1. diagonal element
عنصر تراگوشی
2. a diagonal line which connected one corner of the room with the other
خط اریبی که یک گوشه ی اتاق را به گوشه ی دیگر وصل می کرد
3. a diagonal stroke separates 3 from 5 (thus: 3/5)
یک خط تیره ی مورب 3 را از 5 جدا می کند (این طور: 3/5)
4. The book has a diagonal black stripe on the cover.
[ترجمه DARKESTAR] کتاب روی جلداش، دارای یک نقشِ اریبِ مشکی بود.|
[ترجمه گوگل]روی جلد کتاب دارای نوار مشکی مورب است[ترجمه ترگمان]این کتاب نوار سیاه مورب روی جلد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Footsteps had scored a diagonal path through the snow.
[ترجمه گوگل]ردپاها مسیری مورب را از میان برف مشخص کرده بودند
[ترجمه ترگمان]صدای پا یک مسیر مورب را از میان برف ها به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای پا یک مسیر مورب را از میان برف ها به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Peters received a diagonal pass and headed the ball into the net.
[ترجمه گوگل]پیترز یک پاس مورب دریافت کرد و با ضربه سر توپ را وارد دروازه کرد
[ترجمه ترگمان]پیترز یک پاس اریب به خود گرفت و توپ را به طرف تور برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیترز یک پاس اریب به خود گرفت و توپ را به طرف تور برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The diagonal group is treated as individual cases.
[ترجمه گوگل]گروه مورب به عنوان موارد فردی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]گروه مورب به عنوان موارد فردی مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروه مورب به عنوان موارد فردی مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Diagonal designs, whether painted on bare floor boards or woven into carpets, will always seem to push space out.
[ترجمه گوگل]طرحهای مورب، چه بر روی تختههای کف خالی نقاشی شده باشند و چه در فرش بافته شده باشند، همیشه به نظر میرسد که فضا را از بین میبرند
[ترجمه ترگمان]طرح های Diagonal، چه بر روی تخته های کف انبار شده و چه با فرش، همیشه به نظر می رسد که فضا را هل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طرح های Diagonal، چه بر روی تخته های کف انبار شده و چه با فرش، همیشه به نظر می رسد که فضا را هل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Bold rather than technical, it strikes a diagonal line across the wall to the right of Engineers Slabs.
[ترجمه گوگل]به جای فنی، یک خط مورب در سراسر دیوار در سمت راست از Engineers Slabs ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این خط به جای فنی به یک خط مورب در سمت راست دیوار سمت راست مهندسین ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این خط به جای فنی به یک خط مورب در سمت راست دیوار سمت راست مهندسین ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They fly in long diagonal lines or large V-shapes.
[ترجمه گوگل]آنها در خطوط مورب بلند یا V شکل های بزرگ پرواز می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در خطوط مورب بلند و یا اشکال بزرگ V پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در خطوط مورب بلند و یا اشکال بزرگ V پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Llewellyn's long, diagonal punt soon put Newport back into Bridgend territory.
[ترجمه گوگل]پونت بلند و مورب Llewellyn به زودی نیوپورت را به قلمرو Bridgend بازگرداند
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که punt به زودی به \"نیوپورت\" وارد قلمرو Bridgend شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که punt به زودی به \"نیوپورت\" وارد قلمرو Bridgend شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Maybe a sideways knit, diagonal knit, collar or insert?
[ترجمه گوگل]شاید کشباف پهلو، کشباف مورب، یقه یا درج؟
[ترجمه ترگمان]شاید یک کج و معوج به هم بافتن، یقه و یقه اش را گره زده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید یک کج و معوج به هم بافتن، یقه و یقه اش را گره زده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cut two diagonal slashes on each side to allow heat to penetrate.
[ترجمه گوگل]از هر طرف دو بریده مورب ببرید تا گرما به آن نفوذ کند
[ترجمه ترگمان]دو ضربه مورب در هر طرف ببرید تا به گرما نفوذ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو ضربه مورب در هر طرف ببرید تا به گرما نفوذ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Horizontal or diagonal branches produce more flowering shoots, and therefore more fruit, than vertical ones.
[ترجمه گوگل]شاخه های افقی یا مورب نسبت به شاخه های عمودی شاخه های گلدار بیشتری تولید می کنند و بنابراین میوه بیشتری تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]شاخه های افقی و یا مورب، جوانه های flowering بیشتری را تولید می کنند و بنابراین، به جای عمودی، میوه بیشتری تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاخه های افقی و یا مورب، جوانه های flowering بیشتری را تولید می کنند و بنابراین، به جای عمودی، میوه بیشتری تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید