develop into

پیشنهاد کاربران

develop into: تبدیل شدن به
Regional clashes could develop into larger quarrels.
درگیری های منطقه ای می تواند به اختلافات بزرگتری تبدیل شود.
Chicago developed into a big city in the late 1800s.
شیکاگو در اواخر دهه 1800 به یک شهر بزرگ تبدیل شد.

تبدیل شدن، تغییر پیدا کردن.
ترقی یافتن ( به )
نمو کردن به، رشد کردن، تکامل یافتن
به تدریج رشد کردن - به تدریج تغییر یافتن به چیزی

بپرس