desk bound job

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
شغل پشت میزنشینی / کار اداری ثابت
در زبان محاوره ای:
کار دفتری، کار نشسته
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( واقعی – محیط کار ) :**
شغلی که عمدتاً شامل نشستن پشت میز و انجام کارهای اداری یا کامپیوتری است.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: *He has a desk - bound job and rarely moves during the day. *
او شغل پشت میزنشینی دارد و به ندرت در طول روز حرکت می کند.
2. ** ( استعاری – سبک زندگی ) :**
اشاره به نوع کاری که باعث کم تحرکی، خستگی و مشکلات سلامتی ناشی از نشستن طولانی می شود.
3. ** ( فرهنگی – اجتماعی ) :**
در رسانه ها و گفتگوهای عمومی، این اصطلاح گاهی با بار منفی به کار می رود، چون به سبک زندگی کم تحرک و ناسالم اشاره دارد.
- - -
🔸 مترادف ها:
sedentary job – office job – desk job – white - collar work