detectable

/dəˈtektəbl̩//dɪˈtektəbl̩/

معنی: یافتنی، قابل کشف
معانی دیگر: یافتنی، قابل کشف

جمله های نمونه

1. The noise is barely detectable by the human ear.
[ترجمه گوگل]صدا به سختی توسط گوش انسان قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]سر انسان به سختی قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There has been no detectable change in the patient's condition.
[ترجمه گوگل]هیچ تغییر قابل تشخیصی در وضعیت بیمار ایجاد نشده است
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییر قابل تشخیصی در وضعیت بیمار وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The card has a digital watermark detectable only to electronic cash dispensers.
[ترجمه گوگل]این کارت دارای واترمارک دیجیتالی است که فقط برای دستگاه های پول نقد الکترونیکی قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]این کارت یک نشانه دیجیتال است که تنها با سیستم ذخیره نقدی الکترونیکی قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The enzyme deficiency varies from absence of detectable activity to a residual activity of up to 25% or more.
[ترجمه گوگل]کمبود آنزیم از فقدان فعالیت قابل تشخیص تا فعالیت باقی مانده تا 25 درصد یا بیشتر متغیر است
[ترجمه ترگمان]فقر آنزیم از عدم حضور فعالیت قابل تشخیص تا یک فعالیت باقیمانده تا ۲۵ % یا بیشتر فرق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even modest-sized nuclear explosions can have effects detectable over intercontinental distances.
[ترجمه گوگل]حتی انفجارهای هسته ای با اندازه متوسط ​​نیز می توانند اثرات قابل تشخیص در فواصل بین قاره ای داشته باشند
[ترجمه ترگمان]حتی انفجارهای هسته ای متوسط هم می توانند در فاصله های درون قاره ای به طور قابل تشخیص اثرات داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These are detectable in the concentrate, hardly noticeable in solution and undetectable on surfaces after rinsing.
[ترجمه گوگل]اینها در کنسانتره قابل تشخیص هستند، به سختی در محلول قابل مشاهده هستند و پس از شستشو روی سطوح غیرقابل تشخیص هستند
[ترجمه ترگمان]اینها در کنسانتره قابل تشخیص هستند، به سختی در محلول و غیرقابل تشخیص بر روی سطوح بعد از شستشو قابل تشخیص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Evil to their mind is easily detectable: it reveals itself in bizarre appearances, anti-social behaviour.
[ترجمه گوگل]شر در ذهن آنها به راحتی قابل تشخیص است: خود را در ظاهرهای عجیب و غریب، رفتارهای ضد اجتماعی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ذهن آن ها به راحتی قابل تشخیص است: این رفتار خود را به ظاهر عجیب نشان می دهد، رفتار ضد اجتماعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Low levels of hybridization are also detectable in other regions of the spinal cord.
[ترجمه گوگل]سطوح پایین هیبریداسیون در سایر نواحی نخاع نیز قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]سطح پایین of نیز در مناطق دیگر نخاع قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This contains an invisible watermark . . . detectable only to electronic tills and cash dispensers. The company says it should be impossible to copy.
[ترجمه گوگل]این شامل یک واترمارک نامرئی است قابل تشخیص فقط برای دستمال‌های الکترونیکی و دستگاه‌های پول نقد شرکت می گوید کپی کردن آن غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]این حاوی یک watermark نامریی است که تنها با کد الکترونیکی و dispensers نقد می تواند وجود داشته باشد این شرکت می گوید کپی کردن آن غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No detectable makeup clutters a face that can go steely with the certainty of design convictions.
[ترجمه گوگل]هیچ آرایش قابل تشخیصی چهره ای را که می تواند با اطمینان از اعتقادات طراحی استیل شود، به هم نمی ریزد
[ترجمه ترگمان]هیچ آرایش قابل تشخیصی در صورت وجود ندارد که می تواند با قطعیت محکومیت های طراحی محکم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some have had no virus detectable in their bloodstream for close to two years.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها نزدیک به دو سال است که هیچ ویروس قابل شناسایی در جریان خون خود ندارند
[ترجمه ترگمان]برخی از برخی ویروس که در جریان خون آن ها کشف نشده است، برای دو سال کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There were no detectable p53 mutations in genomic DNA from the six children who developed secondary brain tumours.
[ترجمه گوگل]هیچ جهش قابل تشخیص p53 در DNA ژنومی شش کودکی که به تومورهای ثانویه مغزی مبتلا شده بودند، وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ اثری از جهش p۵۳ در DNA ژنومی از شش فرزند وجود نداشت که تومورهای مغزی ثانویه را ایجاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Detectable above the hubbub was the relentless throb of Christmas carols.
[ترجمه گوگل]صدای تپش بی وقفه سرودهای کریسمس قابل تشخیص در بالای این هاب بود
[ترجمه ترگمان]بالاتر از این هیاهو، ضربان بی رحما نه سرود کریسمس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Phosphatidylglycerol was detectable in patients with chronic atrophic gastritis, but not in controls or in patients with duodenal ulcer.
[ترجمه گوگل]فسفاتیدیل گلیسرول در بیماران مبتلا به گاستریت آتروفیک مزمن قابل تشخیص بود، اما در گروه شاهد یا در بیماران مبتلا به زخم اثنی عشر قابل تشخیص نبود
[ترجمه ترگمان]Phosphatidylglycerol در بیمارانی با atrophic مزمن atrophic یافت شد، اما نه در کنترل و یا در بیماران با ulcer duodenal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. No such wrapping is detectable with the truncated enzymes.
[ترجمه گوگل]چنین پوششی با آنزیم های کوتاه شده قابل تشخیص نیست
[ترجمه ترگمان]چنین پیوندی با آنزیم های ناقص وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یافتنی (صفت)
acquirable, detectable, traceable

قابل کشف (صفت)
detectable, scrutable

انگلیسی به انگلیسی

• can be detected, findable, discoverable, perceivable, noticeable
something that is detectable can be noticed or discovered.

پیشنهاد کاربران

detectable = noticeable = discernible
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : detect
✅️ اسم ( noun ) : detection / detective / detector
✅️ صفت ( adjective ) : detectable
✅️ قید ( adverb ) : _
یافته
detectable ( adj ) = discernible ( adj )
به معناهای : قابل تشخیص، قابل مشاهده، قابل شناسایی، کشف شدنی، قابل درک/مشخص، نمایان، آشکار
قابل کشف
قابل مشاهده
قابل تشخیص
شناسایی پذیر، شناهت پذیر و دست یافتنی بسیار زیبا هستند

بپرس