1. diamond field
سرزمین الماس خیز
2. a diamond implanted in a gold ring
الماسی که در انگشتر طلا کار گذاشته شده است
3. a diamond is a valuable gem
الماس گوهر گرانبهایی است.
4. a diamond of the first water is perfectly transparent
یک الماس درجه یک کاملا شفاف است.
5. a diamond ring
انگشتر الماس
6. a diamond valued at $50 thousand
الماسی که ارزش آن 50 هزار دلار برآورد شده است
7. a diamond with ten facets
الماس ده پخ
8. faked diamond
الماس ساختگی
9. imitation diamond
الماس بدلی
10. industrial diamond
الماس صنعتی
11. the diamond was entire and not fractured
آن الماس یکپارچه و بدون ترک خوردگی بود.
12. the diamond wedding anniversary of that aged couple
جشن شصتمین سال ازدواج آن زن و شوهر پیر
13. this diamond ring is an expensive piece of jewelry
این انگشتر الماس،جواهر پر قیمتی است.
14. a diamond in the rough
1- الماس نتراشیده 2- (شخص یا چیز) خوب ولی از کار درنیامده،عالی ولی نیازمند به ممارست و آمایش
15. cut diamond
الماس تراشیده
16. a flawed diamond
الماس نقص دار
17. a priceless diamond
الماس پربها (که نمی توان قیمت روی آن گذاشت)
18. a rough diamond
الماس نتراشیده
19. a ten-point diamond
الماس به وزن یک دهم قیراط
20. a true diamond
الماس اصل
21. the brilliance of a diamond under sunshine
درخشش الماس در نور آفتاب
22. the octagonal surfaces of diamond
وجوه هشت ضلعی الماس
23. the recogition of a genuine diamond
تشخیص یک الماس حقیقی
24. when queen victoria was celebrating her diamond jubilee
هنگامی که ملکه ویکتوریا جشن شصتمین سال تاجگذاری خود را برگزار می کرد
25. the skill with which he facetted the great diamond
مهارتی که با آن الماس بزرگ را تراشید
26. A fully cut brilliant diamond has 68 facets.
[ترجمه ب گنج جو] یک تکه الماس شفاف و براق که کاملا تراش خورده ، ۶۸ تا سطح جانبی داره.|
[ترجمه گوگل]یک الماس برلیانت تمام تراش دارای 68 وجه است[ترجمه ترگمان]یک الماس به طور کامل دارای ۶۸ وجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. He was hocus-pocussed into buying an artificial diamond ring.
[ترجمه ب گنج جو] تو یه هچلی افتاده بود که داشت مجبور می شد یه حلقه ی الماس تقلبی بخره.|
[ترجمه گوگل]او به خرید یک حلقه الماس مصنوعی مشغول بود[ترجمه ترگمان]او مشغول خرید یک حلقه الماس مصنوعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. The diamond thief double-crossed his partners and gave them only worthless fake jewels.
[ترجمه ب گنج جو] الماس دزده به رفقاش نارو زد، چیزی که به اونا تحویل داد جواهرات تقلبی بی ارزش بودن.|
[ترجمه گوگل]دزد الماس شرکای خود را دو بار صلیب کرد و فقط جواهرات جعلی بی ارزش به آنها داد[ترجمه ترگمان]دزد الماس خیز برداشت و به آن ها فقط جواهرات تقلبی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. That's not a real diamond necklace, it's just a fake!
[ترجمه ب گنج جو] دقت کن! اون یه گردن بند الماس اصل نیست یه چیز تقلبیه.|
[ترجمه گوگل]این یک گردنبند الماس واقعی نیست، فقط یک جعلی است![ترجمه ترگمان]این یک گردن بند الماس واقعی نیست، فقط یک جعلی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. The diamond ring is the most expensive.
[ترجمه گوگل]حلقه الماس گران ترین است
[ترجمه ترگمان]حلقه الماس گران ترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حلقه الماس گران ترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید