1. a deterioration of the weather conditions
بدتر شدن وضع آب و هوا
2. Mental and physical deterioration both occur naturally with age.
[ترجمه گوگل]زوال روحی و جسمی هر دو به طور طبیعی با افزایش سن رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]زوال ذهنی و فیزیکی هر دو به طور طبیعی با سن و سال رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زوال ذهنی و فیزیکی هر دو به طور طبیعی با سن و سال رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There has been a serious deterioration in her mental condition.
[ترجمه گوگل]وخامت جدی در وضعیت روحی او وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]در وضعیت ذهنی او یک زوال جدی وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در وضعیت ذهنی او یک زوال جدی وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The car's bodywork was already showing signs of deterioration.
[ترجمه گوگل]بدنه خودرو از قبل نشانه هایی از خراب شدن را نشان می داد
[ترجمه ترگمان]ماشین bodywork در حال حاضر نشانه هایی از وخامت را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماشین bodywork در حال حاضر نشانه هایی از وخامت را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We've seen a continuing deterioration in relations between the two countries.
[ترجمه گوگل]ما شاهد وخامت مستمر روابط دو کشور بوده ایم
[ترجمه ترگمان]ما شاهد کاهش مستمر روابط بین دو کشور بوده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما شاهد کاهش مستمر روابط بین دو کشور بوده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The stress led to a gradual deterioration in her health.
[ترجمه گوگل]استرس منجر به وخامت تدریجی سلامتی او شد
[ترجمه ترگمان]استرس منجر به زوال تدریجی سلامت او شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استرس منجر به زوال تدریجی سلامت او شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His deterioration through Alzheimer's Disease with its abundant frustrations had long been for him a physical and mental martyrdom.
[ترجمه گوگل]وخامت او از طریق بیماری آلزایمر با ناامیدی های فراوان آن مدت ها برای او یک شهادت جسمی و روحی بود
[ترجمه ترگمان]زوال او از بیماری آلزایمر با frustrations فراوان برای او یک شهادت جسمی و روحی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زوال او از بیماری آلزایمر با frustrations فراوان برای او یک شهادت جسمی و روحی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The deterioration in the domestic country's terms of trade is the essence of trade diversion.
[ترجمه گوگل]بدتر شدن شرایط تجارت کشور داخلی، جوهره انحراف تجارت است
[ترجمه ترگمان]وخامت اوضاع داخلی کشور ماهیت انحراف تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وخامت اوضاع داخلی کشور ماهیت انحراف تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's no deterioration in intelligence or anything like that, the intelligence is there.
[ترجمه گوگل]هیچ زوالی در هوش یا هر چیز دیگری وجود ندارد، هوش وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هوش و هوش هم در آن وجود ندارد، هوش هم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هوش و هوش هم در آن وجود ندارد، هوش هم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The chronic phase shows progressive deterioration in emotional stability so that relationships become progressively damaged.
[ترجمه گوگل]مرحله مزمن، وخامت تدریجی در ثبات عاطفی را نشان می دهد به طوری که روابط به تدریج آسیب می بیند
[ترجمه ترگمان]این مرحله مزمن، زوال تدریجی در ثبات عاطفی را نشان می دهد به طوری که روابط به تدریج آسیب می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مرحله مزمن، زوال تدریجی در ثبات عاطفی را نشان می دهد به طوری که روابط به تدریج آسیب می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Unless this is noticed quickly, rapid deterioration of water conditions can occur.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه به سرعت متوجه این امر شود، بدتر شدن سریع شرایط آب ممکن است رخ دهد
[ترجمه ترگمان]اگر این امر به سرعت مورد توجه قرار نگیرد، زوال سریع شرایط آب می تواند رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر این امر به سرعت مورد توجه قرار نگیرد، زوال سریع شرایط آب می تواند رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Its presence suggests gradual deterioration of one of the reagents or instrument components. 60.
[ترجمه گوگل]وجود آن حاکی از زوال تدریجی یکی از معرف ها یا اجزای ابزار است 60
[ترجمه ترگمان]حضور آن نشان دهنده زوال تدریجی یکی از the یا اجزای ابزار است ۶۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حضور آن نشان دهنده زوال تدریجی یکی از the یا اجزای ابزار است ۶۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We showed that enalapril prevented such deterioration in normotensive diabetics with microalbuminuria compared with placebo.
[ترجمه گوگل]ما نشان دادیم که انالاپریل در مقایسه با دارونما از چنین وخامتی در بیماران دیابتی دارای فشار خون طبیعی مبتلا به میکروآلبومینوری جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]ما نشان دادیم که enalapril در بیماران دیابتی normotensive با microalbuminuria در مقایسه با دارونما مواجه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما نشان دادیم که enalapril در بیماران دیابتی normotensive با microalbuminuria در مقایسه با دارونما مواجه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. If ozone deterioration persisted, they warned, solar ultraviolet radiation would flood Earth.
[ترجمه گوگل]آنها هشدار دادند که اگر زوال لایه ازن ادامه پیدا کند، تابش فرابنفش خورشیدی به زمین میآید
[ترجمه ترگمان]اگر تخریب لایه اوزون ادامه داشته باشد، آن ها هشدار دادند که اشعه ماورا بنفش خورشید زمین را آلوده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر تخریب لایه اوزون ادامه داشته باشد، آن ها هشدار دادند که اشعه ماورا بنفش خورشید زمین را آلوده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید