detainment

جمله های نمونه

1. I have been cudgel my brains for detainment you. However, everything is holdthe sun.
[ترجمه گوگل]من برای بازداشت تو مغزم را در آغوش گرفته ام با این حال، همه چیز خورشید را نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]من به خاطر detainment به مغزم خدمت کرده ام به هر حال، همه چیز زیر نور خورشید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The detainees seek the right to appeal their detainment in federal court.
[ترجمه گوگل]بازداشت شدگان به دنبال حق درخواست تجدید نظر در مورد بازداشت خود در دادگاه فدرال هستند
[ترجمه ترگمان]بازداشت شدگان به دنبال حق درخواست استیناف در دادگاه فدرال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In application of the pretrial detainment the principle of exception and proportionality should be maintained.
[ترجمه گوگل]در اعمال بازداشت موقت، اصل استثنا و تناسب باید حفظ شود
[ترجمه ترگمان]در کاربرد پیش از محاکمه، اصل استثنا و تناسب باید حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Article 39 Detainment and auction of a small ship of which the total tonnage is lower than 20 tons may be carried out in accordance with the provisions of the civil procedure law.
[ترجمه گوگل]ماده 39 - توقیف و مزایده کشتی کوچکی که مجموع وزن آن کمتر از 20 تن باشد طبق مقررات قانون آیین دادرسی مدنی قابل انجام است
[ترجمه ترگمان]ماده ۳۹ detainment و حراجی یک کشتی کوچک که تناژ مجموع آن کم تر از ۲۰ تن است ممکن است مطابق با مفاد قانون آیین دادرسی مدنی انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The System of detainment is to arrest suspect without ensuring he is guilty.
[ترجمه گوگل]سیستم بازداشت برای دستگیری مظنون بدون اطمینان از مجرم بودن او است
[ترجمه ترگمان]سیستم of دستگیری فرد مظنون بدون کسب اطمینان از گناه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Concept and principles of unconvicted detainment are discussed in Chapter
[ترجمه گوگل]مفهوم و اصول بازداشت بدون محکومیت در فصل مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مفهوم و اصول of detainment در فصل ۹ مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The crime of illegal detainment due claim is increasing recently, which should draw public attention seriously.
[ترجمه گوگل]جرم بازداشت غیرقانونی به دلیل ادعای اخیر در حال افزایش است که باید توجه عمومی را به طور جدی جلب کند
[ترجمه ترگمان]جرم قاچاق غیرقانونی مواد مخدر اخیرا افزایش یافته است که باید توجه عمومی را به طور جدی جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had made two choices but not me, what I could do for detainment?
[ترجمه گوگل]او دو انتخاب کرده بود اما من نه، برای بازداشت چه کاری می توانستم انجام دهم؟
[ترجمه ترگمان]او دوتا انتخاب کرده بود، ولی من نبودم، کاری که می توانستم برای detainment انجام دهم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The suspect accused of illegally producing fake discs signed his name on the detainment certificate.
[ترجمه گوگل]مظنون به تولید غیرقانونی دیسک های جعلی نام خود را در گواهی بازداشت امضا کرد
[ترجمه ترگمان]این مظنون متهم به تولید غیرقانونی دیسک های تقلبی نام خود را در گواهی نامه detainment امضا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• detention, act of keeping in custody, confinement

پیشنهاد کاربران

منع
بازداشت، دستگیر ، جلب، توقیف، حبس، دستگیر، زندانی، گرفتار

بپرس