1. Millions of fans follow the TV soap operas devotedly.
[ترجمه گوگل]میلیونها طرفدار سریالهای تلویزیونی را فداکارانه دنبال میکنند
[ترجمه ترگمان]میلیون ها طرفدار با صمیمیت از سریال های تلویزیونی تلویزیون پیروی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میلیون ها طرفدار با صمیمیت از سریال های تلویزیونی تلویزیون پیروی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She nursed her husband devotedly through his last illness.
[ترجمه گوگل]او با فداکاری از شوهرش در آخرین بیماری او پرستاری کرد
[ترجمه ترگمان]او از شوهرش تا آخرین بیماریش از او پرستاری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از شوهرش تا آخرین بیماریش از او پرستاری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some stay after class and follow me devotedly around the campus.
[ترجمه گوگل]بعضی ها بعد از کلاس می مانند و با فداکاری در محوطه دانشگاه دنبال من می آیند
[ترجمه ترگمان]بعضی ها بعد از کلاس می مانند و صمیمانه در اطراف محوطه مدرسه با من همراهی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعضی ها بعد از کلاس می مانند و صمیمانه در اطراف محوطه مدرسه با من همراهی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. However that was, he labored long and devotedly on the statue and produced a most exquisite work of art.
[ترجمه گوگل]با این حال، او مدت ها و فداکارانه روی مجسمه کار کرد و نفیس ترین اثر هنری را تولید کرد
[ترجمه ترگمان]با این همه، او مدت ها در کنار مجسمه به زحمت می نشست و کاره ای هنری بسیار زیبایی را به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این همه، او مدت ها در کنار مجسمه به زحمت می نشست و کاره ای هنری بسیار زیبایی را به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Behind every successful man is a devotedly followed busy schedule rather than a woman.
[ترجمه گوگل]پشت سر هر مرد موفقی به جای یک زن، یک برنامه کاری پرمشغله وجود دارد
[ترجمه ترگمان]پشت هر یک از افراد موفق، به جای یک زن، یک برنامه شلوغ و پر مشغله دنبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پشت هر یک از افراد موفق، به جای یک زن، یک برنامه شلوغ و پر مشغله دنبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But why it is so devotedly attached to it a long time?
[ترجمه گوگل]اما چرا برای مدت طولانی اینقدر فداکارانه به آن وابسته است؟
[ترجمه ترگمان]اما چرا این همه از صمیم قلب به آن وابسته است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما چرا این همه از صمیم قلب به آن وابسته است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Has such a Outsize fool, Cherishes you devotedly, Hooting.
[ترجمه گوگل]چنین احمق بزرگی دارد، شما را فداکار گرامی می دارد، هوتینگ
[ترجمه ترگمان]عجب احمقی است که شما را از صمیم قلب از هم جدا کرده اند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عجب احمقی است که شما را از صمیم قلب از هم جدا کرده اند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And Glass in turn wrote obsessively, devotedly, as if of some plaster saint, about his elder brother Seymour, his Literary Ideal.
[ترجمه گوگل]و گلس به نوبه خود با وسواس و فداکاری، گویی از قدیس گچی، درباره برادر بزرگترش سیمور، ایده آل ادبی خود نوشت
[ترجمه ترگمان]و شیشه به نوبه خود obsessively و صمیمانه به برادر بزرگش سیمور، برادر بزرگ تر خود، نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و شیشه به نوبه خود obsessively و صمیمانه به برادر بزرگش سیمور، برادر بزرگ تر خود، نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She lifted her eyes andbeamed devotedly into his, as her lips rose in a tender half - smile.
[ترجمه گوگل]او چشمانش را بلند کرد و با ارادت به چشمانش تابید، در حالی که لب هایش به صورت نیمه لطیف بلند شدند - لبخند
[ترجمه ترگمان]او چشمانش را بلند کرد و از او جدا شد، در حالی که لب هایش با لبخندی لطیف به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او چشمانش را بلند کرد و از او جدا شد، در حالی که لب هایش با لبخندی لطیف به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Millions of fans follow the TV devotedly.
[ترجمه گوگل]میلیون ها طرفدار تلویزیون را فداکار دنبال می کنند
[ترجمه ترگمان]میلیونها طرفدار از صمیم قلب از این تلویزیون پیروی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میلیونها طرفدار از صمیم قلب از این تلویزیون پیروی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Behind every successful man is a devotedly followed hectic schedule rather than a woman.
[ترجمه گوگل]پشت سر هر مرد موفقی به جای یک زن، برنامهای پرتنش وجود دارد
[ترجمه ترگمان]پشت هر یک از افراد موفق، به جای یک زن، از یک برنامه پر جنب و جوش پیروی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پشت هر یک از افراد موفق، به جای یک زن، از یک برنامه پر جنب و جوش پیروی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He loved his wife devotedly.
[ترجمه گوگل]او عاشقانه همسرش را دوست داشت
[ترجمه ترگمان]او همسر خود را از صمیم قلب دوست می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همسر خود را از صمیم قلب دوست می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He served his master devotedly.
[ترجمه گوگل]او با فداکاری به اربابش خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]او از صمیم قلب به ارباب خود خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از صمیم قلب به ارباب خود خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Learn extensively, inquire thoroughly, ponder prudently, discriminate clearly, and practice devotedly.
[ترجمه گوگل]به طور گسترده بیاموزید، به طور کامل پرس و جو کنید، با احتیاط فکر کنید، به وضوح تمایز قائل شوید، و با فداکاری تمرین کنید
[ترجمه ترگمان]به طور وسیع بیاموزید، به طور کامل تحقیق کنید، به طور واضح و محتاطانه تامل کنید، به طور واضح و با صمیمیت عمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور وسیع بیاموزید، به طور کامل تحقیق کنید، به طور واضح و محتاطانه تامل کنید، به طور واضح و با صمیمیت عمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید