dialyse

جمله های نمونه

1. The eluted vesicles were further dialysed against buffer C for 3h.
[ترجمه گوگل]وزیکول های شسته شده بیشتر در برابر بافر C به مدت 3 ساعت دیالیز شدند
[ترجمه ترگمان]The شسته شده بیشتر در مقابل بافر C به مدت ۳ ساعت قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chronic renal failure chiefly depends on dialyse or renal transplantation to elongate life at present, but the two ways do not work out a solution really and cost much.
[ترجمه گوگل]نارسایی مزمن کلیه در حال حاضر برای طولانی‌تر کردن عمر به دیالیز یا پیوند کلیه بستگی دارد، اما این دو راه واقعاً راه حلی ندارند و هزینه زیادی دارند
[ترجمه ترگمان]نارسایی مزمن کلیه به پیوند dialyse یا کلیوی در حال حاضر بستگی دارد، اما این دو روش یک راه حل واقعا و هزینه زیادی را حل نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To dialyse the what reasons of conflicts between nurses and patients so as to provide the measurements accordingly.
[ترجمه گوگل]بررسی علل تعارض بین پرستاران و بیماران به منظور ارائه اندازه گیری های متناسب
[ترجمه ترگمان]برای مشخص کردن این که چه دلایلی باید بین پرستاران و بیماران ایجاد شود تا اندازه گیری ها را بر طبق آن انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The methods of measuring the biological value of feed phosphorus including balance experiment, slope rate method, tri- index method, in vitro solubility and in vitro dialyse methods were reviewed.
[ترجمه گوگل]روش‌های اندازه‌گیری ارزش بیولوژیکی فسفر خوراک شامل آزمایش تعادل، روش نرخ شیب، روش شاخص سه‌گانه، حلالیت در شرایط آزمایشگاهی و روش‌های دیالیز آزمایشگاهی بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش های اندازه گیری ارزش زیستی فسفر تغذیه شامل آزمایش تعادل، روش نرخ شیب، روش سه شاخص، در حل آزمایشگاهی و روش های dialyse در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Usual involved western culture reduce to flying ashes and smouldering smoke already, some dialyse and comprehend only, some joyful with fanaticism only, some to satisfy and highly praise only.
[ترجمه گوگل]فرهنگ معمول غربی درگیر در حال حاضر به خاکستر پرنده و دود در حال دود کاهش می یابد، برخی فقط دیالیز می کنند و درک می کنند، برخی فقط با تعصب شادی می کنند، برخی فقط برای ارضای و تمجید بسیار
[ترجمه ترگمان]به طور معمول فرهنگ غرب شامل خاکستر در حال پرواز و دود کردن در حال حاضر، برخی dialyse و درک تنها، برخی تنها با تعصب تنها، برخی برای رضایت و تحسین بسیار کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chronic renal failure isn't be corrected because of the deficiency of dialyse and transplantation, so more infectious diseases and tumors occur.
[ترجمه گوگل]نارسایی مزمن کلیه به دلیل کمبود دیالیز و پیوند اصلاح نمی شود، بنابراین بیماری های عفونی و تومورهای بیشتری رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]نارسایی مزمن کلیه بدلیل نقص of و پیوند، اصلاح نمی شود، بنابراین بیماری های عفونی بیشتری رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this part, I will explore the source of naissance, dialyse the fundamental model and cast back the history of transformation for localization.
[ترجمه گوگل]در این بخش، من منبع ناسانس را بررسی می‌کنم، مدل بنیادی را تحلیل می‌کنم و تاریخ تحول را برای بومی‌سازی بازمی‌گردانم
[ترجمه ترگمان]در این بخش، من منبع of را بررسی خواهم کرد، مدل اصلی را dialyse و تاریخچه تحول را برای localization باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This has the vital significance to catch on the kernel layer of operating system, to dialyse process principle, to discover and study the new Scheduling Algorithm.
[ترجمه گوگل]این امر اهمیت حیاتی برای گرفتن لایه هسته سیستم عامل، دیالیز اصل فرآیند، کشف و مطالعه الگوریتم زمانبندی جدید دارد
[ترجمه ترگمان]این اهمیت حیاتی برای گرفتن لایه هسته سیستم عامل، تا اصل فرآیند dialyse، برای کشف و مطالعه الگوریتم زمان بندی جدید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• separate substances from solution (in chemistry); separate by dialysis; perform dialysis; undergo dialysis (also dialyze)

پیشنهاد کاربران

بپرس