desirous

/dəˈzaɪrəs//dɪˈzaɪərəs/

معنی: خواهان، مشتاق، ارزومند، مایل
معانی دیگر: آرزومند، خواستار، یازان، کامجو، علاقمند، خواسته

جمله های نمونه

1. desirous of meeting her
مشتاق دیدار او

2. we are desirous of establishing friendly relations with pakistan
ما خواستار برقراری روابط دوستانه با پاکستان هستیم.

3. The President is strongly desirous that you should be in charge of the hydraulid project.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور به شدت مایل است که شما مسئول پروژه هیدرولید باشید
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور شدیدا خواهان این است که شما مسئول پروژه hydraulid باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is desirous of her hand in marriage.
[ترجمه گوگل]او آرزوی ازدواج او را دارد
[ترجمه ترگمان]او مشتاق ازدواج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The duke is desirous of meeting you.
[ترجمه گوگل]دوک مایل است با شما ملاقات کند
[ترجمه ترگمان]دوک می خواهد شما را ملاقات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At that point Franco was desirous of prolonging the war.
[ترجمه گوگل]در آن زمان فرانکو مایل به طولانی شدن جنگ بود
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه که فرانکو می خواست جنگ را به تاخیر بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Margotte swept on, enormously desirous of doing good.
[ترجمه گوگل]مارگوت به کار خود ادامه داد و به شدت میل به انجام کارهای خوب داشت
[ترجمه ترگمان]Margotte به راه خود ادامه دادند و بسیار مایل بودند که این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I fancy Clodius is desirous to be your successor.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم کلودیوس می خواهد جانشین شما باشد
[ترجمه ترگمان]من تصور می کنم که Clodius می خواهد جانشین تو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The president is strongly desirous that you should attend the meeting.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور شدیداً مایل است که شما در جلسه شرکت کنید
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور به شدت مشتاق است که شما در این جلسه شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Desirous of knowing something about the operations, I stood and watched the spectacle.
[ترجمه گوگل]با آرزوی دانستن چیزی در مورد عملیات، ایستادم و به تماشای این نمایش پرداختم
[ترجمه ترگمان]در حالی که می دانستم چیزی در مورد عملیات می دانم، ایستادم و تماشا کردن منظره را تماشا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why are you desirous of leaving your present employer?
[ترجمه گوگل]چرا مایل به ترک کارفرمای فعلی خود هستید؟
[ترجمه ترگمان]چرا می خواهید کارفرمای فعلی خود را ترک کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'm desirous of establishing regular business relations with you.
[ترجمه گوگل]من مایلم با شما روابط تجاری منظم برقرار کنم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم روابط منظمی با شما برقرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had come, desirous to know the extent of Mary's grief for Mr. Carson.
[ترجمه گوگل]او آمده بود، در آرزوی دانستن میزان اندوه مری برای آقای کارسون
[ترجمه ترگمان]او امده بود، مشتاق بود تا حدی اندوه مری کار سن را بداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why are you desirous of leaving your present job?
[ترجمه گوگل]چرا مایل به ترک شغل فعلی خود هستید؟
[ترجمه ترگمان]چرا می خواهید شغل your را ترک کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خواهان (صفت)
willing, wishing, desirous, fond, demanding, asking, requesting, soliciting, begging, wishful

مشتاق (صفت)
anxious, impatient, willing, longing, strenuous, earnest, studious, keen, agog, solicitous, eager, enthusiastic, aspiring, avid, wistful, desirous, appetent, fond, thirsty, lickerish, athirst, hungry, breathless, fervid, full of desire, perfervid, raring, wishful

ارزومند (صفت)
anxious, solicitous, avid, wistful, ambitious, aspirant, desirous, appetent, wishful

مایل (صفت)
disposed, willing, longing, keen, solicitous, wishing, desirous, inclined, fond, hankering, bent, oblique, wanting, craving, sideling, sidling, wishful, yearning

انگلیسی به انگلیسی

• longing, yearning, craving
if you are desirous of something, you want it very much; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : desire
اسم ( noun ) : desire / desirability
صفت ( adjective ) : desirous / desirable
قید ( adverb ) : desirably
میل آگین

بپرس