dialing

/ˈdaɪəlɪŋ//ˈdaɪəlɪŋ/

شماره گیری

جمله های نمونه

1. dialing code
(انگلیس - تلفن) پیش شماره،کد

2. dialing tone
(انگلیس - تلفن) بوق آزاد

3. Put in the money before dialing.
[ترجمه گوگل]قبل از شماره گیری پول را وارد کنید
[ترجمه ترگمان]پول رو بذار قبل از گرفتن شماره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I keep dialing, but the line seems dead.
[ترجمه گوگل]من به شماره گیری ادامه می دهم، اما به نظر می رسد خط مرده است
[ترجمه ترگمان]، من دارم شماره می گیرم اما صف به نظر مرده میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Simon finished dialing and clamped the phone to his ear.
[ترجمه گوگل]سایمون شماره گیری را تمام کرد و گوشی را به گوشش چسباند
[ترجمه ترگمان](سایمون)شماره گیری را تمام کرد و گوشی را به گوشش چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Callers dialing the wrong area code will not get through.
[ترجمه گوگل]تماس‌گیرندگانی که کد منطقه‌ای اشتباه را شماره‌گیری می‌کنند، از آن عبور نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]شماره گیری کد ناحیه غلط از بین نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When that happens, dialing the wrong area code could connect callers with the wrong home or business.
[ترجمه گوگل]وقتی این اتفاق می‌افتد، شماره‌گیری کد منطقه اشتباه می‌تواند تماس‌گیرندگان را با خانه یا کسب‌وکار اشتباهی مرتبط کند
[ترجمه ترگمان]زمانی که این اتفاق می افتد، شماره گیری کد ناحیه نادرست می تواند تماس گیرندگان را با خانه یا کسب وکار اشتباه به هم متصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Next, the pips of the computer dialing.
[ترجمه گوگل]بعد، شماره گیری پیپ های کامپیوتر
[ترجمه ترگمان] بعدی، خط تلفن شماره ۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now anyone dialing in from home has as much information and computing power within reach as the biggest companies.
[ترجمه گوگل]اکنون هر کسی که از خانه تماس بگیرد به اندازه بزرگترین شرکت ها اطلاعات و قدرت محاسباتی در دسترس دارد
[ترجمه ترگمان]حالا هر کسی که در خانه شماره گیری می کند، به اندازه شرکت های بزرگ اطلاعات و قدرت محاسبه را در اختیار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For the next hour Quinn alternated between dialing and waiting, always with the same result.
[ترجمه گوگل]برای یک ساعت بعد کوین به طور متناوب بین شماره گیری و انتظار، همیشه با همان نتیجه
[ترجمه ترگمان]برای یک ساعت بعد، پس از دو ساعت، زنگ ساعت و انتظار، همیشه با همان نتیجه می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That will lead to 10-digit dialing for all calls within the area codes.
[ترجمه گوگل]این منجر به شماره گیری 10 رقمی برای همه تماس های داخل کد منطقه می شود
[ترجمه ترگمان]این کار منجر به شماره گیری ۱۰ رقمی برای همه تماس ها در داخل کده ای منطقه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Press dial key into dialing interface.
[ترجمه گوگل]کلید شماره گیری را در رابط شماره گیری فشار دهید
[ترجمه ترگمان]کلید شماره شماره گیری را به رابط شماره گیری فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We have also opened the international operator direct dialing services, No. 800, No. 200, electronic mail, tele-conferencing, international mobile phone service and high speed data lines.
[ترجمه گوگل]ما همچنین خدمات شماره گیری مستقیم اپراتور بین المللی، شماره 800، شماره 200، پست الکترونیکی، کنفرانس تلفنی، خدمات تلفن همراه بین المللی و خطوط داده پرسرعت را افتتاح کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین خدمات شماره گیری مستقیم اپراتور بین المللی، شماره ۸۰۰، شماره ۲۰۰، پست الکترونیکی، کنفرانس تلفنی، خدمات تلفن همراه بین المللی و خطوط اطلاعاتی سرعت بالا را باز کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The telenet monitoring can be supported, by dialing in through MODEM.
[ترجمه گوگل]مانیتورینگ تله‌نت را می‌توان با شماره‌گیری از طریق MODEM پشتیبانی کرد
[ترجمه ترگمان]پایش telenet را می توان با شماره گیری از طریق modem پشتیبانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of turning a dial or pressing buttons to make a telephone connection

پیشنهاد کاربران

بپرس