detecting

جمله های نمونه

1. We have developed a new technique for detecting errors in the manufacturing process.
[ترجمه گوگل]ما یک تکنیک جدید برای تشخیص خطاها در فرآیند تولید ایجاد کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما یک تکنیک جدید برای تشخیص خطاهای فرآیند تولید ایجاد کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The test used in detecting the disease carries its own risks.
[ترجمه گوگل]آزمایشی که برای تشخیص این بیماری استفاده می شود، خطرات خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]تست مورد استفاده در تشخیص این بیماری، ریسک های خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An increasing number of tests are available for detecting foetal abnormalities.
[ترجمه گوگل]تعداد فزاینده ای از آزمایش ها برای تشخیص ناهنجاری های جنینی در دسترس است
[ترجمه ترگمان]تعداد رو به افزایشی از تست ها برای تشخیص اختلالات کروموزومی در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Breast self-examination is invaluable for detecting cancer in its very early stages.
[ترجمه گوگل]خودآزمایی پستان برای تشخیص سرطان در مراحل اولیه بسیار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]آزمایش خود سینه برای تشخیص سرطان در مراحل اولیه خود بسیار ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cardiovascular tests conventionally used for detecting sympathetic autonomic neuropathy may not be adequate to detect a mild, otherwise asymptomatic neuropathy.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های قلبی عروقی که معمولاً برای تشخیص نوروپاتی اتونوم سمپاتیک استفاده می‌شوند ممکن است برای تشخیص نوروپاتی خفیف و بدون علامت کافی نباشند
[ترجمه ترگمان]آزمایش های قلبی عروقی که به طور معمول برای تشخیص ناخوشی مستقل عصبی مورد استفاده قرار می گیرند ممکن است برای تشخیص یک ناخوشی ملایم، در غیر این صورت، مناسب نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Further, no instruments capable of detecting ice deposits were placed in polar orbit about the Moon during the Apollo era.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هیچ ابزاری که قادر به تشخیص رسوبات یخی باشد در دوران آپولو در مدار قطبی ماه قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هیچ ابزاری برای تشخیص رسوبات یخی در مدار قطبی در دور ماه در طول دوره آپولو قرار داده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Enzyme immunoassays are commercially available for detecting antibody to hepatitis C virus.
[ترجمه گوگل]ایمونواسی های آنزیمی به صورت تجاری برای تشخیص آنتی بادی ویروس هپاتیت C در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]immunoassays آنزیم برای تشخیص آنتی بادی در ویروس هپاتیت سی به صورت تجاری در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Such techniques might prove useful in detecting breast cancer.
[ترجمه گوگل]چنین تکنیک هایی ممکن است در تشخیص سرطان سینه مفید باشند
[ترجمه ترگمان]چنین تکنیک هایی ممکن است در تشخیص سرطان پستان مفید باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reviewing career goals Detecting and quantifying the innate personal attributes of the effective nurse has puzzled recruiters for many years.
[ترجمه گوگل]بررسی اهداف شغلی تشخیص و تعیین کمیت ویژگی‌های شخصی ذاتی پرستار مؤثر، سال‌هاست که استخدام‌کنندگان را متحیر کرده است
[ترجمه ترگمان]مرور اهداف شغلی تشخیص و کمی کردن ویژگی های شخصی پرستار موثر، جذب کنندگان را به مدت چندین سال گیج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Detecting a weakening of international resolve on sanctions, Mandela responded angrily to the Western countries' positions.
[ترجمه گوگل]ماندلا با مشاهده تضعیف عزم بین المللی در مورد تحریم ها، با عصبانیت به مواضع کشورهای غربی پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]ماندلا در پاسخ به مواضع کشورهای غربی با خشم عکس العمل نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many people spend years detecting without ever finding Roman coins.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم بدون یافتن سکه های رومی، سال ها را صرف کشف آن می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم سال ها را بدون پیدا کردن سکه های رومی سپری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Auditors are not responsible for detecting every item of fraud and error.
[ترجمه گوگل]حسابرسان مسئول تشخیص هر مورد تقلب و خطا نیستند
[ترجمه ترگمان]حسابرسان مسیول تشخیص تمامی موارد تقلب و خطا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Detecting secret compartments remains a challenge for immigration inspectors, Ward said.
[ترجمه گوگل]وارد گفت که کشف محفظه های مخفی همچنان یک چالش برای بازرسان مهاجرت است
[ترجمه ترگمان]وارد گفت که کشف محفظه های مخفی چالشی برای بازرسان مهاجرت باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When fire does occur, detecting, containing and extinguishing the flames are the three main principles of immediate action.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آتش رخ می دهد، شناسایی، مهار و خاموش کردن شعله ها سه اصل اصلی اقدام فوری هستند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آتش رخ می دهد، تشخیص، حاوی و خاموش کردن شعله ها، سه اصل مهم اقدام فوری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] ردیابی

انگلیسی به انگلیسی

• discovery, finding, perception

پیشنهاد کاربران

بپرس