dewater


(به ویژه در دگرگون سازی فضولات و مواد شیمیایی) آب زدایی کردن، آب چیزی را گرفتن

جمله های نمونه

1. Dewatering advocate Michael Murphy is among many motorists who will be inconvenienced.
[ترجمه گوگل]مایکل مورفی، مدافع آبگیری، در میان بسیاری از رانندگانی است که ناراحت خواهند شد
[ترجمه ترگمان]مایکل مورفی می گوید: \"مایکل مورفی\" از رانندگان بسیاری است که دچار دردسر خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The radialized well dewater methods not only resolve the problems and get good results, but also developed a new way to dewater the underground project.
[ترجمه گوگل]روش های آبگیری چاه شعاعی نه تنها مشکلات را حل می کند و نتایج خوبی به دست می آورد، بلکه روش جدیدی برای آبگیری پروژه زیرزمینی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]روش های خوب radialized نه تنها مشکلات را حل می کنند و نتایج خوبی به دست می آورند، بلکه روش جدیدی برای بازسازی پروژه زیر زمینی نیز ایجاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Its effect of dewater has bettered much than the traditional fixed vortex sieve.
[ترجمه گوگل]اثر آبگیری آن بسیار بهتر از غربال گردابی ثابت سنتی است
[ترجمه ترگمان]تاثیر آن بر dewater بیش از غربال سنتی fixed است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Energy needed to dewater sewage sludge can be provided from within the process thus providing a composite solution for a wide variety of waste related problems and disposal requirements.
[ترجمه گوگل]انرژی مورد نیاز برای آبگیری لجن فاضلاب را می توان از داخل این فرآیند تامین کرد، بنابراین راه حلی ترکیبی برای طیف گسترده ای از مشکلات مربوط به زباله و الزامات دفع ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]انرژی مورد نیاز برای تصفیه لجن فاضلاب را می توان از درون فرآیند تامین کرد در نتیجه یک راه حل مرکب برای انواع گسترده ای از مشکلات مربوط به زباله و الزامات دفع ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, indiscriminate overdevelopment or poor practices can dewater aquifers and cause compaction of sediments, loss of storage space, land subsidence, and degradation of quality.
[ترجمه گوگل]با این حال، توسعه بیش از حد بی رویه یا عملکرد ضعیف می تواند سفره های زیرزمینی را آبگیری کرده و باعث فشرده شدن رسوبات، از دست دادن فضای ذخیره سازی، فرونشست زمین و کاهش کیفیت شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، روش های نامناسب یا روش های ضعیف می توانند باعث فشرده شدن سفره های زیرزمینی شوند و موجب فشرده شدن رسوبات، از دست دادن فضای انبار، فرونشست زمین و تخریب کیفیت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whirlpool-type high pressure recycle water cooling, double-stage vibrating dewater and granular net filter system ensures the finished granular even, saturant and glossy.
[ترجمه گوگل]خنک‌کننده آب بازیافت فشار بالا نوع چرخابی، آب‌گیری ارتعاشی دو مرحله‌ای و سیستم فیلتر خالص دانه‌ای، گرانول تمام شده را یکنواخت، اشباع و براق تضمین می‌کند
[ترجمه ترگمان]فشار بالای سیستم بازیافت آب، خنک سازی آب، دو مرحله ای ارتعاشی و سیستم فیلتر خالص دانه ای، دانه ای شدن کامل، saturant و براق را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Used for dewater sludge, slag and domestic rubbish during the disposal of three wastes.
[ترجمه گوگل]برای لجن آبگیری، سرباره و زباله های خانگی در هنگام دفع سه زباله استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای تولید لجن، ضایعات آهنگری و زباله خانگی در طول دفع مواد زاید استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Building up concentration dewater treatment model in dwelling area was suggested according to high water content waste, dewatered sewage directly discharging into city sewage conduits was analyzed.
[ترجمه گوگل]ایجاد مدل تصفیه آب غلظت غلظت در منطقه مسکونی با توجه به ضایعات با محتوای آب بالا پیشنهاد شد، فاضلاب آبگیری مستقیماً به مجرای فاضلاب شهری تخلیه شد
[ترجمه ترگمان]پس از تجزیه و تحلیل مدل درمان dewater در منطقه مسکونی با توجه به هدر رفتن حجم آب، فاضلاب dewatered مستقیما به مجرای فاضلاب شهر تخلیه شد و مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A sump pump is used to dewater basements and crawl spaces.
[ترجمه گوگل]از پمپ سامپ برای آبگیری زیرزمین ها و فضاهای خزیدن استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]پمپ sump برای dewater basements و فضاهای سینه خیز به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For filthy slush dewater process, a horizontal screw centrifugal machine was applied.
[ترجمه گوگل]برای فرآیند آبگیری لجن کثیف، از یک دستگاه گریز از مرکز پیچ افقی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]برای فرآیند dewater کثیف و slush، یک ماشین centrifugal horizontal به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Finally, it was given that calculating demonstrations about dewater settlement and additional vertical force.
[ترجمه گوگل]در نهایت، محاسبه تظاهرات در مورد نشست آب و نیروی عمودی اضافی داده شد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مشخص شد که محاسبه تظاهرات در مورد اسکان dewater و نیروی عمودی بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Favorable Solids Characteristics. Low concentration of dense solids settle rapidly, dewater rapidly; no clarifier washout problem at peak flows.
[ترجمه گوگل]ویژگی های مواد جامد مطلوب غلظت کم مواد جامد متراکم به سرعت ته نشین می شود، به سرعت آبگیری می شود بدون مشکل شستشوی زلال کننده در اوج جریان
[ترجمه ترگمان]ویژگی های جامد مطلوب: غلظت کم جامدات متراکم به سرعت در حال حل شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The traditional drainage method isn't practical. Drainage cutting combined with weeper drain could quickly dewater to the designed water level.
[ترجمه گوگل]روش سنتی زهکشی عملی نیست برش زهکشی همراه با زهکشی اشک آور می تواند به سرعت تا سطح آب طراحی شده آبگیری کند
[ترجمه ترگمان]روش زه کشی سنتی عملی نیست فاضلاب فاضلاب همراه با فاضلاب weeper می تواند به سرعت به سطح آب طراحی شده برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Based on analysis of the characteristics of sludge composition and formation, it is believed that the key point is to dewater and solidify sludge on the spot.
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل ویژگی های ترکیب و تشکیل لجن، اعتقاد بر این است که نکته کلیدی آبگیری و جامد کردن لجن در محل است
[ترجمه ترگمان]بر مبنای تجزیه و تحلیل ویژگی های ترکیب و تشکیل رسوب، باور بر این است که نکته کلیدی to و solidify لجن در محل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] (به ویژه در دگرگون سازى فضولات و مواد شیمیایی ) آب زدایی، گرفتن آب چیزى
[آب و خاک] خشک اندازی

پیشنهاد کاربران

بپرس