devout jew

انگلیسی به انگلیسی

• pious jew, religious jew

پیشنهاد کاربران

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره.
### 🔹 Collocations with devout:
1. devout Christian / Muslim / Buddhist → مؤمن مسیحی / مسلمان / بودایی
...
[مشاهده متن کامل]

2. devout believer → مؤمن واقعی، باورمند عمیق
3. devout faith → ایمان قوی
4. devout follower → پیرو وفادار
5. devout prayer → دعای خالصانه
6. devout Catholic / Jew / Hindu → کاتولیک/یهودی/هندو مؤمن
7. devout lifestyle → سبک زندگی مؤمنانه
8. devout worshipper → عبادت کننده ی مؤمن
9. devout family → خانواده ای دیندار
10. devout heart → دل یا نیت خالص و مؤمنانه
- - -
### 🔸 10 Complex Natural Sentences with devout ( with FA translation ) :
1. Although she is a devout Christian, she respects people of all faiths and beliefs.
گرچه او یک مسیحی مؤمن است، اما برای همه ی ادیان و باورها احترام قائل است.
2. His grandmother was a devout Muslim who never missed a single prayer in her life.
مادربزرگش یک مسلمان مؤمن بود که هیچ وقت حتی یک نماز را هم از دست نداد.
3. The devout followers of the guru traveled thousands of miles just to hear his teachings.
پیروان وفادار آن استاد هزاران کیلومتر سفر کردند تا فقط سخنانش را بشنوند.
4. She led a devout lifestyle, dedicating her days to prayer, charity, and meditation.
او سبک زندگی مؤمنانه ای داشت و روزهایش را وقف دعا، خیریه و مراقبه کرده بود.
5. Despite being a devout Catholic, he questioned some of the church’s more conservative views.
با وجود اینکه یک کاتولیک مؤمن بود، اما بعضی از دیدگاه های محافظه کارانه ی کلیسا را زیر سؤال می برد.
6. He was known as a devout believer in justice, always standing up for the oppressed.
او به عنوان یک باورمند عمیق به عدالت شناخته می شد که همیشه از مظلومان دفاع می کرد.
7. Her devout prayers in times of crisis gave her strength to keep going.
دعاهای خالصانه اش در زمان بحران به او قدرت ادامه دادن می داد.
8. In that devout family, religion was not just a tradition—it was a way of life.
در آن خانواده ی مؤمن، دین فقط یک سنت نبود، بلکه شیوه ای از زندگی بود.
9. Though he was not religious, he admired the discipline and peace in his devout friend’s life.
گرچه خودش مذهبی نبود، اما نظم و آرامش در زندگی دوست مؤمنش را تحسین می کرد.
10. She kept a devout heart even when life’s hardships tried to shake her faith.
حتی وقتی سختی های زندگی سعی در لرزاندن ایمانش داشتند، قلب مؤمن خود را حفظ کرد.
chatgpt

بپرس