devilish

/ˈdevlɪʃ//ˈdevəlɪʃ/

معنی: خبیی، بسیار بد، اهریمنی، شیطان صفت
معانی دیگر: شیطانی، ابلیسی، شیطان مانند، بدجنس، بدذات، بی پروا و پرحرارت، شهر آشوب، آتش پاره، دیو سرشت، (عامیانه) بسیار بد، افتضاح، بی نهایت، یک دنیا

جمله های نمونه

1. their devilish plan was discovered in time
نقشه ی شیطانی آنان به موقع کشف شد.

2. Dalton looked at her with a devilish grin.
[ترجمه گوگل]دالتون با پوزخند شیطانی به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]اقای دالتون با پوزخندی شیطانی به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was handsome, with a devilish charm.
[ترجمه گوگل]او خوش تیپ بود، با جذابیت شیطانی
[ترجمه ترگمان] اون زیبا بود، با یه طلسم شیطانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A battlefield for every devilish emotion known to man.
[ترجمه گوگل]میدان جنگ برای هر احساس شیطانی که برای انسان شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]یک میدان جنگ برای هر احساس شیطانی که در آن شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The devilish smile, oblique and sharp as a scar, had come back to the gaunt face.
[ترجمه گوگل]لبخند شیطانی، مورب و تیز مثل زخم، به صورت لاغر برگشته بود
[ترجمه ترگمان]لبخند شیطانی که مورب و تیز بود به صورت لاغر و نحیف برگشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These clouds took on startling devilish shapes, progressing towards us.
[ترجمه گوگل]این ابرها شکل های شیطانی حیرت انگیزی به خود گرفتند و به سمت ما پیش رفتند
[ترجمه ترگمان]این ابرها در حال پیشروی به سمت ما در حال پیشروی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A devilish Maxwell put this cartoon on a corridor wall.
[ترجمه گوگل]یک ماکسول شیطان صفت این کارتون را روی دیوار راهرو گذاشت
[ترجمه ترگمان]این کارتون \"ماکسول\" - ه که این کارتون رو روی دیوار راهرو قرار داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That lack of balance too is devilish.
[ترجمه گوگل]این عدم تعادل نیز شیطانی است
[ترجمه ترگمان]این عدم تعادل هم شیطانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Charlton Heston plays Perry, complete with devilish beard, and he does everything but cackle with delight over his evilness.
[ترجمه گوگل]چارلتون هستون نقش پری را بازی می‌کند، با ریش شیطانی، و هر کاری انجام می‌دهد، جز اینکه از شرارتش با خوشحالی قهقهه می‌زند
[ترجمه ترگمان]چارلتون هستون با ریشش بازی می کند، با ریش شیطان کامل است، و همه کارها را انجام می دهد، اما با شوق و ذوق حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What devilish torture had Raimundo dreamed up now?
[ترجمه گوگل]حالا رایموندو چه شکنجه شیطانی را در سر می پروراند؟
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر چه شکنجه ای را دیده بودم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She played a devilish trick on him.
[ترجمه گوگل]او یک حقه شیطانی به او زد
[ترجمه ترگمان] اون یه حقه شیطانی رو بهش زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was devilish hard work climbing the mountain.
[ترجمه گوگل]بالا رفتن از کوه کار سخت شیطانی بود
[ترجمه ترگمان]خیلی سخت بود که از کوه بالا می رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I don't have the faire, that devilish charm.
[ترجمه گوگل]من آن جذابیت شیطانی را ندارم
[ترجمه ترگمان]من اون طلسم شیطانی رو ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even worse, this devilish master takes advantage of his dog's loyalty. When they are near to the end, he will tell his dog to stop, then he would have a walkover.
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، این ارباب شیطان صفت از وفاداری سگش سوء استفاده می کند هنگامی که آنها به پایان نزدیک می شوند، او به سگش می گوید که بایستد، سپس او یک پیاده روی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]حتی بدتر، این ارباب شیطانی از وفاداری سگش سو استفاده می کند وقتی به پایان برسند، او به سگش خواهد گفت که بایستد، سپس یک walkover خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خبیی (صفت)
abominable, devilish, evil, hellish, malicious, mischievous, miscreant

بسیار بد (صفت)
detestable, devilish, terrible, desperate

اهریمنی (صفت)
devilish, diabolical, diabolic

شیطان صفت (صفت)
devilish, impish, infernal

انگلیسی به انگلیسی

• diabolic, demonic, satanic; evil, wicked
a devilish idea or action is cruel or wicked.

پیشنهاد کاربران

شرور
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : devil / devilry / devilment / deviltry
✅️ صفت ( adjective ) : devilish
✅️ قید ( adverb ) : devilishly
اهریمنی، خبیثانه، ستمگرانه
شیطانی

بپرس