diagrammatical

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a diagram; of or pertaining to a drawing that accompanies an explanation; of or pertaining to a chart or plan

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: ژانِگافتی

⚫ نگارش به خط لاتین: Zhānegāfti

⚫ آمیخته از: ژا ( dia ) و �نِگام� ( gram ) و �پسوند �ی� به بن گذشته� ( ical )
...
[مشاهده متن کامل]


⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیب سلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

نموداری

بپرس