dial tone

/ˈdaɪəlˈtoʊn//ˈdaɪəltəʊn/

(تلفن) بوق آزاد (صدایی که نشان می دهد خط آزاد است) (در مقابل busy signal یا بوق اشغال)

جمله های نمونه

1. An old Bakelite telephone responds with a crackling dial tone.
[ترجمه گوگل]یک تلفن قدیمی باکلیت با صدای شماره گیری پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تلفن قدیمی با صدای ترق و تروق به او جواب می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He lifted it carefully and got no dial tone then saw the plungers were taped down.
[ترجمه گوگل]او آن را با احتیاط بلند کرد و صدای شماره گیری دریافت نکرد، سپس دید که پیستون ها چسبیده اند
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط آن را بلند کرد و تماس نگرفت و بعد دید که plungers را بستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You should be able to feel the dial tone burr.
[ترجمه گوگل]باید بتوانید صدای صدای شماره گیری را احساس کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید بتونی صدای بوق تلفن رو احساس کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You should have heard a dial tone, a ringing sound, then burbling tones.
[ترجمه گوگل]باید صدای شماره گیری، صدای زنگ و سپس صدای خروش را شنیده باشید
[ترجمه ترگمان]باید صدای بوق و صدای زنگ را شنیده باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dial tone not detected: Is your phone line plugged in?
[ترجمه گوگل]صدای شماره گیری شناسایی نشد: آیا خط تلفن شما وصل است؟
[ترجمه ترگمان]صدای شماره گیری تشخیص داده نشد: خط تلفن شما به شما متصل شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The line finder hooked the subscriber to a "dial tone" bank to show that it was ready.
[ترجمه گوگل]خط یاب مشترک را به یک بانک "dial tone" متصل کرد تا نشان دهد که آماده است
[ترجمه ترگمان]یابنده این خط، مشترک را به بانک \"صدا dial\" متصل می کند تا نشان دهد که آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When you hear the dial tone, dail the number.
[ترجمه گوگل]هنگامی که صدای شماره گیری را می شنوید، شماره را علامت بزنید
[ترجمه ترگمان]وقتی صدای بوق تلفن را می شنوی، شماره را بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He tests a phone line for a dial tone.
[ترجمه گوگل]او یک خط تلفن را برای صدای شماره گیری آزمایش می کند
[ترجمه ترگمان]گوشی تلفن را روی خط تلفن آزمایش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I can't get a dial tone.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم صدای شماره گیری را دریافت کنم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم صدای بوق تلفن را بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is no dial tone.
[ترجمه گوگل]صدای شماره گیری وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ تماس تلفنی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We got an error message, indicating there was no dial tone.
[ترجمه گوگل]یک پیغام خطایی دریافت کردیم که نشان می‌دهد صدای شماره‌گیری وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]ما یه پیام اشتباه دریافت کردیم که نشون میده هیچ تماسی نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There was a click, but she stood listening to the dial tone, steadied by its urgent drone.
[ترجمه گوگل]صدای کلیکی شنیده شد، اما او ایستاده بود و به صدای شماره گیری گوش می داد و پهپاد فوری آن را ثابت می کرد
[ترجمه ترگمان]صدای کلیک بلند شد، اما ایستاد و به صدای بوق تلفن گوش داد و با استفاده از هواپیمای بدون وقفه تعادلش را حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Previous years were ok once you got the sought after dial tone.
[ترجمه گوگل]سال‌های قبل خوب بود، وقتی صدای شماره‌گیری را دریافت کردید
[ترجمه ترگمان]وقتی بعد از تماس با لحن تماس گرفتی، سال ها حالت خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When he tried to call again, he could no longer get a dial tone.
[ترجمه گوگل]وقتی دوباره سعی کرد زنگ بزند، دیگر صدای شماره گیری را نداشت
[ترجمه ترگمان]وقتی سعی کرد دوباره تماس بگیرد، دیگر نمی توانست صدای بوق تلفن را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] بوق آزاد صدای بوق مانند در تلفن شماره ای که نشان می دهد سیستم آماده ی شماره گیری است.

انگلیسی به انگلیسی

• tone on a telephone receiver indicating that the system is ready for dialing
a dial tone is the same as a dialling tone; used in american english.

پیشنهاد کاربران

dial tone ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: بوق آزاد
تعریف: نشانک/ سیگنالی که مرکز تلفن ارسال می‏کند تا آمادگی خود را برای دریافت شمارۀ مورد نظر برخوان اعلام کند
بوق آزاد در تلفن
# engaged or busy tone

بپرس