devotional

/dɪˈvoʊʃnəl//dɪˈvəʊʃnəl/

معنی: فداکارانه، صمیمانه، عبادتی، بافداکاری
معانی دیگر: نیایشی، مذهبی، وابسته به نماز و دعا

جمله های نمونه

1. In the Hindu tradition, a favorite devotional practice is the clothing of the images of the gods.
[ترجمه عرفان کوه‌پیمان] در ترادادش هندو، یک تمرین آدازشال مورد علاقه، پوشیدن فرتورهای خدایان است.
|
[ترجمه گوگل]در سنت هندو، یک عمل عبادی مورد علاقه، پوشیدن تصاویر خدایان است
[ترجمه ترگمان]در سنت هندو، یک تمرین مذهبی محبوب، لباس خدایان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A discovery of Anglo-Catholicism and its devotional power, originally through its fanatical critics, and then fostered by wise friends.
[ترجمه عرفان کوه‌پیمان] کشفی از کاتولیک - انگلو و توان آدازشال آن، در اصل از راه پَرژَنکاران متعصب آن، و سپس بدست دوستان خردمند پرورش یافت.
|
[ترجمه گوگل]کشفی از کاتولیک-انگلو و قدرت عبادی آن، در اصل از طریق منتقدان متعصب آن، و سپس توسط دوستان خردمند پرورش یافت
[ترجمه ترگمان]کشف آنگلو - کاتولیک و قدرت devotional آن در اصل از طریق منتقدان متعصب خود و سپس توسط دوستان خردمند پرورش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Through a high level of devotional art they enact stages of the contemplative game - indeed provide means of play.
[ترجمه گوگل]آنها از طریق سطح بالایی از هنر عبادی، مراحل بازی متفکرانه را اجرا می کنند - در واقع ابزار بازی را فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از طریق سطح بالایی از هنر اسلامی، مراحل بازی ذهنی را اجرا می کنند - و واقعا ابزار نمایش را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Devotional songs blared from a loudspeaker attached to a tree.
[ترجمه گوگل]آوازهای عبادی از بلندگوی متصل به درخت شنیده می شد
[ترجمه ترگمان]songs از یک بلندگو به یک درخت متصل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the devotional speaker said amen, Lois was amazed when Charleen started right in.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سخنران فداکار آمین گفت، لوئیس از زمانی که چارلین درست شروع کرد شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]وقتی که the مذهبی گفت آمین \"ل - - وی - - ی - - س\" وقتی \"Charleen\" شروع شد شگفت زده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are poetic and devotional works, rather than chronicles.
[ترجمه گوگل]آنها آثاری شاعرانه و عبادی هستند تا وقایع نگاری
[ترجمه ترگمان]آن ها به جای نوشته های مورخان به آثار شاعرانه و مذهبی اشتغال دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A red devotional oil lamp burned on the table below.
[ترجمه گوگل]یک چراغ نفتی قرمز رنگ روی میز زیر سوخته است
[ترجمه ترگمان]چراغ روغن زیتون روی میز پایین می سوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was a devotional rather than a theological work.
[ترجمه گوگل]این یک کار عبادی بود تا کلامی
[ترجمه ترگمان]این یک کتاب مذهبی بود و نه یک کار مذهبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have used it as devotional reading after my morning prayer.
[ترجمه گوگل]من آن را به عنوان قرائت عبادی بعد از نماز صبح استفاده کرده ام
[ترجمه ترگمان]پس از نماز صبح، از آن به عنوان کتب مذهبی استفاده کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Today's devotional is by Tom Holladay, teaching pastor at Saddleback Church and author of 'The Relationship Principles of Jesus. '
[ترجمه گوگل]مراسم عبادی امروز توسط تام هالادی، کشیش در کلیسای Saddleback و نویسنده کتاب "اصول رابطه عیسی مسیح" است '
[ترجمه ترگمان]انجیل امروز توسط تام Holladay، کشیش teaching در کلیسای saddleback و نویسنده کتاب اصول ارتباط عیسی مسیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Work View : Devotional and considerate in working.
[ترجمه گوگل]دیدگاه کار: فداکار و با ملاحظه در کار
[ترجمه ترگمان]نمایش کار: devotional و ملاحظه در کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nothing can take the place of a daily devotional life with Christ.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند جای زندگی عبادی روزانه با مسیح را بگیرد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند جای یک زندگی روزانه مذهبی را با مسیح بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a devotional photographer a very tough man in terms of the handicraft of photo making.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک عکاس فداکار، مردی بسیار سرسخت از نظر هنر دستی در ساخت عکس
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک عکاس مذهبی یک مرد بسیار خشن از لحاظ ساخت دستی عکس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have a bilingual devotional that we would like to give to you.
[ترجمه گوگل]ما یک عبادت دوزبانه داریم که می خواهیم به شما تقدیم کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک devotional bilingual داریم که دوست داریم شما را به شما بدهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I also learned to have daily devotional time that includes praying and reading the bible.
[ترجمه گوگل]من همچنین یاد گرفتم که اوقات عبادت روزانه داشته باشم که شامل دعا و خواندن کتاب مقدس است
[ترجمه ترگمان]همچنین یاد گرفته ام که وقت عبادت روزانه داشته باشم که شامل عبادت و خواندن انجیل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فداکارانه (صفت)
devotional, sacrificial

صمیمانه (صفت)
earnest, inmost, hearty, devotional, matey, heart-whole

عبادتی (صفت)
divine, devotional

با فداکاری (صفت)
devotional

انگلیسی به انگلیسی

• characterized by faithfulness and dedication; used in prayers or religious worship (i.e. devotional book)

پیشنهاد کاربران

devotional
مؤمنانه ( شاملوی شاعر میگوید: نگاه از صدای تو ایمن می شود
چه مؤمنانه نامِ مرا آواز می کنی. )
☑️ آدازشال
آدازشال
( Ādāzeshāl )
واژه ی �آداختن� و جداشدگانِ اون، در نوشتارهای دانشیک و فنی بارها بکار رفتند.
• سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نشناسیم.
🇮🇷 همتای پارسی: آدازشال 🇮🇷
( بازگرد شود به آدازش )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : devote
✅️ اسم ( noun ) : devotion / devotee / devotedness
✅️ صفت ( adjective ) : devoted / devotional
✅️ قید ( adverb ) : devotedly / devotionally
یکی از ۱۴ چاکرهی اصلی بدن واقع در پشت جمجمه در امتداد چشم پنجم
نیایش، دعا
religious
pious
عبادی
نیایشی
نماز و روزه
وقفی و پیشکشی

بپرس