deutsche mark

/ˌdɔɪtʃˈmɑːrk//ˌdɔɪtʃmɑːk/

مارک آلمان (واحد پول آلمان - مخفف آن: dm) (رجوع شود به: جدول: money)

جمله های نمونه

1. Bayer shares fell deutsche mark to 40
[ترجمه گوگل]سهام بایر به 40 مارک آلمان سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]سهم بایر لورکوزن برابر با ۴۰ درصد کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lira was at 109 35 per deutsche mark, little changed from 109 0
[ترجمه گوگل]لیر در هر مارک آلمان 109 35 بود که نسبت به 109 0 تغییر کمی داشت
[ترجمه ترگمان]این لیره به میزان ۱۰۹ و ۳۵ ثانیه بود و از ۱۰۹ امتیاز کمی تغییر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The benchmark five-year deutsche mark swap spread rose 2 basis points to 47 basis points.
[ترجمه گوگل]شاخص سوآپ پنج ساله مارک آلمان با 2 واحد افزایش به 47 واحد پایه رسید
[ترجمه ترگمان]بازه زمانی مبادله علامت تجاری پنج ساله افزایش یافت و به ۴۷ نقطه پایه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dollar was also lower against the deutsche mark.
[ترجمه گوگل]دلار نیز در برابر مارک آلمان کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]دلار نیز پایین تر از مارک deutsche بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The deutsche mark rose 94 percent against other currencies worldwide in 199
[ترجمه گوگل]در سال 199، مارک آلمان در برابر سایر ارزها در سراسر جهان 94 درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]شاخص deutsche در برابر سایر ارزها در جهان ۱۹۹ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sterling was weaker against the deutsche mark at 2354 marks compared with 2390 at the previous close.
[ترجمه گوگل]استرلینگ در برابر مارک آلمان با 2354 مارک در مقایسه با 2390 در بسته قبلی ضعیف تر بود
[ترجمه ترگمان]استرلینگ در مقایسه با ۲۳۹۰ در نزدیکی قبلی با علامت deutsche در مقایسه با ۲۳۹۰ ضعیف تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sterling was little changed against the deutsche mark at 2323 marks compared with 2324 at the previous close.
[ترجمه گوگل]استرلینگ در برابر مارک آلمان با 2323 مارک در مقایسه با 2324 در بسته قبلی تغییر کمی داشت
[ترجمه ترگمان]استرلینگ در مقایسه با ۲۳۲۴ در نزدیکی قبلی با علامت deutsche در مقایسه با ۲۳۲۴ تغییر کمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The benchmark five-year deutsche mark swap spread fell 1 basis point to 45 basis points.
[ترجمه گوگل]شاخص سوآپ پنج ساله مارک آلمانی با 1 واحد کاهش به 45 واحد پایه رسید
[ترجمه ترگمان]بازه زمانی مبادله علامت دهی پنج ساله به طور میانگین به ۴۵ نقطه پایه کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Other successful trades included a bet that the deutsche mark would rise after the collapse of the Berlin wall and a wager that Japanese stocks would start to tumble in 198
[ترجمه گوگل]دیگر معاملات موفق شامل شرط بندی بر افزایش ارزش مارک آلمان پس از فروپاشی دیوار برلین و شرط بندی مبنی بر شروع سقوط سهام ژاپن در سال 198 بود
[ترجمه ترگمان]معاملات موفق دیگر شامل یک شرط بود که علامت deutsche پس از فروپاشی دیوار برلین افزایش خواهد یافت و یک شرط مبنی بر سقوط سهام ژاپن در ۱۹۸ مورد خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Germans want to appreciate the Deutsche mark.
[ترجمه گوگل]آلمانی ها می خواهند از مارک دویچه قدردانی کنند
[ترجمه ترگمان]آلمانی ها می خواهند از مارک آلمان تقدیر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the 1970s, the Deutsche Mark was also pushed to appreciate.
[ترجمه گوگل]در دهه 1970، دویچه مارک نیز تحت فشار قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۷۰، مارک آلمان نیز مجبور شد از او تقدیر و تشکر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The French franc and the deutsche mark are also in use between countries, aren't they?
[ترجمه گوگل]فرانک فرانسه و مارک آلمان هم بین کشورها استفاده می شود، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]فرانک فرانسه و علامت deutsche نیز بین کشورها مورد استفاده قرار می گیرند، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The marka in the name refers to the Deutsche Mark, the currency to which it was pegged until 2002 at a par exchange rate of 1:
[ترجمه گوگل]مارکا در نام به دویچه مارک اشاره دارد، ارزی که تا سال 2002 با نرخ برابری 1 به آن متصل بود:
[ترجمه ترگمان]The در این نام به مارک آلمان اشاره دارد، واحد پولی که تا سال ۲۰۰۲ با نرخ ارز برابر ۱ برابر ثابت نگه داشته شد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As for mark, this means mainly the deutsche mark, for example.
[ترجمه گوگل]در مورد مارک، به عنوان مثال، این عمدتاً به معنای مارک آلمان است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، این به معنای علامت deutsche است، برای مثال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unit of currency in germany

پیشنهاد کاربران

بپرس