detoxicate


رجوع شود به: detoxify

جمله های نمونه

1. The clinic detoxicates addicts.
[ترجمه گوگل]کلینیک معتادان را سم زدایی می کند
[ترجمه ترگمان]این کلینیک معتاد به مواد مخدر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The study adopted different methods to detoxicate Castor Bean Meal. The best method would be selected. After that, growing pigs were fed with detoxicated and toxic Castor Bean Meal.
[ترجمه گوگل]این مطالعه روش های مختلفی را برای سم زدایی کنجاله کرچک اتخاذ کرد بهترین روش انتخاب خواهد شد پس از آن، خوک های در حال رشد با کنجاله کرچک سمی و سمی تغذیه شدند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه روش های مختلفی را برای detoxicate Castor Bean مورد استفاده قرار داد بهترین روش انتخاب خواهد شد بعد از آن، پرورش خوک با detoxicated و داروهای سمی Castor بین Meal و toxic پرورش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aspergillas niger is one of the microbes to detoxicate rapeseed meal. It can decrease the contents of phytin acid and glucosinolate in rapeseed meal effectively.
[ترجمه گوگل]آسپرژیلاس نیجر یکی از میکروب های سم زدایی کنجاله کلزا است می تواند محتویات اسید فیتین و گلوکوزینولات را در کنجاله کلزا به طور موثر کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]Aspergillas niger یکی از میکروب ها برای هضم غذای (کلزا)است آلوئه ورا می تواند محتوای اسید phytin و glucosinolate (کلزا)را به طور موثر کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This paper summarized the research on detoxication of the pesticide residual agricultural products and described the application of washing by water, detoxicate factor and ozone generator in that.
[ترجمه گوگل]این مقاله تحقیقات مربوط به سم زدایی باقیمانده آفت کش های محصولات کشاورزی را خلاصه کرده و کاربرد شستشو با آب، عامل سم زدا و مولد ازن را در آن تشریح می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحقیقی را در مورد detoxication محصولات کشاورزی باقیمانده آفت کش به طور خلاصه شرح داد و کاربرد شستشو با آب، عامل detoxicate و ژنراتور اوزون را در آن شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The apparent and true metabolic rate of intact cocks to amino acids in soybean meal, born and meat meal, detoxicate rapeseed meal were higher than those of caecectomized cocks.
[ترجمه گوگل]سرعت متابولیسم ظاهری و واقعی خروس‌های سالم به اسیدهای آمینه در کنجاله سویا، کنجاله گوشتی، کنجاله کلزا سم زدایی از خروس‌های سککتومی شده بیشتر بود
[ترجمه ترگمان]نرخ متابولیک ظاهری و واقعی of سالم به آمینو اسیدها در غذای سویا، تولد و غذای گوشتی، detoxicate (کلزا)بالاتر از غذای of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Indications:Clear away heat, eliminate dampness, purge pathogenic fire, put out steam, detoxicate and cure furuncles .
[ترجمه گوگل]موارد مصرف: گرما را پاک کنید، رطوبت را از بین ببرید، آتش بیماری زا را پاک کنید، بخار را خاموش کنید، فورونکل ها را سم زدایی و درمان کنید
[ترجمه ترگمان]نشانه ها: حرارت پاک، از بین بردن رطوبت، پاک سازی آتش سوزی بیماری زا، خارج کردن بخار، detoxicate و درمان furuncles
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Glutathione is an important active substance in body. Its the important agon in many enzyme reactions, which can scavenge free radical and detoxicate .
[ترجمه گوگل]گلوتاتیون یک ماده فعال مهم در بدن است آگون مهم در بسیاری از واکنش های آنزیمی است که می تواند رادیکال های آزاد را از بین ببرد و سم زدایی کند
[ترجمه ترگمان]Glutathione یک ماده فعال مهم در بدن است این اثر مهم در بسیاری از واکنش های آنزیمی است که می توانند رادیکال و رادیکال را تغذیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Studies of whirlwind furnace show that the processes can be applied to detoxicate the great amount of original chromium slag completely in the industry of chr. . .
[ترجمه گوگل]مطالعات کوره گردبادی نشان می دهد که می توان از این فرآیندها برای سم زدایی مقدار زیادی از سرباره کروم اصلی به طور کامل در صنعت chr استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]مطالعات کوره whirlwind نشان می دهد که این فرآیندها می توانند برای detoxicate مقدار زیادی فلز کروم اصلی به طور کامل در صنعت of بکار گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• remove toxins, remove poisons; rehabilitate a person who is addicted to drugs or alcohol

پیشنهاد کاربران

بپرس