despoil

/dɪˈspoɪl//dɪˈspoɪl/

معنی: دزدیدن، چپاول کردن، غارت کردن
معانی دیگر: چاپیدن، به یغما بردن، تاراج کردن، ربودن بیشتر با of

جمله های نمونه

1. The invaders despoiled the country of all its treasures.
[ترجمه گوگل]مهاجمان کشور را از تمام گنجینه های آن غارت کردند
[ترجمه ترگمان]مهاجمان کشور را از همه its غارت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The victorious army despoil the city of all its treasure.
[ترجمه گوگل]ارتش پیروز تمام گنجینه شهر را غارت می کند
[ترجمه ترگمان]ارتش فاتح شهر همه گنجینه اش را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The thief despoiled the old man of his belongings.
[ترجمه گوگل]دزد وسایل پیرمرد را غارت کرد
[ترجمه ترگمان]دزد پیر اموال خود را خالی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many of the tombs had been despoiled.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقبره ها ویران شده بودند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقبره ها غارت شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The city of greece and asia is despoil of their most valuable ornament.
[ترجمه گوگل]شهر یونان و آسیا غارت ارزشمندترین زیورآلات آنهاست
[ترجمه ترگمان]شهر یونان و آسیا یکی از ارزشمندترین تزیینات آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The victorious army despoiled the city of many priceless treasures.
[ترجمه گوگل]ارتش پیروز، شهر بسیاری از گنجینه های گرانبها را غارت کرد
[ترجمه ترگمان]ارتش پیروزمند، شهر بسیاری از گنجینه های ارزشمند را غارت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Museums have despoiled India of many priceless treasures.
[ترجمه گوگل]موزه‌ها هند را از گنجینه‌های گران‌قیمت غارت کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]موزه ها هند را از بسیاری از گنجینه های ارزشمند محروم کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They despoiled the villagers of their belongings.
[ترجمه گوگل]اموال روستاییان را غارت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها روستاییان را غارت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sandy beaches are being despoiled by an oil spill.
[ترجمه گوگل]سواحل شنی به دلیل نشت نفت در حال خراب شدن هستند
[ترجمه ترگمان]سواحل ماسه ای توسط نشت نفت غارت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Barbarians despoiled the western towns.
[ترجمه گوگل]بربرها شهرهای غربی را غارت کردند
[ترجمه ترگمان]Barbarians شهرهای غربی را غارت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It made little difference if a dreadful rash despoiled both little faces.
[ترجمه گوگل]فرق چندانی نمی کرد اگر راش وحشتناکی هر دو صورت کوچک را خراب کند
[ترجمه ترگمان]اگر صورت کوچک هر دو صورت کوچک را می گرفت، تغییر چندانی نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Regulated, socialised economies trample on human dignity, despoil the natural environment and depress economic performance.
[ترجمه گوگل]اقتصادهای منظم و اجتماعی شده کرامت انسانی را زیر پا می گذارند، محیط طبیعی را غارت می کنند و عملکرد اقتصادی را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]اقتصاد socialised، اقتصاد socialised را زیر پا می گذارد، محیط طبیعی را نابود می کند و عملکرد اقتصادی را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And tremble and despoil themselves : 0 hear!
[ترجمه گوگل]و خود را بلرزانند و ویران کنند: 0 بشنو!
[ترجمه ترگمان]و خود را به لرزه درمی آورد: صفر صدا!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And tremble and despoil themselves : oh hear!
[ترجمه گوگل]و خود را بلرزانند و ویران کنند: اوه بشنو!
[ترجمه ترگمان]و خود را به لرزه درمی آورد: آه، گوش کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دزدیدن (فعل)
abduct, rob, steal, embezzle, despoil, filch, snaffle, peak, pick, prig, poach, picaroon, spoliate, rifle, thieve, purloin

چپاول کردن (فعل)
despoil, swoop, ransack, foray, maraud, spoliate

غارت کردن (فعل)
rob, despoil, harry, ravage, ransack, sack, harrow, raven, pillage, plunder, pirate, loot, foray, maraud, spoliate, reave

انگلیسی به انگلیسی

• pillage, loot, rob
to despoil a place means to make it less attractive, valuable, or important by taking things away from it or by destroying it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. غارت کردن. تاراج کردن. به یغما بردن ۲. تباه کردن. نابود کردن. ویران کردن
مثال:
and feared lest the people should despoil you,
و ترسیدید مبادا مردم شما را غارت کنند.
بر باد دادن
⁦✔️⁩غارت کردن،
به یغما بردن،
تاراج کردن
Seascape: the state of our oceans
Race to the bottom: the disastrous blindfolded rush to mine the deep sea
. . .
One of the largest mining operations ever seen on Earth aims to 💥despoil💥 an ocean we are only barely beginning to understand
...
[مشاهده متن کامل]

by Jonathan Watts, global environment editor
Theguardian. com@

steal or violently remove valuable possessions from;
To plunder
To rob
To raid

بپرس