dialectical

/ˌdaɪəˈlektɪkəl//ˌdaɪəˈlektɪkəl/

معنی: لهجهای، منطقی، جدلی، مناظرهای، گویشی
معانی دیگر: وابسته به فرنودآوری و احتجاج، فرنودین، برهانی، اندیش سنجانه

جمله های نمونه

1. The essence of dialectical thought is division.
[ترجمه پیمان] روح اندیشه دیالکتیکی جدایی است .
|
[ترجمه گوگل]جوهر اندیشه دیالکتیکی تقسیم است
[ترجمه ترگمان]جوهر افکار دیالکتیکی به هم تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The analytic method is dialectical.
[ترجمه گوگل]روش تحلیلی دیالکتیکی است
[ترجمه ترگمان]روش تحلیلی دیالکتیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hegel detected this dialectical progression in the progress of human consciousness and intellectual - emotional growth.
[ترجمه گوگل]هگل این پیشرفت دیالکتیکی را در پیشرفت آگاهی انسان و رشد فکری - عاطفی تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]هگل این پیشرفت دیالکتیکی را در پیشرفت آگاهی انسان و رشد عقلانی - احساسی شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Graff acknowledges the problem and proposes an openly dialectical and adversarial form of teaching.
[ترجمه گوگل]گراف مشکل را تصدیق می کند و شکلی آشکارا دیالکتیکی و خصمانه از آموزش را پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]گراف این مشکل را تایید می کند و یک نوع تدریس علنی و خصمانه را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Marx's philosophy of history is dialectical materialism.
[ترجمه گوگل]فلسفه تاریخ مارکس ماتریالیسم دیالکتیکی است
[ترجمه ترگمان]فلسفه تاریخ مارکس مادی گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two forces inherent in the current dialectical relations between mass pressure and bureaucratic reforms tend to undermine it.
[ترجمه گوگل]دو نیروی ذاتی در روابط دیالکتیکی کنونی بین فشار توده ای و اصلاحات بوروکراتیک تمایل دارند آن را تضعیف کنند
[ترجمه ترگمان]دو نیروی ذاتی در روابط دیالکتیکی فعلی بین فشار جمعی و اصلاحات بروکراتیک تمایل به تضعیف آن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is impossible to conceive of dialectical materialism without atheism, and it is this which underlies Marxism as an ideology.
[ترجمه گوگل]تصور ماتریالیسم دیالکتیکی بدون الحاد غیرممکن است، و این است که زیربنای مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی است
[ترجمه ترگمان]غیر ممکن است که مفهوم مادی گرایانه را بدون الحاد تصور کنیم، و این چیزی است که زیربنای مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The author argues that we should use dialectical thinking to push the innovation of ideological and political work and raise the effectiveness and purposefulness.
[ترجمه گوگل]نویسنده معتقد است که باید از تفکر دیالکتیکی برای پیشبرد نوآوری کار ایدئولوژیک و سیاسی و افزایش اثربخشی و هدفمندی استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]مولف بر این باور است که ما باید از تفکر دیالکتیکی برای پیشبرد ابتکار عمل ایدئولوژیک و سیاسی و افزایش اثربخشی و purposefulness استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He takes philosophy of dialectical materialism as his guidance and persists in analyzing and researching on psychological phenomena with dialectic and systematology.
[ترجمه گوگل]او فلسفه ماتریالیسم دیالکتیکی را راهنمای خود می‌داند و در تحلیل و تحقیق درباره پدیده‌های روان‌شناختی با دیالکتیک و نظام‌شناسی اصرار می‌ورزد
[ترجمه ترگمان]او فلسفه ماده گرایی دیالکتیکی را به عنوان راهنمایی خود مورد استفاده قرار می دهد و همچنان در تحلیل و تحقیق در مورد پدیده های روانشناسی با دیالکتیک و systematology ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This essay tries to discuss the dialectical relationship between the exact words and exact messages in poetry and forms of reduplication from rhetorical point of view.
[ترجمه گوگل]در این مقاله سعی شده است رابطه دیالکتیکی بین کلمات دقیق و پیام های دقیق در شعر و اشکال تکرار از منظر بلاغی مورد بحث قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تلاش می کند تا در مورد رابطه دیالکتیکی بین کلمات دقیق و پیام های دقیق در شعر و اشکال of از نقطه نظر لفاظی بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Instead, creative thinking is the dialectical unity of divergent thinking and convergent thinking which appear alternatively in the whole creative process of human thinking .
[ترجمه گوگل]در عوض، تفکر خلاق، وحدت دیالکتیکی تفکر واگرا و تفکر همگرا است که به طور متناوب در کل فرآیند خلاق تفکر انسان ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]در عوض، تفکر خلاقانه، اتحاد دیالکتیکی تفکر واگرا و تفکر همگرا است که در کل فرآیند خلاقیت انسان به صورت متناوب ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The value theory of dialectical materialism is the important part of Marxist philosophy.
[ترجمه گوگل]نظریه ارزش ماتریالیسم دیالکتیکی بخش مهمی از فلسفه مارکسیستی است
[ترجمه ترگمان]نظریه ارزش مادی گرایی، بخش مهمی از فلسفه مارکسیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The clinical dialectical certificate type distributes and gathers an analysis certificate type to distribute whole match higher.
[ترجمه گوگل]نوع گواهی دیالکتیکی بالینی یک نوع گواهی تجزیه و تحلیل را توزیع و جمع آوری می کند تا کل تطابق را بالاتر توزیع کند
[ترجمه ترگمان]نوع گواهی بالینی کپی شده، یک نوع گواهی تحلیل را توزیع و جمع آوری می کند تا کل تطابق را توزیع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each pair in fact began to gravitate to opposite poles within the horizon which Dialectical Theology had opened up.
[ترجمه گوگل]هر جفت در واقع شروع به جذب به سمت قطب های مخالف در افقی که الهیات دیالکتیکی باز کرده بود، کردند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت هر جفت شروع به جذب قطب مخالف در افق که الهیات Dialectical کرده بود، آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As we have seen in the case of Mormonism, a dialectical relationship exists between the Asiatic and the capitalist modes.
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد مورمونیسم دیدیم، یک رابطه دیالکتیکی بین حالت آسیایی و سرمایه داری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مورد of مشاهده کردیم، یک رابطه دیالکتیکی بین آسیایی و the وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لهجه ای (صفت)
accentual, dialectic, dialectical

منطقی (صفت)
dialectic, dialectical, argumentative, logical, logistic, rational

جدلی (صفت)
dialectic, dialectical, argumentative, polemical, polemic, controversial, forensic, disputant, disputatious

مناظره ای (صفت)
dialectic, dialectical

گویشی (صفت)
dialectic, dialectical

انگلیسی به انگلیسی

• logical, rational, polemical

پیشنهاد کاربران

گویشی
dialectical: جدلی
واژه مانند سایر کلمات انگلیسی بسته به متنی که در آن قرار میگیرد معنای متنوعی دارد و تنها معنی نظریه ی فلان فیلسوف را نمی دهد.
در متنی که من با آن مواجه شدم
گفتمانی و مباحثه ای معنا می داد.
گفتمانی
گفت و گو محور .
برهانی، اندیش سنجانه، مناظره ای، مباحثه ای
از روش گفتگوی سقراطی گرفته شده است. دیالکتیک اول بار توسط سقراط حکیم در مقابلِ طرف گفتگوی خود در پیش گرفته شد. هدف وی از این روش، رفع اشتباه و رسیدن به حقیقت بود.
...
[مشاهده متن کامل]

دیالکتیک یا اندیش سنجی روشی برای مباحثه است که بر اساس سؤال و جواب متوالی و هدفمند بناشده باشد به طوری که با اختیار موضع طرف مقابل، ابتدا موافقت و همراهی او جلب شود و سپس تناقضات استدلال های او آشکار شده و با استفاده از موضع خود شخص، مدعایش رد شود. هرگاه دو دیدگاه فلسفی در تضاد با همدیگر باشند، کُنشی خرَدگرایانه که آن دو را در یک نظریه جدید، جمع کند، رخ می دهد ( دیالکتیک ) .

ویکی پدیا: دیالکتیک
به بیان ساده، هر گاه، دو دیدگاه فلسفی در تضاد با همدیگر باشند، کُنشی خرَدگرایانه که آن دو را در یک نظریه جدید، جمع کند، رخ می دهد که همان دیالکتیک است.

بپرس