devilment

/ˈdevlmənt//ˈdevlmənt/

معنی: شیطانی، وسوسهء شیطانی
معانی دیگر: دوز و کلک، حقه، شیطنت، بدجنسی، تخسی، نافرمانی و گربه رقصانی

جمله های نمونه

1. He's up to some kind of devilment again, I'll be bound.
[ترجمه گوگل]او دوباره به نوعی شیطون است، من مقید خواهم شد
[ترجمه ترگمان]او دوباره به نوعی وسوسه شیطانی در می اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The combination of sheer male power and boyish devilment was too seductive.
[ترجمه گوگل]ترکیب قدرت محض مردانه و شیطان پسرانه بیش از حد اغوا کننده بود
[ترجمه ترگمان]ترکیب قدرت مردانه و شیطنت بچگانه خیلی اغوا کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The child is always busy with some devilment or other.
[ترجمه گوگل]کودک همیشه با شیطان یا چیزهای دیگر مشغول است
[ترجمه ترگمان]این بچه همیشه با devilment یا چیزهای دیگر مشغول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They often sparkled with devilment when they met yours in conversation.
[ترجمه گوگل]هنگامی که در گفتگو با شما ملاقات می کردند، اغلب با شیطان برق می زدند
[ترجمه ترگمان]هر وقت در گفت وگو با آن ها برخورد می کردند، همیشه وسوسه می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dad's sly grin reflected the devilment that had returned to his eyes.
[ترجمه گوگل]پوزخند حیله گرانه بابا نشان دهنده شیطانی بود که به چشمانش بازگشته بود
[ترجمه ترگمان]لبخند موذیانه بابا شیطانی را منعکس می کرد که به چشمانش بازگشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rapid devilment of network has brought great impulse and influence to traditional ideological and moral education.
[ترجمه گوگل]شيطان سريع شبكه، انگيزه و تأثير زيادي را بر تربيت سنتي عقيدتي و اخلاقي وارد كرده است
[ترجمه ترگمان]انتقال سریع شبکه ایمپالس های بزرگ و تاثیر زیادی به آموزش های ایدئولوژیک و اخلاقی سنتی آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She played a trick on him out of sheer devilment.
[ترجمه گوگل]او از روی شیطنت محض او را فریب داد
[ترجمه ترگمان]او با شیطنت خودش را گول زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It will at least keep us out of some bigger devilment.
[ترجمه گوگل]حداقل ما را از شر یک شیطان بزرگتر دور می کند
[ترجمه ترگمان]حداقل یک وسوسه شیطانی از ما بیرون خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One day you might be writing excuses for your own children when they're late or absent or up to some devilment .
[ترجمه گوگل]یک روز ممکن است برای فرزندان خود بهانه بنویسید، زمانی که آنها دیر یا غیبت می کنند یا به نوعی شیطانی هستند
[ترجمه ترگمان]یک روز ممکن است برای بچه های خود عذر و بهانه بیاورید که دیر یا زود غیبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیطانی (اسم)
devilment

وسوسهء شیطانی (اسم)
devilment

انگلیسی به انگلیسی

• mischief, devilish actions

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : devil / devilry / devilment / deviltry
✅️ صفت ( adjective ) : devilish
✅️ قید ( adverb ) : devilishly

بپرس