1. Queensland heroin users will be able to detoxify rapidly on Naltrexone after a two-year clinical trial of the controversial drug begins in Brisbane this week.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان هروئین کوئینزلند پس از شروع یک آزمایش بالینی دو ساله این داروی بحث برانگیز در بریزبن، می توانند به سرعت با نالترکسون سم زدایی کنند
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان هروئین در کویینزلند پس از دو سال محاکمه کلینیکی این مواد بحث برانگیز در Brisbane این هفته، به سرعت رفع و رفع مسمومیت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان هروئین در کویینزلند پس از دو سال محاکمه کلینیکی این مواد بحث برانگیز در Brisbane این هفته، به سرعت رفع و رفع مسمومیت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Counsellors worked to detoxify her.
[ترجمه گوگل]مشاوران برای سم زدایی او تلاش کردند
[ترجمه ترگمان]Counsellors سعی کرد سم رو دفع کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Counsellors سعی کرد سم رو دفع کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Vitamin C helps to detoxify pollutants in the body.
[ترجمه گوگل]ویتامین C به سم زدایی آلاینده ها در بدن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]ویتامین C به سم زدایی آلاینده ها در بدن کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویتامین C به سم زدایی آلاینده ها در بدن کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Many people have made it a rule to detoxify once a year.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد سم زدایی یک بار در سال را به عنوان یک قانون در نظر گرفته اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم این کار را سالی یکبار به سم زدایی تبدیل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم این کار را سالی یکبار به سم زدایی تبدیل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Seaweed baths can help to detoxify the body.
[ترجمه گوگل]حمام جلبک دریایی می تواند به سم زدایی بدن کمک کند
[ترجمه ترگمان]حمام Seaweed می تواند به تصفیه سموم بدن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حمام Seaweed می تواند به تصفیه سموم بدن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The process also uses milder chemical reagents to detoxify the oil.
[ترجمه گوگل]در این فرآیند همچنین از معرف های شیمیایی ملایم تری برای سم زدایی روغن استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این فرآیند همچنین از معرف های شیمیایی milder برای سم زدایی روغن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فرآیند همچنین از معرف های شیمیایی milder برای سم زدایی روغن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They can't just detoxify these kids, they have to detoxify the whole Punjab.
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانند فقط این بچه ها را سم زدایی کنند، آنها باید کل پنجاب را سم زدایی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانند فقط این کودکان را مسموم کنند، آن ها باید کل پنجاب را مسموم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانند فقط این کودکان را مسموم کنند، آن ها باید کل پنجاب را مسموم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Twists can help detoxify the internal organs and lymphatic system.
[ترجمه گوگل]پیچش می تواند به سم زدایی اندام های داخلی و سیستم لنفاوی کمک کند
[ترجمه ترگمان]twists می توانند به سم زدایی اندام های داخلی و سیستم لنفاوی کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]twists می توانند به سم زدایی اندام های داخلی و سیستم لنفاوی کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is designed to heal, detoxify, and align the body and mind, particularly the spine.
[ترجمه گوگل]این برای التیام، سم زدایی و هماهنگی بدن و ذهن، به ویژه ستون فقرات طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]آن برای التیام و سم زدایی بدن طراحی شده است و بدن و ذهن و به خصوص ستون فقرات را هم تراز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن برای التیام و سم زدایی بدن طراحی شده است و بدن و ذهن و به خصوص ستون فقرات را هم تراز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Detoxify : To counteract or destroy the toxic properties of.
[ترجمه گوگل]سم زدایی: برای مقابله یا از بین بردن خواص سمی
[ترجمه ترگمان]detoxify: برای مقابله یا تخریب خواص سمی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]detoxify: برای مقابله یا تخریب خواص سمی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Can aid digestion, clear hot detoxify, be good at lienal strong stomach, nourishing body.
[ترجمه گوگل]می تواند به هضم غذا کمک کند، سم زدایی گرم را پاک کند، در معده قوی و مغذی بدن خوب باشد
[ترجمه ترگمان]می تواند به هضم غذا، سم زدایی و سم زدایی و سم زدایی در شکم قوی و تغذیه بدن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می تواند به هضم غذا، سم زدایی و سم زدایی و سم زدایی در شکم قوی و تغذیه بدن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The first step to vibrant health, is to detoxify the body of health - repressing toxins and pollutants.
[ترجمه گوگل]اولین قدم برای سلامتی پر جنب و جوش، سم زدایی از بدن سلامت است - سرکوب سموم و آلاینده ها
[ترجمه ترگمان]اولین گام برای سلامتی پر جنب و جوش، سم زدایی بدن سموم و آلاینده ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین گام برای سلامتی پر جنب و جوش، سم زدایی بدن سموم و آلاینده ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Chrysanthemum tea pot bubbles will help detoxify, on respiratory diseases and respiratory sensitivity will also help.
[ترجمه گوگل]حباب های قابلمه چای گل داودی به سم زدایی کمک می کند، در بیماری های تنفسی و حساسیت تنفسی نیز کمک می کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از حباب های چراغ چای نعناع به سم زدایی، در بیماری های تنفسی و حساسیت تنفسی نیز کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از حباب های چراغ چای نعناع به سم زدایی، در بیماری های تنفسی و حساسیت تنفسی نیز کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Winter melon can help detoxify and aid weight loss.
[ترجمه گوگل]خربزه زمستانی می تواند به سم زدایی و کاهش وزن کمک کند
[ترجمه ترگمان]هندوانه در زمستان می تواند به سم زدایی و کاهش وزن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هندوانه در زمستان می تواند به سم زدایی و کاهش وزن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Patulin and bezoar detoxify piece can you eat together?
[ترجمه گوگل]قطعه سم زدایی پاتولین و بزوآر می توانید با هم بخورید؟
[ترجمه ترگمان]Patulin و bezoar پادزهر رو دفع می کنن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Patulin و bezoar پادزهر رو دفع می کنن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید