دیکشنری
مترجم
بپرس
desperate situation
معنی
: فروماندگی
دنبال کنید
مترادف ها
فروماندگی
(اسم)
poverty, fatigue, inability, despair, desperate situation
پیشنهاد کاربران
اوضاع وخیم
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها