desuggest

پیشنهاد کاربران

بازداشتن، منع کردن، دلسرد کردن، پیشنهاد نکردن، دور نگه داشتن
The limitations we think we have need to be desuggested
آن محدودیت هایی که فکر میکنیم داریم لازم است بازداشته شوند

بپرس