desecration

/desəˈkreɪʃn̩//ˌdesɪˈkreɪʃn̩/

معنی: بی حرمتی، هتک حرمت
معانی دیگر: بی احترامی (نسبت به چیز یا جای مقدس)

جمله های نمونه

1. the desecration of somebody's tomb
بی حرمتی نسبت به آرامگاه کسی

2. People were horrified at the desecration of the cemetery.
[ترجمه گوگل]مردم از هتک حرمت قبرستان وحشت کردند
[ترجمه ترگمان]مردم از بی حرمتی به گورستان وحشت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The whole area has been shocked by the desecration of the cemetery.
[ترجمه گوگل]تمام منطقه از هتک حرمت قبرستان شوکه شده است
[ترجمه ترگمان]همه این منطقه از بی حرمتی به این گورستان شگفت زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There the desecration of his parent's tomb was seen as the outlet for feelings that knew no other way of expression.
[ترجمه گوگل]در آنجا هتک حرمت مقبره پدر و مادرش به عنوان خروجی برای احساساتی تلقی می شد که راه دیگری برای بیان نمی شناختند
[ترجمه ترگمان]به یاد قبر پدر و مادرش افتاد که راهی برای احساسات و احساسات دیگر وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is it not a form of self desecration not to cultivate this primeval delight in flowers?
[ترجمه گوگل]آیا پرورش ندادن این لذت اولیه در گلها نوعی هتک نفس نیست؟
[ترجمه ترگمان]آیا این نوعی هتک حرمت به خود نیست که این شادی بدوی را در گل ها پرورش دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wouldn't it come perilously close to desecration?
[ترجمه گوگل]آیا به طرز خطرناکی به هتک حرمت نزدیک نمی شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این کار خطرناک به نظر نمی رسید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And in which the desecration the crime, because he does not believe in God.
[ترجمه گوگل]و در آن هتک حرمت جرم است، زیرا او به خدا ایمان ندارد
[ترجمه ترگمان]و در آن به خاطر این جنایت، به خاطر اینکه به خدا اعتقاد ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Desecration, and so forth, and lectured you on dignity and sanctity.
[ترجمه گوگل]هتک حرمت و غیره و برای شما در مورد کرامت و حرمت سخنرانی کرد
[ترجمه ترگمان]desecration، و غیره، و درباره عزت و تقدس سخنرانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fund seeks to prevent desecration of Pele, the native goddess of fire and volcanoes, and finds geothermal energy projects sacrilegious.
[ترجمه گوگل]این صندوق به دنبال جلوگیری از هتک حرمت به پله، الهه بومی آتش و آتشفشان ها است و پروژه های انرژی زمین گرمایی را توهین آمیز می داند
[ترجمه ترگمان]این صندوق به دنبال جلوگیری از بی حرمتی به Pele، الهه بومی آتش و آتش فشان است و پروژه های انرژی زمین گرمایی را هتک حرمت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Desecration: will no longer break stealth.
[ترجمه گوگل]هتک حرمت: دیگر مخفی کاری را نمی شکند
[ترجمه ترگمان]دیگه دزدکی وارد نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since convening in January 199 the House has voted for amendments that required a balanced federal budget and forbade flag desecration.
[ترجمه گوگل]از زمان تشکیل در ژانویه 199، مجلس نمایندگان به اصلاحاتی رای داده است که نیازمند بودجه متعادل فدرال بوده و هتک حرمت پرچم را ممنوع کرده است
[ترجمه ترگمان]از زمان برگزاری ۱۹۹ قانون در ماه ژانویه، مجلس به اصلاحاتی که نیاز به بودجه متعادل فدرال داشت رای داد و بی حرمتی به پرچم را ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Meanwhile, the Senate voted but failed to get a two-thirds majority on the balanced budget and flag desecration amendments.
[ترجمه گوگل]در همین حال، سنا رای داد اما نتوانست دو سوم اکثریت را در مورد بودجه متعادل و اصلاحیه های هتک حرمت پرچم به دست آورد
[ترجمه ترگمان]در همان حال، سنا رای داد اما نتوانست اکثریت دوسوم از بودجه متوازن و بی حرمتی به پرچم را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why limit the benefactors of an amendment only to those offended by flag desecration?
[ترجمه گوگل]چرا خیرین یک اصلاحیه را فقط به کسانی که از هتک حرمت پرچم رنجیده اند محدود کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چرا benefactors را فقط به کسانی که بی حرمتی به پرچم اهانت روا می دارند محدود می سازند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mary got stroppy about it and said it was wrong what they were doing, it was a desecration.
[ترجمه گوگل]مریم از این موضوع متعجب شد و گفت کاری که آنها انجام می دهند اشتباه است، این یک هتک حرمت است
[ترجمه ترگمان]مری از این موضوع ناراحت شد و گفت که این کار اشتباه است، هتک حرمت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی حرمتی (اسم)
affront, contumely, profanation, violence, disrespect, desecration, irreverence

هتک حرمت (اسم)
desecration, irreverence, outrage

انگلیسی به انگلیسی

• defilement, violation, profanation, sacrilege

پیشنهاد کاربران

profanation, blasphemy, sacrilege, violation بی حرمتی، هتک حرمت، بی حیثیت کردن، بی احترامی، تجاوز کردن
بی حرمتی. هتک حرمت. توهین
مثال:
An ignorant example of this hostility, which is seen today, is the desecration of the Holy Quran.
یک نمونه جاهلانه از این دشمنی، که امروز دیده می شود، توهین { و هتک حرمت} به قرآن کریم است.
the action of damaging or showing no respect towards something holy or very much respected
آسیب رساندن یا عدم احترام به چیزی مقدس یا بسیار محترم
هتک حرمت، بی حرمتی
Thousands of people took to the streets in a handful of Muslim - majority countries to express their outrage at the desecration of a copy of the Quran in Sweden
...
[مشاهده متن کامل]

People were horrified at the desecration of the cemetery
Desecration of sacred sites and objects was widespread

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/desecration
اسم:
بی حرمتی، هتک حرمت

بپرس