dewey

/ˈduːi//ˈduːi/

جان دیویی (فیلسوف امریکایی)

جمله های نمونه

1. He is a philosopher who belongs with Dewey.
[ترجمه گوگل]او فیلسوفی است که به دیویی تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]او فیلسوفی است که به دیویی تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dewey was influential in shaping economic policy.
[ترجمه گوگل]دیویی در شکل دادن به سیاست اقتصادی تأثیرگذار بود
[ترجمه ترگمان]دیویی در شکل گیری سیاست اقتصادی تاثیرگذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dewey said that legalizing marijuana would encourage people to experiment with hard drugs such as cocaine or heroin.
[ترجمه گوگل]دیویی گفت که قانونی کردن ماری جوانا مردم را به آزمایش مواد مخدر سخت مانند کوکائین یا هروئین تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]دیویی گفت که قانونی کردن ماری جوانا باعث تشویق مردم برای آزمایش داروهای سخت مانند کوکائین یا هروئین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In seeking to counteract these forces Dewey especially emphasized the potential importance of the educative role of social institutions.
[ترجمه گوگل]دیویی در تلاش برای مقابله با این نیروها به ویژه بر اهمیت بالقوه نقش آموزشی نهادهای اجتماعی تأکید کرد
[ترجمه ترگمان]در تلاش برای مقابله با این نیروها، دیویی به اهمیت بالقوه نقش آموزشی نهاده ای اجتماعی تاکید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A relative index as originally proposed by Melville Dewey, contains at least one entry for each subject in the scheme.
[ترجمه گوگل]یک شاخص نسبی همانطور که در ابتدا توسط ملویل دیویی پیشنهاد شد، شامل حداقل یک ورودی برای هر موضوع در طرح است
[ترجمه ترگمان]یک شاخص نسبی که در اصل توسط ملویل دوی پیشنهاد شد، شامل حداقل یک ورودی برای هر موضوع در این طرح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The work of Dewey Within political theory the work of John Dewey has been particularly influential.
[ترجمه گوگل]کار دیویی در نظریه سیاسی، کار جان دیویی به ویژه تأثیرگذار بوده است
[ترجمه ترگمان]کار دیویی در نظریه سیاسی اثر جان دیویی بسیار تاثیرگذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dewey had been in hospital for several weeks suffering from malaria.
[ترجمه گوگل]دیویی چندین هفته بود که از مالاریا در بیمارستان بستری بود
[ترجمه ترگمان]دیویی چندین هفته بود که از مالاریا رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But Dewey adamantly opposed a dual system of education, with one curriculum for the college-bound and another for everyone else.
[ترجمه گوگل]اما دیویی قاطعانه با یک سیستم آموزشی دوگانه مخالفت کرد، با یک برنامه درسی برای دانشجویان مقید به کالج و دیگری برای سایرین
[ترجمه ترگمان]اما دیویی به شدت با یک سیستم آموزشی دوگانه مخالف بود و یک برنامه درسی برای این کالج و دیگری برای بقیه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Like Dewey, Rice had a holistic, some would say anti-intellectual, view of education as a process of personal growth.
[ترجمه گوگل]رایس، مانند دیویی، دیدگاهی کل‌نگر، و برخی می‌گویند ضد روشنفکری، به آموزش به عنوان فرآیند رشد شخصی داشت
[ترجمه ترگمان]مانند دیویی، رایس یک رویکرد کل گرا داشت و برخی از آن ها عقیده ضد فکری، دیدگاه آموزش را به عنوان یک فرآیند رشد فردی بیان می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dewey himself campaigned with the portly dignity of an incumbent, while Truman screeched and kicked like an outsider.
[ترجمه گوگل]خود دیویی با وقار و وقار ظاهراً یک مقام رسمی مبارزات انتخاباتی را انجام داد، در حالی که ترومن مانند یک خارجی جیغ می زد و لگد می زد
[ترجمه ترگمان]او \"دویی\" با وقار شدید یک متصدی مبارزه کرد، در حالی که \"ترومن\" جیغ کشید و مانند یک غریبه ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In order to realize this objective Dewey felt that a fundamental reconstruction of social institutions was required.
[ترجمه گوگل]برای تحقق این هدف، دیویی احساس کرد که نیاز به بازسازی بنیادی نهادهای اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]برای تحقق این هدف، دیویی احساس می کرد که بازسازی اساسی موسسات اجتماعی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pleased to meet you, Mr. Dewey, I'm Zhonghua Yang from Dafa Garments.
[ترجمه گوگل]از آشنایی با شما خوشحالم، آقای دیویی، من ژونگ هوا یانگ از لباس های دافا هستم
[ترجمه ترگمان]از دیدنتون خوشحالم آقای دووی، من دکتر یانگ هستم از Dafa garments
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A man named Fred Dewey wrote to friends back home that it took him two weeks just to move his supplies from Skagway to the mountain. His wrote that his body hurt because of the extremely hard work.
[ترجمه گوگل]مردی به نام فرد دیویی به دوستانش در خانه نوشت که فقط دو هفته طول کشید تا وسایل خود را از اسکاگوی به کوه منتقل کند او نوشت که بدنش به دلیل کار بسیار سخت درد می کند
[ترجمه ترگمان]مردی به نام فرد \"دویی\" به دوستانش نامه نوشت که دو هفته طول کشید تا supplies را از Skagway به کوهستان منتقل کند نوشته بود که بدنش به دلیل کار بسیار سخت جریحه دار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the educational works of Dewey, the democratism occupied the very important position.
[ترجمه گوگل]در آثار آموزشی دیویی، دمکراسی جایگاه بسیار مهمی را به خود اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]در کاره ای آموزشی دیویی، democratism جایگاه بسیار مهمی را اشغال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mr. Dewey, may I introduce Mr. Li to you?
[ترجمه گوگل]آقای دیویی، ممکن است آقای لی را به شما معرفی کنم؟
[ترجمه ترگمان]آقای دووی، میشه آقای لی رو بهتون معرفی کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; melvil dewey (1851-1931), american educator and inventor of the dewey decimal system; john dewey (1859-1952), american philosopher and educator, one of the founders of the school of pragmatism

پیشنهاد کاربران

بپرس