desiccation

/ˌdesəˈkeɪʃn̩//ˌdesɪˈkeɪʃn̩/

خشک کردن

جمله های نمونه

1. The dramatic desiccation of North Africa is a perplexing phenomenon.
[ترجمه مریم صادقی] روند خشک شوندگی شدید در افریقای شمالی، پدیده ای گیج کننده است.
|
[ترجمه گوگل]خشک شدن چشمگیر شمال آفریقا یک پدیده گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]جذابیت چشمگیر آفریقای شمالی پدیده ای گیج کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Perhaps this is a response to desiccation.
[ترجمه گوگل]شاید این پاسخی به خشک شدن باشد
[ترجمه ترگمان]شاید این واکنشی به desiccation باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Application: Suitable for desiccation, medical treatment and poultry artificial incubation.
[ترجمه گوگل]کاربرد: مناسب برای خشک کردن، درمان پزشکی و جوجه کشی مصنوعی طیور
[ترجمه ترگمان]کاربردی: مناسب برای desiccation، درمان پزشکی و جوجه کشی مصنوعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was suggested that desiccation sensitivity in recalcitrant wampee seeds was related to the metabolism of nucleic acids and proteins.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که حساسیت به خشک شدن در دانه‌های وامپی مقاوم به متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و پروتئین‌ها مرتبط است
[ترجمه ترگمان]همچنین نشان داده شد که حساسیت desiccation در بذرهای wampee مقاوم مربوط به متابولیسم اسیده ای نوکلییک و پروتیین ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Desiccation cracks and contracted pores of the primary coagulum are also remarkable in metacrysts of pyrite.
[ترجمه گوگل]ترک های خشکی و منافذ منقبض منعقد اولیه نیز در متاکریست های پیریت قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]cracks desiccation و منافذ قراردادی the اولیه نیز در metacrysts پیریت قابل توجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spores normally resist desiccation and have many ordinary procedures of disinfection.
[ترجمه گوگل]هاگ ها معمولاً در برابر خشک شدن مقاومت می کنند و بسیاری از روش های معمول ضد عفونی را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]spores معمولا در برابر desiccation مقاومت می کنند و رویه های معمول ضد عفونی کردن را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Desiccation The drying out of an organism due to evaporation.
[ترجمه گوگل]خشک شدن: خشک شدن یک موجود زنده در اثر تبخیر
[ترجمه ترگمان]desiccation خشک شدن یک ارگانیسم به علت تبخیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We also studied on the inspissation and desiccation technology, and find out the preparation method of the granule finally.
[ترجمه گوگل]ما همچنین در مورد فن آوری الهام بخشی و خشک کردن مطالعه کردیم و در نهایت روش تهیه گرانول را پیدا کردیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین در مورد تکنولوژی inspissation و desiccation مطالعه کردیم و روش آماده سازی of را پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In Europe the desiccation and preservation of corpses is a particularly Sicilian affair.
[ترجمه گوگل]در اروپا خشک کردن و حفظ اجساد یک امر خاص سیسیلی است
[ترجمه ترگمان]در اروپا، حفظ و نگهداری اجساد مربوط به سیسیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Self - desiccation: autogenous relative humidity change of a cementitious material system after setting. caused by chemical shrinkage.
[ترجمه گوگل]خود خشک شدن: تغییر رطوبت نسبی خودبخودی سیستم مواد سیمانی پس از گیرش ناشی از انقباض شیمیایی
[ترجمه ترگمان]Self: تغییر رطوبت نسبی یک سیستم مواد cementitious بعد از تنظیم که ناشی از انقباض شیمیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the desiccation tolerance test, we can know generally that the storage behavior of Manglietia grandis seeds are intermediate type.
[ترجمه گوگل]پس از تست تحمل به خشکی، به طور کلی می توان فهمید که رفتار ذخیره سازی بذر Manglietia grandis از نوع متوسط ​​است
[ترجمه ترگمان]پس از آزمون تحمل desiccation، ما به طور کلی می توانیم بدانیم که رفتار ذخیره سازی دانه های Manglietia type نوع میانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Changes in desiccation tolerance of pea ( Pisum sativum) seeds during imbibition were studied in this paper.
[ترجمه گوگل]تغییرات تحمل به خشکی دانه های نخود (Pisum sativum) در طول جذب در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تغییرات در تحمل desiccation دانه نخود فرنگی (Pisum sativum)در طول imbibition در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The film block design utilize special mixed desiccation to get off water and acid.
[ترجمه گوگل]طراحی بلوک فیلم از خشک شدن مخلوط مخصوص برای حذف آب و اسید استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]طراحی بلوک فیلم از desiccation مختلط ویژه برای جدا شدن از آب و اسید استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Three cases of homosexuality correction by electric desiccation under hypnoticsituation had all been done successfuly.
[ترجمه گوگل]سه مورد اصلاح همجنسگرایی با خشک کردن الکتریکی تحت شرایط هیپنوتیزمی همگی با موفقیت انجام شد
[ترجمه ترگمان]سه مورد اصلاح همجنس بازی توسط desiccation الکتریکی تحت hypnoticsituation انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Insects can also lose heat by evaporation from their spiracles, but this may lead to desiccation.
[ترجمه گوگل]حشرات همچنین می توانند گرما را با تبخیر از مارپیچ های خود از دست بدهند، اما این ممکن است منجر به خشک شدن شود
[ترجمه ترگمان]حشرات همچنین می توانند با تبخیر از spiracles خود گرما را از دست بدهند، اما این ممکن است منجر به desiccation شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] خوشیدگی - از دست دادن آب
[زمین شناسی] خشک شدگی
[نساجی] خشکاندن - آبگیری
[نفت] خشکاندن

انگلیسی به انگلیسی

• process of drying food, dehydration; removal of all moisture

پیشنهاد کاربران

the process of becoming completely dried
فرآیند خشک شدن کامل
خشک شدن ( از واژه لاتین de - "به طور کامل" siccare "خشک کردن" ) ، حالت خشکی شدید یا فرآیند خشک شدن شدید است.
At this time of year, there is another obstruction – desiccating Christmas trees.
desiccation
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/desiccation
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : desiccate
✅️ اسم ( noun ) : desiccation
✅️ صفت ( adjective ) : desiccated
✅️ قید ( adverb ) : _
خشکی ( مثلا خشکی پوست یا خشکی زخم )
کشورزی: پسابیدگی

بپرس