desk clerk

جمله های نمونه

1. Leave the keys with the desk clerk .
[ترجمه kolyaei] کلیدها را به متتصدی پذیرش هتل تحویل دهید.
|
[ترجمه حسین] مسئول پذیرش
|
[ترجمه گوگل]کلیدها را نزد کارمند میز بسپارید
[ترجمه ترگمان]کلیدها را با منشی میزش بگذار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was no desk clerk in the notebook.
[ترجمه گوگل]هیچ منشی در دفترچه نبود
[ترجمه ترگمان]دفتری در دفتر کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The desk clerk was a worried, grey-haired man with steel-rimmed glasses and a medal.
[ترجمه گوگل]کارمند میز مردی نگران و با موهای خاکستری با عینک های فولادی و مدال بود
[ترجمه ترگمان]کارمند هتل، مردی بود نگران، با عینک قاب فلزی و یک مدال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Al Perry, Hotel Congress desk clerk.
[ترجمه گوگل]آل پری، کارمند میز کنگره هتل
[ترجمه ترگمان]آل پری، منشی هتل کنگره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It had to be the desk clerk.
[ترجمه گوگل]باید منشی میز بود
[ترجمه ترگمان]باید کارمند میز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The same desk clerk was on duty when Kragan left the hotel two hours later, at nine in the evening.
[ترجمه گوگل]همان کارمند میز در حال انجام وظیفه بود که کراگان دو ساعت بعد، ساعت نه شب از هتل خارج شد
[ترجمه ترگمان]همان میز تحریر، هنگامی که دو ساعت بعد، ساعت ۹ شب هتل را ترک کرد، متصدی پذیرش مشغول انجام وظیفه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Will you need an experienced desk clerk for your hotel next summer?
[ترجمه گوگل]آیا در تابستان آینده برای هتل خود به یک میز کار با تجربه نیاز دارید؟
[ترجمه ترگمان]پس تابستان آینده به یک کارمند با تجربه احتیاج خواهید داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Desk clerk: Good morning, Miss Walker.
[ترجمه گوگل]منشی میز: صبح بخیر خانم واکر
[ترجمه ترگمان] صبح بخیر، خانم واکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shall you need an experienced desk clerk for your hotel next summer?
[ترجمه گوگل]آیا در تابستان آینده برای هتل خود به یک میز کار مجرب نیاز دارید؟
[ترجمه ترگمان]پس تابستان آینده به یک کارمند با تجربه احتیاج خواهید داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Any desk clerk work can be done by a few clicks.
[ترجمه گوگل]هر کار منشی میز را می توان با چند کلیک انجام داد
[ترجمه ترگمان]هر کارمند دفتری میتونه با چند تا کلیک کار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The desk clerk promised to give them a sea view room.
[ترجمه گوگل]کارمند میز قول داد اتاقی با دید دریا به آنها بدهد
[ترجمه ترگمان]کارمند هتل قول داد که به آن ها یک اتاق از دریا بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Desk clerk: There you are, sir. Room 42
[ترجمه گوگل]منشی میز: آقا شما اینجا هستید اتاق 42
[ترجمه ترگمان]کارمند میز پذیرش گفت: بفرمایید قربان، اتاق شماره ۴۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Front desk clerk. Is this Mr. Lie?
[ترجمه گوگل]منشی میز جلو آیا این آقای دروغ است؟
[ترجمه ترگمان]متصدی پذیرش هتل این آقای دراز کشیده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can ask the desk clerk.
[ترجمه گوگل]می توانید از کارمند میز بپرسید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از کارمند هتل بپرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a desk clerk is a receptionist in a hotel; used in american english.

پیشنهاد کاربران

desk clerk ( n ) ( dɛsk klərk ) =a person whose job is dealing with people arriving at or leaving a hotel, synonym receptionist
desk clerk
پذیرشگر
۱. کارمند دفتری ( در بانک، اداره، و . . . )
۲. مسئول پذیرش ( در هتل، مهمانخانه، و . . . )
کسی که پشت میز هتل میشیند و کلید اتاق را از او دریافت میکنید یا مسئول پذیرش.
مسئول پذیرش هتل، تحویل دار هتل
تحویل دار هتل ( اسم )
مسئول پذیرش

کسی که پشت میز پذیرش هتل کار میکند

بپرس