dhoti

/ˈdoʊti//ˈdəʊti/

(هندی) لنگ (dhooti هم می نویسند)

جمله های نمونه

1. He wore a white dhoti and his body was whitened with ash.
[ترجمه گوگل]دوتی سفید پوشیده بود و بدنش از خاکستر سفید شده بود
[ترجمه ترگمان]پیراهن سفیدی به تن داشت و بدنش از خاکستر سفید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first being a skirt type garment ( dhoti ), with a blouse (choli) and scarf.
[ترجمه گوگل]اولین لباس از نوع دامن (دوتی) با بلوز (چولی) و روسری است
[ترجمه ترگمان]اولی یک لباس زنانه است (dhoti)، با یک بلوز (choli)و شال گردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wearing a white dhoti, or wrapped pantaloon, and a faded striped shirt, the 90-year-old king looked less like the man sitting on a $22 billion windfall and more like a retired scholar.
[ترجمه گوگل]پادشاه 90 ساله با پوشیدن یک دوتی سفید یا شلوار گشاد پیچیده و یک پیراهن راه راه رنگ و رو رفته، کمتر شبیه مردی بود که روی یک ثروت بادآورده 22 میلیارد دلاری نشسته بود و بیشتر شبیه یک محقق بازنشسته بود
[ترجمه ترگمان]این پادشاه ۹۰ ساله که پیراهنی سفید پوشیده بود و پیراهن راه راه faded پوشیده بود، شبیه به مردی که روی یک ثروت بادآورده ۲۲ میلیارد دلاری نشسته بود و بیشتر شبیه یک محقق بازنشسته بود، نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dressed as always in his homespun, sacklike dhoti, and leaning heavily on a staff of stout wood, Gandhi, was only a few feet from the pagoda when the shots were fired.
[ترجمه گوگل]گاندی که مثل همیشه در خانه‌اش دوتی گونی‌مانند لباس می‌پوشید، و به چوبی از چوب تنومند تکیه داده بود، وقتی شلیک شد، فقط چند قدمی بتکده فاصله داشت
[ترجمه ترگمان]مثل همیشه در لباس homespun و sacklike به تن داشت و به عصایش تکیه داده بود و به چوب چوبی محکمی تکیه داده بود که در آن هنگام تیراندازی فقط چند قدم از the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Men usually wore a Dhoti, which is a length of fabric wrapped around the waist.
[ترجمه گوگل]مردان معمولاً دوتی می پوشیدند که طول آن پارچه ای است که دور کمر پیچیده شده است
[ترجمه ترگمان]مردان معمولا a می پوشیدند که طول پارچه دور کمر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was dressed in a scrupulously clean but threadbare dhoti and he wore a pale blue turban which exactly matched his eyes.
[ترجمه گوگل]او یک دوتی بسیار تمیز اما نخ نما پوشیده بود و عمامه آبی کمرنگی که دقیقاً با چشمانش مطابقت داشت به سر داشت
[ترجمه ترگمان]لباسش با دقت بسیار تمیز ولی نخ نما شده بود و یک عمامه آبی کم رنگ به سر داشت که دقیقا با چشم او مطابقت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was a school teacher, a Brahmin, with a clean dhoti.
[ترجمه گوگل]او یک معلم مدرسه، یک برهمن، با دوتی تمیز بود
[ترجمه ترگمان]یک معلم مدرسه بود، یک برهمن، با یک dhoti تمیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Popular styles of dress include draped garments such as sari for women and dhoti or lungi for men.
[ترجمه گوگل]سبک های محبوب لباس شامل لباس های پارچه ای مانند ساری برای زنان و دوتی یا لونگی برای مردان است
[ترجمه ترگمان]سبک های مردمی پوشاک، لباس های پوشیده شده مثل ساری برای زنان و dhoti یا lungi برای مردان را شامل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Guanyin stands on the lotus throne with the half-closed eyes looking down and the body adorned by tassels and red dhoti.
[ترجمه گوگل]گوانین با چشمانی نیمه بسته که به پایین نگاه می کند و بدنی که با منگوله ها و دوتی قرمز تزئین شده است، روی تخت نیلوفر می ایستد
[ترجمه ترگمان]Guanyin روی تخت نیلوفر آبی قرار دارد و چشمان نیمه بسته به پایین نگاه می کنند و بدن با منگوله های قرمز و dhoti قرمز تزیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• loincloth worn by hindu men in india; type of cotton fabric from which this loincloth is made

پیشنهاد کاربران

بپرس