرآیند توسعه، هر دو باید متقابلا یکدیگر را ترویج دهند و هم متقابلا یکدیگر را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درمان کشور از طریق قانون با یک کشور شفا بخش، در چارچوب فرآیند توسعه، هر دو باید متقابلا یکدیگر را ترویج دهند و هم متقابلا یکدیگر را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His creation is always based on the foundation of classical diapason and balance, and meanwhile notably features in anti-romanticism.
[ترجمه گوگل]خلقت او همیشه بر پایه دیاپازون و تعادل کلاسیک استوار است و در عین حال ویژگیهای برجستهای در ضد رمانتیسم دارد
[ترجمه ترگمان]ایجاد او همیشه براساس پایه of و تعادل کلاسیک است و در عین حال ویژگی هایی در ضد romanticism دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایجاد او همیشه براساس پایه of و تعادل کلاسیک است و در عین حال ویژگی هایی در ضد romanticism دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Therefore, the information broker system must be established to ensure the stability and diapason of this field.
[ترجمه گوگل]بنابراین باید سیستم کارگزار اطلاعات ایجاد شود تا از ثبات و دیاپازون این حوزه اطمینان حاصل شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سیستم کارگزار اطلاعات باید برای تضمین ثبات و پایداری این میدان ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سیستم کارگزار اطلاعات باید برای تضمین ثبات و پایداری این میدان ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To construct perfect charity mechanism is complement to the system of social security and also the insides need to construct the socialism diapason society.
[ترجمه گوگل]ساختن سازوکار خیریه کامل مکمل نظام تامین اجتماعی است و همچنین درونی ها نیاز به ساخت جامعه دیاپازون سوسیالیسم دارند
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک مکانیزم خیریه کامل، مکمل سیستم امنیت اجتماعی است و همچنین نیاز به ساخت جامعه socialism socialism وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک مکانیزم خیریه کامل، مکمل سیستم امنیت اجتماعی است و همچنین نیاز به ساخت جامعه socialism socialism وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید